پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در حالی که قریب به ۴۰ کرسی زبان فارسی طی سالهای گذشته در جهان تعطیل شده، کشورهای آسیایی تلاش دارند تا با استفاده از راهکارهای جدید، مشتری بیشتری جذب کنند.
به گزارش انتخاب؛ بعد از گذشت چند دهه از فعالیت انگلیسیزبانان برای گسترش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم در جهان، حالا آنها توانستهاند توجه نیمی از علاقهمندان به یادگیری زبان دوم را به خود اختصاص دهند. گسترش زبان هر کشور به مثابه قدرت نرم محسوب میشود؛ قدرتی که با آن میتوان آینده بهتری برای آن کشور در نظر داشت.
در حالی که انگلیسیزبانان در این عرصه گوی سبقت را از دیگر رقبای خود ربودهاند، اما اهمیت این موضوع سبب شده تا دیگر کشورها و زبانها نیز برای گسترش زبان خود آستین بالا زده و اقدام به راهاندازی شعب مختلف در سراسر جهان کنند. در این میان کشورهای آسیایی نیز طی سالهای اخیر تلاش دارند تا وارد عرصه رقابت شده و گامی از پیش ببرند. هرچند در برخی از کشورهای آسیایی این شیوه تا چند دهه گذشته بیشتر مبتنی بر استفاده از روشهای سنتی بود، اما امروزه کشورهای مختلف آسیایی تصمیم گرفتهاند تا با بهره بردن از روشهای جدید، راههای نو و صرف هزینههای قابل توجه، راه را برای سفر زبان خود به دیگر مناطق جهان هموارتر کنند.
یکی از پیشتازترین زبانهای آسیایی در میدان مسابقه، زبان چینی است. گویا قرار است در آیندهای نزدیک همان سرنوشتی که برای زبان انگلیسی رقم خورد، برای زبان چشم بادامیها نیز اتفاق بیفتد. کارشناسان بر این باورند که انگلیسی به چند دلیل اصلی، تجارت، علم و سیاست، در جهان گسترش یافته و توانسته خود را به عنوان اصلیترین زبان دوم جهان جا بیندازد، اما پژوهشگران بر این باورند که تا چند سال آینده این چینیها هستند که سکان کشتی تجارت دنیا را به دست خواهند گرفت.
در هر کوی برزنی، این اقلام چینی است که به فروش میرسد؛ فرقی نمیکند که چه میخواهید، اگر به یک فروشگاه ساده هم سری بزنید، حتماً در اکثر کالاها این جمله معروف را خواهید دید: "Made in China". ارزان بودن کالاهای چینی، رمز ورود آنها به کشورهای مختلف است. آنها حتی در کشورهای مختلف کارخانههای بزرگ راهاندازی کرده و دست به تولید زدهاند. شاید خیلیها، به خصوص انگلیسیزبانها، از این آینده محتوم ناراحت و ناراضی باشند، اما این یک حقیقت است؛ چین آینده را به دست خواهد گرفت.
همین موضوع سبب شده تا بسیاری از خانوادهها که تلاش دارند تا با آیندهنگری، روزهای بهتری برای کودکان خود رقم بزنند، تمایل داشته باشند که کودکانشان زبان چینی بیاموزند. این علاقه حتی در کشورهای انگلیسیزبان هم دیده شده است. بیبی سی در گزارشی به این موضوع پرداخته و عنوان کرده که تعداد قابل توجهی از خانوادههای بریتانیایی، زبان چینی را به عنوان زبان دوم کودکانشان انتخاب کردهاند. اما چین که این مقدار در تجارت پیشرفت کرده، برای گسترش زبان خود چه برنامهای در نظر دارد؟
ابرقدرت در حال ظهور
برخی از مفسران با استناد به پیشرفت اقتصادی و نظامی سریع چین، از آن به عنوان یک ابرقدرت بالقوۀ جدید یاد کردهاند. از رشد جمعیت و افزایش نفوذ بین المللی به عنوان نشانههای حرکت به سمت ابرقدرت شدن نام میبرند. با این حال، برخی هشدار میدهند که حبابهای اقتصادی و عدم تعادل جمعیتی میتواند رشد اقتصادی چین را کند و یا حتی متوقف کند. همچنین برخی از نویسندگان، تعریف «ابرقدرت» را مورد سؤال قرار میدهند، با این استدلال که اقتصاد بزرگ چین به تنهایی آن را واجد شرایط ابرقدرت بودن نمیکند و اشاره میکنند که چین فاقد نفوذ نظامی و فرهنگی ایالات متحده است.
