arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۱۳۱۵۳
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۰۸ - ۰۸ دی ۱۳۹۵

"دخترم را ۵۰‌ میلیون تومان دادم"

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روزنامه شرق نوشت:از یکی از پارک‌های شهر هرات عبور می‌کردم که بین مکالمه دو نفر که در گوشه‌ای از این پارک نشسته‌ بودند، کلمه «تومن» را شنیدم. این کلمه را که می‌شنوم، مکالمه‌شان برایم جالب می‌شود و روی نیمکتی، نزدیک‌شان می‌نشینم و مثل فردی که درس می‌خواند، یک دفتر را از کیف
در می‌آورم و حرف‌های‌ آنها را یادداشت می‌کنم.

به گزارش انتخاب، درباره هزینه سفر به ایران صحبت می‌کردند و اینکه چطور می‌شود این سفر را انجام داد. چند دقیقه‌ای در این‌باره صحبت می‌کنند و یک نفرشان می‌گوید چطور توانسته ویزای ایران را بگیرد.   دو نفر هستند و درست مقابل من روی چمن و زیر آفتاب، لَم داده‌اند. از مکالمه‌ آنها فهمیدم یک نفرشان تازه از ایران برگشته است و برای آن یکی «قصه سفر» می‌کند. می‌گوید چون یک همسر دیگر اختیار کرده بود و اعصاب همسر اولش هم از این قضیه خراب شده، تا وقتی که آب‌ها از آسیاب بیفتد، تصمیم گرفته بود همراه با همسر دوم خود به ایران سفر کند.

چندهمسری در بیشتر مناطق افغانستان یک امر معمول است و همسر اول فرد هم با این موضوع مشکل خاصی ندارد؛ اگر مشکل هم داشته باشد، چاره‌ای نیست؛ چون در صورت نشان‌دادن اعتراض خود، در خوش‌بینانه‌ترین حالت، راهی خانه پدر خود می‌شود؛ غیر از آن هم ممکن است «مورد غضب» همسر قرار گیرد (البته در بخش‌های روستایی و سنتی این کشور). همین‌که یک شخص در بخش‌هایی از افغانستان «پول تپلی» به دستش می‌رسد، به فکر همسر دوم، سوم و حتی چهارم می‌افتد؛ اما این‌بار مثل ازدواج اول نیست و تازه داماد باید «پیشکش» بیشتری به خانواده عروس بپردازد. آن فردی که تازه از ایران آمده است، جریان موضوع جالبی را تعریف می‌کند؛ می‌گوید به خانه یکی از اقوام خود رفته بود که میان صحبت‌شان بحث دختر خودش و پسر قوم‌شان مطرح می‌شود. این را که می‌گوید، رفیقش می‌نشیند و با دقت بیشتری گوش می‌دهد. می‌گفت «دو تا دختر در افغانستان دارم که یکی، دو ساله و یکی هم چهار ساله است». آن قومش هم به او گفته است بیا درباره آن دختر چهارساله صحبت کنیم، چون او هم یک پسر ۱۰ ساله دارد. گفت در آخر آن شب، «دختر را به ۵۰‌ میلیون تومان» به نام پسر آن فرد کرده است.  می‌گوید علاوه بر موضوع همسر دومی که اختیار کرده است، اکنون این موضوع را هم باید به همسر اولش توضیح دهد؛ گویا بدون مشورت با همسر اول و مادر دختربچه، این وصلت! را انجام داده است.

 از صحبت‌هایشان این‌گونه برداشت می‌شود که قرار گذاشته پس از آنکه دخترش به ۱۳، ۱۴ سالگی رسید، پسرک که آن‌موقع ٢٠ساله است، به افغانستان سفر کند و عروس خود را با خود به ایران بیاورد، موضوعاتی مانند حق انتخاب و دوست‌داشتن هم، هیچ. بماند که کودک ١٠ساله با این پیش‌فرض که اوضاع مالی پدرش خوب نیست، از همین امروز باید به فکر جورکردن آن ۵۰ تومان باشد. این موضوع هم بماند که پسرک ١٠ساله و دخترک چهارساله، دیگر آینده‌ای ندارند؛ مگر آنکه برخلاف تصمیم پدران‌شان عمل کنند که این موضوع هم با توجه به مردم برخی از مناطق افغانستان، طبعات خوشی در پی نخواهد داشت.

