arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۰۹۳۷
تاریخ انتشار: ۵۵ : ۰۱ - ۱۸ تير ۱۳۹۰

از قرمه سبزي مادر بزرگ تا جشنواره تن پوش وطني

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

بهروز فرهمند: جشنواره تي شرت هاي ايراني در مهرماه امسال برگزار مي شود. اين خبري است كه «فاطمه بهرامي»، عضو شوراي فرهنگي دانشگاه هنر در گفتگو با خبرگزاري مهر اعلام كرده است. گويا موضوع اين جشنواره كه «تن پوش» نام گرفته است، استفاده از نشانه ها ونمادهاي فرهنگ ايراني و مذهبي روي تي  شرت است.
با خواندن اين خبر، ناخودآگاه به ياد سخن يكي از دوستان افتادم كه چندي پيش در حلقه ياران، دردمندانه سخن به گلايه گشود كه چرا نوآوري در نزد ما ايرانيان كم شده است و نسبت به مقوله زيبايي شناسي و ظاهر و فرم پديده ها بي توجه يا كم توجه شده ايم؟
سخن آن دوست به بحث داغ و دنباله داري انجاميد. دراين ميان، يكي گفت: ايرانيان هرگز نسبت به ظاهر پديده ها و كالا و خدماتشان بي تفاوت نبوده اند. و بي درنگ افزود: اين را باغ، معماري، فرش و نيز ادبيات ايراني نشان مي دهد.ديگري در مقام مخالفت برآمد و گفت: ما هيچ گاه مردماني فرم گرا به معناي خاصش و نيز نوگرا نبوده ايم. و ادامه داد: شاهدش هم اين است كه مادر بزرگم، مادرم و همسرم-همه شان- قرمه سبزي را يك جور و يك شكل مي پزند و دراين پنجاه شصت سال، هيچ زن ايراني به اين فكر نيفتاده كه خلاقيت به خرج دهد و نوع خاصي از قرمه سبزي را اكتشاف (!) كند كه تمامي خواص آن را داشته باشد اما با سر و شكلي متفاوت و شايد زيبا تر و اندكي خوش مزه تر. ديگري گفت: حالا چه مرضي است كه وقت و انرژي گران بها را هدر بدهيم، براي نوآوري در پخت قرمه سبزي، وقتي همين قرمه سبزي كنوني، هم ذائقه مان را راضي مي كند، هم شكممان را سير؟
و آن يكي هم كه به نظرم، مخالف اندرمخالف بود، مانند شخصيت نوميد «گلام» در كارتون «گاليور» كه با صداي تودماغي اش مي گفت، «فايده اي نداره، من مي دونم، ما موفق نمي شيم»، پابرهنه وسط بحث پريد و گفت: چه بسا طرف بخواهد در قرمه سبزي نوآوري كند، بزند همه چيز را خراب كند و معجوني بپزد كه هيچ شباهتي به قرمه سبزي نداشته باشد! آن وقت چه؟
در اينجا بود كه يك تن ديگر از حلقه ياران در مقام نتيجه گيري فلسفي برآمد و «ارشميدس» وار گفت: نكته كليدي همين جاست، دوستان ! اينكه ايراني جماعت، حتي از فكر كردن درباره تغيير و نوآوري و نيز توجه به فرم پديده ها فراري است و از اساس، چنين كاري را بيهوده و هدر دادن وقت و سوسول بازي مي داند. وي در ادامه افزود: دست برقضا من معتقدم، اين خلاقيت مي تواند از غذا و همين قرمه سبزي شروع شود، اگر مادري اين حس و حال را در خودش بيافريند، آن گاه مي تواند آن را به فرزندش نيز منتقل كند و اگر فرزند كنجكاو بيايد و دل و روده اسباب بازي اش را به هم بريزد، نه تنها تنبيه نمي شود و پدر و مادر او، خرابكار و ياغي نمي خوانند ش، بلكه تشويق هم مي شود، به آن اميد كه در آينده نه چندان دور، دل و روده آتلانتيس و ديسكاوري هاي - ان شاءا... - وطني را به هم بريزد. افاضات دوستان فاضل همچنان ادامه داشت كه ناگاه، به خود آمدم و از خويشتن پرسيدم: ديسكاوري وطني و قرمه سبزي مادر بزرگ چه دخل و خرجي دارد به برگزاري جشنواره تي شرت هاي ايراني؟ هرچه دراين باره انديشيدم، كمتر به نتيجه رسيدم! پس همه اش را گذاشتم، به حساب شقشقيه اي كه ناگاه بيرون جست و زود هم فرو نشست. در اوج نااميدي، ناگهان يك جست و جوي ساده اينترنتي به كمكم آمد و از شرمندگي در برابر دوستان نجاتم داد. يافته هاي جست و جو در فضاي مجازي نشان مي دهد، در جهان امروز، تي شرت داراي قابليت هايي فرا تر از يك تن پوش است و كاركرد تبليغاتي و رسانه اي دارد. همچنين در كشورهاي پيشرفته، تي شرت از تنوع شگفت انگيزي برخوردار شده است، به گونه اي كه هر شخص با توجه به فكر، سليقه، آرزو، فلسفه و احساسات شخصي اش مي تواند تن پوشي با طرح مورد پسند ش بر تن كند.ديگر اينكه دريافتم، در كشور خودمان نيز كارهايي- هرچند اندك- دراين زمينه شده است. همه چيز هم به دغدغه يك جوان بازمي گردد. در پرانتز عرض كنم: شما را به خدا! اگر مي خواهيد، اين كشور به جايي برسد، بياييد و دل مشغولي هاي جوان ها را جدي بگيريد... بله! داستان از اين قرار است كه يك جوان مبتكر كرجي در سال 1386 به اين فكر مي افتد كه چرا جوان ايراني بايد با تي شرت تصوير شده با عكس مرد عنكبوتي و بتمن و سوپرمن به اين سو و آن سو برود. «اميد سيفي مورودي» كه دانش آموخته گرافيك است، از آنجا كه جواني خوش اقبال بوده است، در آن زمان خوشبختانه به تور يك مسوول ديواني بدعنق و بهانه جو- از همان هايي كه تخصصشان فسرده كردن روح سركش و نهاد ناآرام جوانان خلاق و آينده دار است- نمي خورد و سرانجام موفق مي شود، طرحش را كه «قهرمان من» - my hero- نام دارد، اجرا كند. او اينك نام شناخته شده اي در طراحي تن پوش هاي ايراني است. جوان مبتكر ايراني كه حالا ديگر سفارش تي شرت «قهرمان من» از لندن، نيويورك و ديگر شهرهاي جهان نيز به دستش رسيده است، مي گويد: «دوست ندارم، وقتي همت و آويني و چمران و پروفسور حسابي و سهراب سپهري را داريم، دنبال كاسترو، نلسون ماندلا، گاندي و گابريل گارسياماركز بدويم».

نظرات بینندگان