زبان دولتی، فرهنگ دولتی
این تفاوت دیدگاهها منجر به این نشده که چین، در کنار توسعه اقتصادی و تجاری، به گسترش زبان خود نیز نیندیشد. زبان چینی یا به عبارت دقیقتر زبانهای چینی بخشی از خانوادۀ زبانهای سینیتبتی را تشکیل میدهند. زبان مادری حدود یک پنجم مردم جهان، یکی از انواع زبان چینی است. عمده کار گسترش این زبان در خارج از کشور چین، برعهده مؤسسه کنفوسیوس است که در سال 2004 میلادی از طرف دولت جمهوری خلق چین راهاندازی شده است.
گاه نحوه عملکرد این مؤسسه با دیگر سازمانهای ترویج زبان و فرهنگ مانند شورای بریتانیا، آلیانس فرانسه و انستیتو گوتۀ آلمان مقایسه میشود؛ با این حال، بر خلاف این سازمانها، مؤسسۀ کنفوسیوس مدعی استقلال از دولت نیست و در فراهم کردن بودجه، معلمان و مواد آموزشی دانشگاهها، تأسیس کالجها و مدارس متوسطه در سراسر جهان کمکهای دولتی را به کار میگیرد. این نوع رابطه با دولت، نگرانیهایی را در دیگر کشورها سبب شده است، از جمله: در مورد تأثیر مؤسسه روی تحصیلات بیطرف، امکان فراهم آوردن مقدمات جاسوسی، نقش آن در پیشبرد قدرت نرم و نفوذ فرهنگی چین در سطح بین المللی.
پس از ایجاد یک مؤسسۀ آزمایشی در تاشکند ازبکستان، در ماه ژوئن سال 2004، اولین مؤسسۀ کنفوسیوس در 21 نوامبر 2004 در سئول کرۀ جنوبی گشایش یافت. از آن زمان صدها مرکز دیگر در دهها کشور در سراسر جهان با بیشترین تمرکز در ایالات متحدۀ آمریکا، ژاپن و کرۀ جنوبی افتتاح شدهاند.
در آوریل 2007 اولین مؤسسۀ تحقیقاتی کنفوسیوس در دانشگاه واسدا در ژاپن گشوده شد. این مؤسسه در همکاری با دانشگاه پکن به ارتقای سطح فعالیتهای پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی مطالعات چین می¬پردازد. تا ماه ژوئیۀ سال 2013، 327 مؤسسۀ کونفوسیوس در 93 کشور و منطقه گشایش یافته بود.
وزارت آموزش و پرورش تخمین میزند که تا سال2010، 100 میلیون نفر در خارج از کشور مشغول یادگیری زبان چینی باشند و این مؤسسه برای دادن خدمات به این زبانآموزان با همان سرعت گسترش مییابد. بر این اساس، مؤسسه تصمیم دارد تا سال 2020 به رقم گشایش 1000 مرکز در دنیا رسیده باشد.