این مبلغ که به آن در برخی مناطق «پیشکش» و برخی هم «طَوَیانه» می‌گویند، یکی از شرایط راضی‌شدن پدر و مادر، برای ازدواج دختران‌شان است. در افغانستان برخی از خانواده‌ها این مسئله را نادیده می‌گیرند و پولی بین دو خانواده ردوبدل نمی‌شود؛ اما برای بیشتر مردم، گرفتن «طویانه» امری ضروری است. دختری که طویانه بابت عروسی او گرفته نشود، به نوعی بی‌ارزش و اضافی شمرده می‌شود و ممکن است در خانه جدید خود به واسطه این موضوع، به او بی‌احترامی شود.
طویانه که به آن «گَله» و «ولور» هم می‌گویند، مقدار پولی است که خانواده عروس، از پدر و مادر داماد می‌گیرند و صلاحیت مصرف آن هم متعلق به خانواده دختر است. این مبلغِ مشخص، باید قبل از روز عروسی به خانواده عروس پرداخت شود تا صرف جهیزیه دخترشان بشود. بیشتر مبلغ این پول اما به جیب پدر و مادر عروس ریخته می‌شود. این مبلغ هم از ۵۰‌ هزار افغانی (چیزی حدود دو‌میلیون و ٥٠٠هزار تومان) تا بیش از سه‌ میلیون افغانی (بیش از ٢‌٠٠میلیون تومان) می‌رسد که اگر داماد توانایی پرداخت آن را نداشته باشد، مجبور است تا این مبلغ را از طریق کار در کشورهای همسایه بپردازد. طرف جالب این قضیه، این است که بیشتر خانواده‌هایی که در کشورهای دیگر مانند ایران، زندگی می‌کنند، همچنان تحت‌تأثیر این رسم هستند و اغلب مبلغی تا صد‌میلیون تومان را از خانواده داماد می‌گیرند؛ این موضوع هم بماند که آن فردی که شغلش کارگری است، چه کار بزرگ و سختی برای پرداخت این مبلغ برعهده دارد.

طَوَیانه در برخی مناطق افغانستان
هرازچندگاهی خبری از یکی مناطق افغانستان می‌رسد که برخی از جوانان در اعتراض به بالابودن مبلغ طویانه، در مقابل استانداری یا جای دیگری تجمع کرده‌اند و خواهان کاهش این قیمت شده‌اند. گویا کالایی را برای خود می‌خرند و پدران هم کالایی را می‌فروشند، جدا از اینکه به خواسته‌های دختر توجه کنند. در کابل، پایتخت افغانستان، این مسئله تقریبا از بین رفته است؛ یعنی خیلی کم به مواردی برخورد می‌کنیم که خانواده دختر از خانواده پسر طویانه بگیرد. درعوض، اما خانواده پسر مکلف است، «جهیزیه دوسره» بخرد. یعنی علاوه بر تمام وسایل یک خانه یا یک اتاق برای عروس و داماد که قرار است در آن زندگی کنند، باید لباس و تمام چیزهایی که برای عروس در نظر گرفته شده را هم، خانواده داماد فراهم کند.

برعکس کابل، اما اگر ولایت هلمند را در نظر بگیرید، طبق یک تحقیقی که چندی پیش انجام شده بود، برای دختر، خیلی راحت قیمت تعیین می‌شود. در ولایت هلمند، مقدار طویانه از ۱۰ روپیه پاکستانی شروع می‌شود و تا دو‌میلیون روپیه (حدود ٦‌٠میلیون تومان) می‌رسد. در بیشتر مناطق هم‌مرز با پاکستان، از پول این کشور استفاده می‌شود؛ ولی در این اواخر، تلاش‌هایی شده است که این جریان از بین برود. در این منطقه از افغانستان، خانواده عروس پول دریافت می‌کند؛ اما درعوض تمام وسایل مورد نیاز دختر را با توجه به رسم و رواج‌های حاکم در مناطق همان ولایت، فراهم می‌کنند، که ممکن است لوازم خانه باشد یا ماشین و هر چیز دیگری. در ولایت هلمند، یک رسم دیگری هم وجود دارد؛ اگر شخصی بخواهد برای بار دوم ازدواج کند، مقدار طویانه بیشتر می‌شود؛ یعنی داماد باید تا حدود سه‌میلیون روپیه (حدود ۹۰‌میلیون تومان) به خانواده عروس بپردازد. ترکمن‌های افغانستان رسم و رواج متنوعی در عروسی‌های خود دارند. خانواده داماد، در کنار دادن طویانه به خانواده عروس، باید برای تمام خویشاوندان عروس هم هدیه بخرد. یعنی برای تمام مردانی که عضو خانواده و وابستگان خانواده عروس‌اند، کفش یا لباس می‌خرد، برای همسران این آقایان هم، پارچه‌های قیمتی زنانه می‌خرد و در اختیار خانواده عروس قرار می‌دهد. در کنار این، خانواده داماد باید برای خانواده عروس مقدار زیادی مواد خوراکی از قبیل روغن، آرد، برنج، پیاز، سیب‌زمینی و مواردی از این قبیل بخرد.

