در تاریخ ایران چهر های و نام های زیادی در عرصه های دینی و سیاسی و فرهنگی و علمی وجود دارند كه با وجود اینكه نامشان در تاریخ ثبت شده ، اما به علت عدم ازدواج ، نسلشان منقطع و هیچ فرزند و نشانه ای از آنها به یادگار باقی نمانده است .
تقی سالك در سایه نیوز نوشت: در پرونده ویژه سایت، این بار به سراغ برخی از این چهره ها رفتیم و آنها را برای شما معرفی می كنیم :
سیدابوالقاسم
انجوی شیرازی پژوهشگر و نویسنده معاصر در سال 1300 ش. در شیراز به دنیا
آمد. تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس علمیه تهران و مشهد آغاز كرد ، سپس
به تهران رفت و در دبیرستان دارایی تحصیلات خود را پی گرفت. او تا مقطع
لیسانس ادامه تحصیل داد ، سپس در سال 1329 به سوییس رفت و تحصیلات خود را
در رشته علوم سیاسی و اجتماعی در ژنو تكمیل نمود. بعد از شهریور 1320 و
سقوط رضا شاه ، استاد انجوی به فعالیت های سیاسی روی آورد و از حدود سال
1322 نیز فعالیت های مطبوعاتی خود را آغاز كرد. استاد انجوی شیرازی از چهل
سالگی به كار گردآوری اسناد و حفظ و نگهداری روایات و میراث فرهنگی مردم
پرداخت. . استاد انجوی شیرازی در شهریور 1372 ، در تهران درگذشت و در
گورستان ابن بابویه به خاك سپرده شد.وی هرگز ازدواج نكرد اما دوستان زیادی
داشت. وی از آخرین دوستان صادق هدایت بود.



شیخ عارف و زاهد مرتضی طالقانی در سال 1274 هجری قمری در قریه دیزان طالقان به دنیا آمد .
مرحوم علامه جعفری نزدشیخ مرتضی طالقانی مقداری درس معارف خوانده بودند و
همچنین بخشی از فلسفه و عرفان را از ایشان آموخته بودند؛ در واقع استاد
مسلّم علامه در عرفان عملی شیخ مرتضی طالقانی بوده است و از گفته های
علامه جعفری (ره) استفاده می شود، تاثیر ایشان از شیخ مرتضی طالقانیقابل
وصف نیست و هر وقت علامه از ایشان یاد می كردند اشك از چشمانشان جاری
میشد.

مرحوم شیخ محمد حكیم هیدجی در زنجان زاده شدو شاگردان بسیاری در محضر وی به تحصسل غلوم دینی پرداختند .وی از علمای تهران بود كه تا آخر عمر حجره ای در مدرسه منیریه متصل به قبر امامزاده سیدناصرالدین داشت، زمان ارتحال این عالم جامع در معقول و منقول را آخر ماه ربیع الاول سال ۱۳۴۹ه. ق مطابق تابستان ۱۳۱۴ه. ش نوشتهاند. ،شهید مرتضی مطهری سال فوتش را ۱۳۳۹ه. ق ( ۱۳۱۴ه. ش) میداند، جنازهاش را بر حسب وصیت او به قم حمل نمودند و بعد از اقامه نماز میت توسط آیة اللّه حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی در قبرستان بابلان واقع در شمال شرقی بارگاه حضرت معصومه دفن نمودند و بر مرقدش گنبدی نیز ساختهاند .وی ازدواج نكرده بود.
حكیم هیدجی از دوران طفولیت ذوق شعری داشت و در نوجوانی به سرودن اشعار فارسی و تركی پرداخت.

عارف متأله ملا محمد كاشانی معروف به آخوند كاشی ، در سال 1249 هـ . ق به دنیا آمد . بزرگترین استادش علامه نامدار ، حكیم آقا محمد رضا قمشه ای بوده است . یكی دیگر از استادان وی ، محدث متبحر ، میرزا حسین نوری بود . مرحوم آخوند كاشانی دارای حالات معنوی و عرفانی بسیار عجیبی بوده و حكایات نقل شده از ایشان عموماً به حد تواتر رسیده است . وی معاصر و یا ر صمیمی حكیم جهانگیر خان قشقایی بوده و ارتباط قلبی خاصی با یكدیگر داشته و گویا هم بحث نیز بوده اند . بسیار ی از علما و مراجع بزرگ در زمره شاگردان مرحوم آخوند بوده و از خرمن علم و عرفان او توشه گرفته اند كه از جمله آنها می توان به مرحوم حاج آقا رحیم ارباب ، آیت الله بروجردی ، آقا سید حسن قوچانی مشهور به آقا نجفی و شهید سید حسن مدرس اشاره كرد .
حالات عجیبه و حكایات عجیبه از او نقل شده و عموماً به حد تواتر رسیده ، مدت 84 سال تقریباً عمر نموده و در این مدت مجرد زیسته تا سرانجام در روز شنبه 20 شعبان المعظم سال 1333 وفات یافته در تخت فولاد در جنب « لسان الارض » مدفون گردید .عبارت لوح قبر آن بزرگوار چنین است : « فقیر الحق اضعف خلق الله آخوند ملا محمد كاشانی » . مجرد زیستن آخوند كاشی و دوستش حكیم جهانگیر خان قشقایی اگر به علت نقص فنی بوده ایرادی وارد نیست ، ولی اگر با اختیار ازدواج نكرده اند ، كاری نه تنها در خور ستایش نمی باشد ، كه قابل ایراد هم هست ، به خصوص از كسانی چون اینان از علمای دین و پیشوایان مسلمین.