با اینحال، گسترش سریع مؤسسۀ کنفوسیوس با واکنشهایی مواجه شده است؛ به ویژه در ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی. آنماری بردی، در انتقاد از مؤسسات کنفوسیوس گفت که «از اواخر دهۀ 80، پکن تلاش داشته است به ترویج مطالعۀ چینی در سطح بین المللی بپردازد، به این باور که کسانی که به مطالعۀ چینی میپردازند با نگاهی دوستانهتر به دیدگاههای چین مینگرند.» در سال 2013، دانشگاه مک مستر در کانادا، اعلام کرد به دلیل مسائل مربوط به استخدام، به بستن مؤسسۀ کونفوسیوس خود اقدام میکند.
با وجود آنکه چین در ترویج زبان خود تاکنون موفق عمل کرده، اما منتقدان پر و پاقرصی هم دارد. برخی از دانشگاهها در جهان مانند دانشگاه ملبورن، دانشگاه مانیتوبا، دانشگاه استکهلم، دانشگاه شیکاگو و بسیاری دیگر با استقرار این مؤسسه به دلایلی که بخشی از آن در بالا اشاره شد، تاکنون مخالفت کردهاند.
اما تنها رقیب تازهوارد در آسیا، چینیها نیستند. کشورهای جدیدتری نیز به این فکر افتادهاند تا با برنامهریزی منسجمتر و البته صرف هزینه بیشتر قدرت نرم خود را در دیگر کشورها یا دست کم منطقه، بیشتر کنند؛ کشورهایی مانند ترکیه که به گفته برخی در سودای احیای امپراتوری عثمانی است؛ رؤیای شیرین این روزهای آقای اردوغان شاید.
ترکیه و رؤیای احیای یک امپراتوری مرده
اگر برای برخی از زبانها، مانند انگلیسی و چینی، تجارت و اقتصاد یکی از ارکان اساسی برای جلب توجه هزاران مخاطب بوده است، برای برخی از زبانها جذابیتهای اینچنینی تا حدود زیادی وجود ندارد؛ از این نظر صاحبمنصبان این دسته اخیر تلاش دارند تا با ایجاد جذابیتهای کسب و کار توجه مخاطبان جدیدتری را به سمت زبان کشورشان جلب کنند. حکایت ترکیه همانند دسته دوم کشورهاست. ترکیه در سالهای اخیر تلاش کرده تا با ایجاد شغل برای ترکیآموزان و تسهیلات ویژه، این امکان را فراهم کند تا هرساله بر تعداد ترکیآموزان افزوده شود. آموزش زبان ترکی به غیر ترکزبانان را عمدتاً مؤسسه یونس امره برعهده دارد.
این مؤسسه که در سال 2009 کار خود را آغاز کرده است، با هیئت امنایی متشکل از وزیر امور خارجه، وزیر فرهنگ و گردشگری، وزیر آموزش ملی، رئیس اتحادیه اتاقهای بازرگانی و بورسهای ترکیه و چند شخصیت فرهنگی مهم در این کشور تشکیل شده است. این مؤسسه قادر به دریافت حمایتهای مالی نامحدودی از سوی دولت است، اما از سویی دیگر، این مؤسسه با جذب اسپانسرهای قوی، هم به تبلیغ شرکتهای مختلف میپرداز و هم بودجه مالی خود را افزایش میدهد.
به عنوان مثال حامی موسسه یونس امره میتواند در طرح طلایی به واسطه فعالیتهای دو ساله در این طرح شرکت کرده و از تمام فرصتهای تبلیغاتی بهره مند شود. طرح طلایی در قبال سود شرکت خدماتی چون نمایش نام شرکت در تمامی شعبات موسسه فرهنگی یونس امره در خارج از کشور، امکان پخش آگهی و شرکت در مصاحبههای پخش زنده و... ارائه میدهد.
براساس آنچه که اعلام شده، دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترایی که موفق به دریافت گواهی این مؤسسه شوند، بر حسب میزان توانایی و صلاحیت در ترکیه مشغول به کار میشوند. طی توافق با آموزش عالی ترکیه، تمامی دانشجویان خارجی نیازمند مطالعه زبان ترکی در ترکیه و دریافت گواهینامه از موسسه یونس امره هستند.
