arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۰۸۰۴
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۰۶ - ۱۶ تير ۱۳۹۰

صنعت نشر مبتلا به اچ.آي.وي است آقايان مي گويند پي.اچ.دي دارد!

رضا اميرخاني با انتقاد از وضعيت صنعت نشر در ايران گفت: صنعت نشر ما به بيماري اچ آي وي مبتلاست، آقايان نمي فهمند که اين چيست، با افتخار مي گويند که پي اچ دي دارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
زهره کهندل: رضا اميرخاني با انتقاد از وضعيت صنعت نشر در ايران گفت: صنعت نشر ما به بيماري اچ آي وي مبتلاست، آقايان نمي فهمند که اين چيست، با افتخار مي گويند که پي اچ دي دارد.

 به گزارش انتخاب، نويسنده رمان هاي پرفروش «من او» و «بيوتن» که به مناسبت روز قلم در جمع داستان نويسان خراساني سخن مي گفت، بخش عمده اي از مشکلات صنفي جامعه ادبي کشور را متوجه صنعت نشر، ضعف در توزيع و نحوه مميزي دانست.وي در تشريح مشکلات عرصه نشر در کشورمان تصريح کرد: زماني من بيماري اچ آي وي دارم مي فهمم که بيمار هستم و براي مداواي آن تلاش مي کنم و ملاحظاتي هم دارم، اما خنده دار اين است که پدر من فکر کند که اچ آي وي، همان پي اچ دي است و بگويد ماشاءا... بچه ما هم اچ آي وي دارد و بچه بسيار خوبي است! مشکل ما در صنعت نشر اين است. صنعت نشر ما اچ آي وي دارد، آقايان مي گويند پي اچ دي دارد! گرفتاري ما از اين جنس است! وي با تأکيد بر اينکه مشکلات نشر فراتر از مشکلات صنفي است، گفت: سالانه بيش از 50 هزار عنوان کتاب در کشور چاپ مي شود و افتخارشان اين است که از نرخ رشد سالانه اين تعداد خبر بدهند.

اميرخاني اظهار داشت: اگر صنعت نشر ما بيمار نبود، به جاي اينکه 5 نفر شغل نويسندگي داشته باشند، قطعاً بيش از اين شاغل به نويسندگي داشتيم.
اين نويسنده گفت: کتابهاي ايراني فقط در گستره کشورمان مخاطب دارد و توزيع مي شود، خيال نکنيم که فارسي زبانهاي افغانستان و تاجيکستان کتابهاي ايراني مي خوانند، کتابهاي ما اصلاً آنجا نمي رود، فقط به عنوان خواننده مي توان روي 70 ميليون ايراني داخل حساب باز کرد. با اين تعداد خواننده، سالانه بيش از 50 هزار عنوان کتاب چاپ مي شود و مسؤولان هم به افتخار نرخ رشد سالانه چاپ کتاب را اعلام مي کنند. در حالي که اين تعداد زياد کتاب خود بيماري اچ آي وي است.
وي ادامه داد: اين را مقايسه کنيد با آمار چاپ عنوانهاي سالانه کتاب در ديگر کشورهاي دنيا. منطقه آمريکاي شمالي، با گستره ميليوني مخاطب که چندين برابر کشور ماست، در سال 2000 ، 11 هزار عنوان کتاب چاپ کرده است. انگليسي زبانهاي دنيا که زبان اولشان انگليسي است، چندين برابر فارسي زبانها هستند. اين رقم براي آنها که زبان دومشان انگليسي است و کتاب زبان انگليسي مي خوانند بسيار بالاتر است.

مجوز نشر را با بيل صادر مي کنند!

