پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : شرق نوشت: شبح ترور بر سر ترکیه به یک واقعیت انکارنشدنی تبدیل شده است که با توجه به سیاستهای دولت آنکارا در همدستی گذشته خود با گروههای تروریست بنیادگرای اسلامی و هماینک ورود به جنگ با بخشی از این گروهها و بهطور مشخص «داعش» از طرفی و از طرف دیگر آغاز جنگ ویرانگر دولت «رجب طیب اردوغان» با گروههای کُرد ساکن در شرق و جنوب کشور، نهتنها فروکش نخواهد کرد که بدونتردید در کوتاهمدت تشدید هم خواهد شد.
دولت ترکیه همزمان با این وضعیت شکننده، با دو معضل بزرگ دیگر هم دستبهگریبان است که بالطبع تأثیر مخربی بر حفظ ثبات و مبارزه با تروریسم خواهد گذاشت. از یکسو بعد از کودتای نافرجام ١٥ جولای بهوسيله بخشی از نظامیان ترکیه علیه دولت، اردوغان با سرکوب، بازداشت و اخراج بخش وسیعی از نظامیان، پلیس، نیروهای امنیتی و پاکسازی قوهقضائیه از قضات و دادستانهای فعال درخصوص پروندههای امنیتی، هم با ایجاد یک جو رعب و وحشت بخش بزرگی از این نیروها را در موضع تقابلی با خود قرار داد و هم توان نهادهای نظامی و امنیتی را برای حفظ ثبات کشور بهشدت تضعیف کرد. از سوی دیگر ورود ارتش ترکیه به شمال سوریه و همزمان درگیرشدن نظامیان این کشور با یگانهای مدافع خلق و حداقل بخشی از گروه داعش در مناطق «جرابلس»، «منبج» و هماکنون «الباب»، یک تعارض بیرونی را هم به مشکلات داخلی خود اضافه کرد که امروز تأثیرات آن را باید در استانبول و آنکارا در رقمخوردن عملیاتهای تروریستی تحمل کند. تازه این یک شمای کلی و تصویری خاص از یک زاویه از ترکیه امروز و حاکم بلامنازع آن، رجب طیب اردوغان است و زمانی که این مجموعه چندگانه را در یک چارچوب وسیعتر درباره تلاش رئیسجمهوری و حزب حاکم عدالت و توسعه برای تغییرات در ساختار سیاسی و اجتماعی سکولار این کشور به سمت اسلامیزهکردن ترکیه جدید نگاه کنیم، آوار مشکلات، سنگینی خود را دوچندان نشان میدهد.
حمله تروریستی در بشیکتاش استانبول بار دیگر نشان داد که ترکیه در هنگامه اینهمه مشکلات داخلی و خارجی هرگز به امنیت نخواهد رسید. اصولا در حوزه ترسیم سطح امنیتی عملیاتهای تروریستی، وقتی که قربانیان از بین مردم غیرنظامی (حلقه ضعیف) هستند، بیشتر ناشی از استیصال عاملان حمله طبقهبندی میشود، اما برعکس زمانی که حمله به نیروهای پلیس و امنیتی (حلقه قدرت) انجام شود، نوعی از هماوردی و ضربه به کانون امنیت و ثبات کشور تلقی میشود. حال با گزارش رسمی دولت که نشان میدهد اکثر قربانیان از بین نیروهای امنیتی بودهاند، این امر گویای قدرت و توانمندی عوامل ترور است که میتوانند به قلب سیستم امنیت کشور ضربهای هولناک وارد کنند. بدونشک این حمله تروریستی به قلب سیستم سیاسی و امنیتی کشور در شرایط آمادهباش نیروهای امنیتی در محل حادثه یک مورد عادی نخواهد بود و نوعی بهچالشکشیدن سطوح امنیتی و حتی ثبات کشور در زمانهای است که ترکیه درگیر معضلات چندوجهی سیاسی – امنیتی است.
به نظر میرسد اردوغان بهخصوص بعد از شکست کودتای ١٥ جولای برای سیستم حکومتداری خود «رقص در میانه آتش» را بدون محاسبه درست از توان و موقعیت امنیتی ترکیه شروع کرده است که هماکنون تأثیرات آن را، هم در فضای سیاسی (داخلی و خارجی) و هم در حوزه امنیتی باید تحمل کند. با توجه به آسیبهایی که این کشور بعد از شروع جنگ با کُردهای کشور، تازه بیرونآمدن از زیر آوار یک کودتای شکستخورده، دامنزدن به منازعات حول دوقطبی سکولاریسم – اسلامگرایی، ورود نظامی به عرصه جنگ سوریه و همچنین برهمخوردن روابط آنکارا با بروکسل متحمل شده، به نظر میرسد اردوغان با مشت آهنین قادر به مهار بحران نخواهد بود.
از طرف دیگر، به این مجموعه نامتجانس و دیگ درهمجوش باید ورود اقتصاد این کشور به مرز بحران را نیز اضافه کرد که تنها در دو ماه گذشته «لیر» ترکیه در مقابل دلار، بیش از ١٠ درصد از ارزش خود را از دست داده و تمام تمهیدات مالی و تهییجی اردوغان برای تشویق مردم برای تبدیل دلارهای خود به لیر هم چندان جواب نداده است. از آنجا که بخش بزرگی از درآمد ارزی ترکیه از طریق صنعت توریسم تأمین میشود، افزایش چنین عملیات تروریستیای، آن هم با این وسعت حتی میتواند پیامد مستقیم و مخربی هم بر اقتصاد نابسامان کشور بگذارد. حادثه تروریستی و خونبار شنبهشب در استانبول زنگ خطری بسیار پرطنین برای اردوغان و دولت او بود که قبل از اینکه کشور در چنبره مشکلات بیشتر و بیثباتی گرفتار شود، با تجدیدنظر در سیاست بسیار ویرانگر کنونی، دست به یک تجدیدنظر اساسی زده و در مسیر یک صلح اجتماعی در داخل و یک تعامل مثبت در خارج حرکت کند.