arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۱۳۷۵
تاریخ انتشار: ۱۳ : ۰۱ - ۲۲ تير ۱۳۹۰

سلام سلطان توس...

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حميد رضا پديدار: سلامي ديگر به نشان اين که همه سلام هايت جان تشنه را سيراب مي کند،ديده را روشنايي مي بخشد، بالهاي ناتوان را توان پريدن باز مي دهد و درد غربت و دورافتادگي را آرام مي سازد.اين حکايت هميشگي ديدار توست...
اين حکايت «زيارت» و رمز و راز «ديدار» است، ديدار با امامي که او را هماره زنده و هميشه امام مي دانيم، پاسخ او را -اگر که گوش جان را توان شنيدن باشد- مي شنويم ...
و مرهم درد خويش را در لقاي او مي يابيم. زيارت نماد بيعت ماندگار و پيمان استوار امام و امت است و در اين بيعت تفاوتي نيست که دست در کف پرميمنت رسول خدا(ص) نهاده باشي ،در صف سپاهيان صفين ايستاده باشي، دل در اندوه تلخ سکوت حسني نهاده باشي ،در گرماي نيمروز نينوا و براي ياري امام و پيروزمندانه ترين پيکار دست از جان خويش شسته باشي ،جان را در برابر تابش آفتاب زندگي ساز معنويت سجاد(ع) نهاده باشي ،در مکتب باقر(ع) درس شيعه بودني راستين را آموخته باشي ،در مدرسه فراگستر صادق(ع) بر توشه دانش خويش افزوده باشي، در پس ديدارهاي ستم نهاد زندانهاي هاروني براي ديدار با پيکر امامي که بر دوش مزدبگيران خلافت بيرون مي آيد لحظه شمرده باشي، ... ويا آرام آرام ... با دلي آکنده از عشق ... و با دستاني شسته از هر چه ريا و تظاهر...
به سوي آستانه هشتمين امام گام برداشته و دستي به ادب بر سينه و يا دستي ديگر بر پنجره ضريح او نهاده باشي .همه يکي است؛همه بيعت است،همه امام شناسي است، و همه به جاي گزاردن شرط خداشناسي است که شناخت خدا بي شناخت امام و باور داشتن خدا بدون باور داشتن امام ناشدني است.چنين است که زيارت معنا مي يابد و چنين است که زيارت حقيقت خويش را آشکار مي سازد و سحر معنويت خود را برجاي مي گذارد.
اگر با چنين باورداشتي به زيارت هشتمين امام(ع) روي کني، شايسته آن وعده اي که پيامبر فرمود: «خداي بهشت را براي زائر فرزندم واجب کند و پيکر او بر دوزخ حرام سازد.» اگر با چنين نگاهي به ديدار امام غريب روي آن بشارت خويش را فراروي داري که: «خداوند گناهان زائر او را بيامرزد.»
اگر زيارت را با چنين روحي به جاي آوري، سزامند شفاعت او در آن سراي شوي که او خود فرمود: «هر که از اولياي مرا زيارت کند و حق مرا بشناسد در قيامت براي او شفاعت مي کنم.» و اگر زيارت حرم را به عشق ساکن آن خانه به دور از هر ريا و تظاهر انجام دهي، تو را سزد که دل در اين وعده آن امام گشاده دست و پراز سخاوت نهي که فرمود: «هر که مرا در اين خانه زيارت کند، روز قيامت در سه جاي او را فرياد رسم و از سختي و وحشت برهانم: «آن هنگام که نامه هاي عمل را از اين سو به آن سو مي برند، آن هنگام که بايد بر صراط بگذرند،و آن هنگام که ترازوي عدالت را برپا دارند.»چنين وعده اي هيچ ناباوري و پرسش انگيزي ندارد؛ چه اگر به حقيقت زيارت او را به جاي گزاري يک ديدار، سحري جاويدان بر جاي نهد و يک درود بدرود با هر بدي و نافرماني شود؛ و اگر چنين نمي يابيم نه در صحت آن روايت و آن وعده خدشه است، بلکه در تحقق مفهوم «زيارت» ترديد است. زيارت حضور در حرم است، نه حضور پيکر، که حضور روان و ناگزير حضور تن نيز به همراهش.بياييد... همه ناپاکيها از تن و جان بزداييم،... تن به جامه سفيد طهارت و توبه بياراييم،... وضوي معرفت گيريم،... عطر خوش بيعت با امام بر سر و صورت جان ريزيم... با اراده و گامهاي استوار به سوي درگاه او پيش رويم... و آنجا پس از يک ديدار افسون او شويم... و آنگاه جان در آن جاي نهيم و سپس با دستاني پر، و براي دادن فرصت بيعت به ديگران،....
تن شسته و افسون شده را به بيرون کشانيم.
که اين حقيقت ديدار محبوب است....
نظرات بینندگان