علاوه بر این مؤسسه، مراکز دیگری مانند انجمن زبان ترکی نیز به معرفی زبان و ادبیات ترکی میپردازد. بنیاد زبان ترکی در تاریخ 12 ژوئیه 1932 تأسیس شد. هدف این بنیاد معرفی غنا و ارزشهای زبان و ادبیات ترکی و برجسته ساختن ارزشهای آن برای رقابت با دیگر زبانهای جهان است. بنیاد زبان ترکی در زمینههای مختلفی چون بررسی منابع مکتوب و شفاهی مربوط به زبان، انجام تحقیقات لازم درخصوص زبان ترکی، ابداع اصطلاحات و تعبیرات ترکی، ترتیب کنگرهها و گردهماییها و نمایشگاهها و... فعالیت میکند.
عربستان؛ نفت و بودجه نامحدود برای زبان عربی
در این سوی خاورمیانه، عربستان مرکزی بزرگ برای گسترش زبان عربی به راهانداخته است. کرسی آموزش عربی به غیر عربیزبانان برای اولین بار در سال 1432ه.ق مطابق با 7 آوریل 2011 در دانشگاه ملک سعود تأسیس شده است. دانشگاه ملک سعود، یکی از بزرگترین و قدیمیترین دانشگاهها در کشور عربستان سعودی است که در سال 1957 م در شهر ریاض تأسیس شده و این مرکز در این دانشگاه به دلیل همگامی با اهداف دانشگاه به عنوان یکی از کرسی های آنجا آغاز به کار کرد.
تأسیس کرسی آموزش عربی به غیر عرب زبانان در دانشگاه ملک سعود، نشان دهنده یک حرکت پیشگام طراحی شده برای یک جهش کوانتومی در زمینه مطالعات زبانی به طور کلی و مطالعات کاربردی، به طور خاص، از طریق اتخاذ روش های مؤثر برای رسیدن به درجه کیفی در زمینه تحقیقات علمی و برنامه ریزی و تولید علمی آموزشی در تمام مسائل مربوط به یادگیری زبان عربی و آموزش آن است.
آنچه که درباره این مرکز جالب توجه است، بودجه نامشخص و در عین حال نامحدودی است که پادشاه سعودی برای آن در نظر گرفته است. تاکنون میزان بودجه تعیین شده از سوی دولت عربستان برای این امر در جایی اعلام نشده، اما تنها کارکنان و مسئولان میدانند که هرساله به این میزان افزوده میشود.
دانشجویان و علاقهمندانی که برای یادگیری زبان عربی وارد این مرکز میشوند، از مزایای خوبی بهرهمندند؛ مانند پرداخت کمک ماهیانه مشابه دانش آموزان عربستان؛ دادن پاداش به میزان 1000ریال برای دانشجویان مقطع کارشناسی در صورت کسب رتبه عالی؛ اعطای بلیط رفت و برگشت به کشور زادگاه زبان آموز؛ تخفیف در نرخ خرید کتاب؛ دادن مسکن به دانشجو در خوابگاه دانشجویی به صورت رایگان؛ درمان رایگان در تمامی بیمارستان های دولتی؛ سفر های اجتماعی مانند یک سفر عمره و حج (دانشجویان مسلمان) و سفر برای بازدید از مناطق مختلف عربستان؛ بازدید از اماکن برجسته در شهر ریاض، شهرهای عربستان و دیداربا مقامات دولتی؛ رمضان و ترتیب حضور آنها برای جشن عید با مردم عربستان سعودی؛ برگزاری همایش و سمینارهای ویژه وبازدید از امامن فرهنگی شهر ریاض؛ اهدای یک سری کتابهای ارزشمند و قیمتی و... .