 در ولایت قندهار، طویانه‌ها معمولا ‌میلیونی است؛ یعنی مقدار پولی که باید به‌عنوان طویانه به خانواده دختر پرداخت شود، از یک‌میلیون افغانی تا سه یا چهار‌میلیون افغانی (بیش از ٢‌٠٠میلیون تومان!) می‌رسد. اما در برخی مناطق این ولایت، خانواده‌هایی هم هستند که این رسم را به نفع خانواده داماد عوض کرده‌اند و هیچ‌گونه طویانه از خانواده داماد نمی‌گیرند. البته خانواده‌هایی که وضع مالی‌شان خوب باشد، بیشتر بر این نظرند که نمی‌خواهد آینده دخترشان را خراب کنند.
در هرات هم این رسم وجود دارد و در برخی مواقع «کمرشکن» است. جالب اینکه مردم این ولایت، با معرفت‌ترند؛ یعنی درصورتی‌که خانواده داماد پول نداشته باشد، می‌تواند طویانه را به صورت قسطی به پدر و مادر عروس بپردازد؛ اما عروسی تا زمانی که تمامی قسط‌های طویانه پرداخت نشود، صورت نمی‌گیرد. 

این مبلغ‌های سنگین، ریشه بسیار مشکلاتی است که پس از ازدواج برای خانواده‌ها به وجود می‌آید. به‌عنوان مثال، دیده شده است برخی خانواده‌های داماد به‌خاطر اینکه سختی‌های زیادی را پشت سر گذاشته‌اند تا مبلغ توافق‌شده بین دو خانواده را پرداخت کنند، با تازه‌عروس‌شان بدرفتاری می‌کنند و درست برعکس این موضوع هم وجود دارد که اگر به‌عنوان مثال پولی بین دو خانواده ردوبدل نشده باشد، باز هم عروس حال و روز خوبی نخواهد داشت.

  با توجه به تعداد زیادی از اقوام که در کنار یکدیگر در افغانستان زندگی می‌کنند، اگر دختر و پسری، مثلا در کلاس دانشگاه با هم آشنا شده باشند و یکدیگر را دوست داشته باشند و بخواهند با هم ازدواج کنند و هر دو از یک قوم و زبان و مذهب باشند، مشکل زیادی پیش نمی‌آید؛ اما اگر زبان، قوم یا مذهب‌شان با یکدیگر فرق کند، دیگر موضوع کاملا عوض می‌شود و باید امیدوار ماند که خانواده‌های دختر و پسر، دید وسیعی به چنین موضوعاتی داشته باشند و برای این ازدواج، مانع‌تراشی نکنند و دنیا برای آن دو، گل و گلزار شود. باید ناگفته نگذاشت که بیشتر موضوعات مطرح‌شده، در خانواده‌های روستایی و سنتی که از سواد کمی برخوردار هستند، دیده می‌شود. در خانواده‌های شهری و خانواده‌هایی که سطح فرهنگی بالایی دارند، داد و گرفت این پول‌ها، به‌ندرت دیده می‌شود و حتی خانواده‌هایی هستند که خانواده عروس پس‌‌ازگرفتن مبلغ بالایی از خانواده داماد، عین پول را در اختیار عروس و داماد قرار می‌دهند تا آنها با این پول اساس زندگی خود را بسازند. همه‌ساله در بیشتر دانشگاه‌های این کشور هم ازدواج‌های دانشجویی برگزار می‌شود که در آن صدها زوج زندگی مشترک‌شان را بدون فکرکردن به موضوعاتی مانند طویانه آغاز می‌کنند.
نظرات بینندگان