علامه سید جلال الدین آشتیانی مفسر و فیلسوف و پرچمدار حكمت صدرایی در دوران معاصر و شارح بزرگ مكتب فلسفه اشراق و عرفان اصیل اسلامی، بی گمان یكی از شخصیت های استثنایی تاریخ و فرهنگ معاصر ایران زمین بود. نكته ای كه درباره وی مورد اتفاق همگان است، این است كه: علامه آشتیانی، انسانی متعالی و فیلسوفی والامقام در حد ملاصدرای زمان بود
سید جلال الدین میرى آشتیانى در سال ۱۳۰۴ خورشیدى در قصبه آشتیان از توابع سلطان آباد اراك در خانواده اى كاملاً متدین و مذهبى، چشم به جهان گشود.سید جلال الدین آشتیانی ، پس از گذراندن بیماری طولانی و بر اثر كهولت سن در سن هشتاد سالگی در سوم فروردین ماه 1384 هجری شمسی دار فانی را وداع گفت. وی از بازماندگان حكمت صدرایی در ایران محسوب می شد كه آثار منحصر به فردی را خلق كرده بود.وی سالها در خدمت امام خمینی شاگردی نموده و از دوستان صمیمی مرحوم سید مصطفی خمینی بوده است .غلامه آشتیانی نیز همسر و فرزند نداشت و تا ژایان عمر مجرد باقی ماند.
میرزاده عشقی شاعر و روزنامه نگار معاصر نامش « سید محمد رضا » فرزند « حاج سید ابوالقاسم كردستانی » ودر تاریخ دوازدهم جمادی الآخر سال 1312 هجری وقمری مطابق 1272 خورشیدی وسال 1893 میلادی در شهر همدان متولد شده است و در ۱۲ تیر ۱۳۰۳ به دست عوامل رضاخان كشته شد .
عشقی اخلاقا آدمی خوش مشرب ، نیكو خصال وبه مادیات بی اعتنا بود، زن وفرزندی نداشت ، با كمكهای پدری ، خانواده ، یاران و آزادیخواهان وبالاخره از در آمد نمایش های خود گذران می كرد.
در آخرین كابینه نخست وزیری « مرحوم حسن پیرنیا ، مشیرالدوله » از طرف وزارت كشور به ریاست شهرداری اصفهان انتخاب گردید ولی نپذیرفت.
كلنل محمدتقی خان پسیان ازنظامیان دوره قاجار و از مبارزان علیه استعمار در تاریخ معاصر است .محمد تقی پسیان نه تنها صاحب قلم و دارای قریحه هنری و ذوق ادبی بود بلكه نخستین هوانورد ایرانی است كه در كشور آلمان ۳۳ بار به هوانوردی پرداخته و میخواست این هنر را در ایران به جوانان آموزش دهد.وی در سال ۱۲۷۰در تبریز متولد و در سال ۱۳۰۰ در قوچان كشته شد و قر وی در آرامگاه نادرشاه در مشهد قرار دارد .
باید اذعان كرد اگرچه كلنل ازدواج نكرد ولی به روایت اسناد روابط فعالی با خانمهای خارجی داشت. یكی از شواهد در مورد زمانیست كه در آلمان زندگی می كرد با یك زن آلمانی بنام كنایر آشنا شد واو را بعنوان استاد موسیقی خود معرفی می كند و حتی تازمان قیام وحكومت خراسان نامه هایی بین او و خانم كنایر ردوبدل می شود.
این نویسنده پوچگرا و نام آشنای ایرانی نیز هرگز ازدواج نكرد و درنهایت در سال ۱۳۳۱ دست به خودكشی زد .البته وی در دوران جوانی با دختری دوست بود به نام ترز . ترز همدم صمیمی هدایت در رنس، در زمان تحصیل هدایت در پاریس بوده است. پدر او در جنگ بین الملل اول در جبهة «مارینو» كشته شده بود و مادرش آرزو داشت دخترش با مرد دلخواه خود ازدواج كند و خوشبخت شود.صادق عاشق ترز بود ولی ترز خیانت كرد به خاطر همین صادق برای خودكشی خودش را در رودخانه ای كه از زیر برج ایفل رد میشه انداخت . یعنی اولین خودكشی صادق عشقی بوده . از انجایی كه هدایت آدم فوق حساس و احساسی بوده نگاه بدی به جنس زن پیدا میكند كه در داستان « زنی كه مردش را گم كرد » كاملا مشهود است ، داستان را با جمله ی از كتاب فوق زیبای ( این چنین گفت زرتشت ) «نیچه» با مضمون * به سراغ زنها كه میروی تازیانه را فراموش مكن * شروع میكند. شاید یكی از دلایلی كه هدایت تا آخر عمرش مجرد ماند و هیچوقت ازدواج نكرد همین نگاه باشد.
ملک اشعرای بهار هم فکر کنم مجرد بودن
همش مسخره بازی
خداوکیلی اسم دوتا از داستاناشو فقط داستاناشو نام ببر دوتا دونه!
صدای آب میاید!
مگر در نهر تنهایی چه میشویند؟
لباس لحظه ها پاک است.