عربی در حال حاضر زبان مادری 350 میلیون نفر در دو قاره آفریقا و آسیاست و علاوه بر این، بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان زبان عربی را به عنوان زبان قرآن میدانند و با آن ارتباط برقرار میکنند. عربستان تلاش دارد تا با استفاده از این فرصت، بر تعداد سخنوران زبان عربی بیفزاید و البته دیدگاههای سیاسی نیز در اهداف این مرکز عنوان شده است.
فیلمهای کرهای؛ راهکار ببرهای آسیا برای گسترش زبان
کرۀ جنوبی دومین رشد سریع اقتصادی دنیا در چهار دهۀ اخیر را داراست. این پیشرفت قابل توجه که کرۀ جنوبی را در کمتر از نیمقرن بدل به کشوری پیشرفته و ثروتمند کرد، اغلب معجزۀ رودخانۀ هان نامیده میشود و در مجامع بینالمللی صفت «ببر آسیا» را برایاین کشور به ارمغان آورده است. این قدرت جدید در کنار توسعه اقتصادی از توسعه فرهنگی نیز غافل نبوده است. برای بررسی کارهای صورت گرفته از سوی این کشور، بهتر است در ابتدا ویژگیهای زبان کرهای مختصر توضیحی داده شود.
زبان کرهای زبان رسمی دو کشور کره شمالی و کره جنوبی و همچنین یکی از دو زبان رسمی در منطقۀ خودمختار کرهای یانبیَن در کشور چین است. در حدود 80 میلیون گویشور زبان کرهای همراه با گروه بزرگی در استرالیا، برزیل، کانادا، چین، ژاپن، ایالات متحدۀ آمریکا، جمهوریهای شوروی سابق و اخیراً فیلیپین در سراسر دنیا وجود دارند که به این زبان تکلم میکنند. واژههای اصیل کرهای در حدود 35 درصد واژگان این زبان را تشکیل میدهند، در حالی که در حدود 60 درصد واژگان زبان کرهای را واژههای «چینی- کرهای» (واژگان چینی یا واژگانی که ریشۀ چینی دارند) به خود اختصاص دادهاند. 5 درصد باقیمانده، شامل وامواژههای دیگر زبانهاست که 90 درصد آنها از زبان انگلیسی وارد شدهاند.
بنیاد کره که با حکم رئیس جمهور این کشور از سال 1991 کار خود را به منظور گسترش فرهنگ و زبان کره جنوبی آغاز کرد، تاکنون توانسته در 71 دانشگاه و 12 کشور دنیا مرکزی را پایهگذاری کند. کره جنوبی برای گسترش زبان خود علاوه بر بهره بردن از قدرت اقتصادی و صنعت، راه دیگری نیز در پیش گرفت:
تولید فیلم برای معرفی بهتر مردم کره. بارها در سالهای اخیر سریالهای کرهای در کشورهای مختلف پخش شده و البته سود هنگفتی نیز عاید مسئولان کره کرده است. این سریالها که طرفداران پر و پاقرصی دارد، زبان، فرهنگ و تاریخ مردم کره را به نمایش میگذارند. از سوی دیگر، این بنیاد تنها هدف خود را ترویج زبان کرهای نمیداند. حمایت از طرحهای پژوهشی مرتبط با این کشور در موضوعات مختلف از دیگر برنامههایی است که این بنیاد برای خود در نظر گرفته است. ببرهای آسیا تلاش دارند تا با استفاده از راههای اینچنینی، زودتر از سایر رقبا به مقصد برسند.
هرچند زبان یک مقوله فرهنگی است، اما توسعه و جلب مخاطب به آن، در دهههای گذشته بیشتر مرهون قدرت اقتصادی و تجاری است. اگر نگاهی به سرنوشت زبانها و توسعه آنها در کشورهای مختلف داشته باشیم، همیشه قدرت اقتصادی، نظامی و تجارت مقولههای تعیینکننده برای گسترش آن زبان بودهاند. در چنین فضایی، زبانهایی که پشتوانه اینچنینی کمتری دارند، شاید شانس کمتری برای توسعه و رقابت با دیگر زبانها داشته باشند.