نويسنده کتاب «نشت نشا» گفت: ما ياد گرفتيم که کتاب چاپ کنيم و آمارها را بالا ببريم. آن هم هر کتابي! حالا چه کسي اين کتابها را مي خواند، مهم نيست. بيماري اچ آي وي صنعت نشر، دارد شبکه توزيع ما را هم فشل مي کند.
زماني که به کتابفروشي مي رويد، خيلي از کتابها ديده نمي شود، اصلاً چاپ شدن يا نشدن کتابها بي معني است. وي افزود: اصلاً نيازي به اين همه ناشر و عنوان کتاب هست، مشکل کتاب نخواني مردم ما اين است؟! اگر شما کتاب 400 صفحه اي داشته باشيد، چندين ناشر براي چاپ اثرتان اعلام آمادگي مي کنند، برايشان فرقي هم نمي کند که اسم داشته باشيد يا نه، کارتان خوب باشد يا نباشد.اميرخاني تأکيد کرد: وقتي مجوز نشر را با بيل صادر مي کنند، اين اتفاقات هم مي افتد. اين گرفتاريها به شکل صنفي حل نمي شود، کليد حل مشکلات دست مديريتهاي کلان است.

کتاب، اندازه شير پاستوريزه هم قدر ندارد!

وي در بخش ديگر سخنانش با اشاره به ضعف در شبکه توزيع کتاب گفت: امروز کتابي که در خيابان انقلاب تهران منتشر مي شود، يک ماه طول مي کشد که به خياباني در شرق تهران برسد، شايد چندين ماه طول بکشد که به جايي در جنوب خراسان برسد. شبکه توزيع ما نيز بيمار است. در حالي که ما شبکه توزيع موفق هم در کشورمان داريم. شير پاستوريزه هر روز صبح، روي پيشخوان دکان هاست.اميرخاني اظهار داشت: در جايي که احساس نياز کرديم، توانستيم شبکه توزيع آن را درست کنيم. کتابي که در لندن چاپ مي شود، خيلي سريع به کشورهاي ديگر حتي چين و تايوان که زبان دومشان انگليسي است، مي رسد حتي سريعتر از کتابي که از تهران قرار است به ديگر نقاط ايران برسد.

نويسندگي شغل است؟!

اميرخاني درباره اينکه نويسندگي در ايران چنان حرفه اي شده که به عنوان يک شغل تلقي شود، خاطرنشان کرد: در کشورمان نويسنده تمام وقت داريم اما بسيار کم و انگشت شمار، شايد پنج تا ده نفر که واقعاً از راه نويسندگي ارتزاق مي کنند. اما واقعيت اين است که شغلي که فقط پنج تا ده نفر در آن کار کنند، نامش شغل نبوده و با دنيا قابل مقايسه نيست.
نويسنده «جانستان کابلستان» افزود: بنده از راه نوشتن ارتزاق مي کنم، اما چه زماني اين اتفاق افتاد، زماني که يکي دو تا از رمان هايم در دوره اي با اقبال مخاطب مواجه شد و فروش خوبي داشت، اين موجب شد که کارهاي ديگر را تعطيل کنم و فقط بنويسم و بتوانم از اين راه ارتزاق کنم. اما از همان اول اين طور نبوده که شغل من نوشتن باشد. وي يادآور شد: افق هاي اين موضوع روشن است و با حذف دخالتهاي دولتي در اين باره، اميدوارم اوضاع در ده سال آينده بهتر شود و اين تعداد شاغل به نويسندگي به 50 تا صد نفر برسند.

گرفتاري، مديريت فرهنگي است

اميرخاني درباره تأثير مشکلات مميزي در اين عرصه نيز معتقد است: مميزي پيش از چاپ يا پس از آن يا مميزي کتاب چاپ اول و تجديد چاپ، هيچ کدام منع عقلي ندارد، گرفتاري ما در نحوه مديريت فرهنگي است.نويسنده کتاب «نفحات نفت» که اين اثرش قبل از چاپ در نوبت طولاني مميزي قرار داشت، با انتقاد از اين صف طولاني با وجود عنوانهاي زياد سالانه چاپ کتاب گفت: امروز يکي از مشکلات ما، صف مميزي است.وي يادآور شد: اگر تعداد ناشران ما مانند همه جاي دنيا، محدود بود ناشر براي حفظ پروانه نشر خود تلاش مي کرد و آنگاه مميزي پس از نشر کاملاً معنا پيدا مي کرد، بدين معنا که ناشر خود، مميزي جدي تري نسبت به ارشاد در مورد کارهايش اعمال مي کرد.
نظرات بینندگان