نعمت احمدی در گفتگو با خبرنگار «انتخاب» ضمن تسلیت ارتحال آیت الله هاشمی گفت: این اواخر بیشتر به خدمت آقای هاشمی می رسیدم. ایشان به یک معرفتی از نظر سیاسی رسیده بودند که برای خودشان یک الگوی رفتاری داشتند و براین باور بودند کسانی که قدرت استدلال ندارند، افرادی هستند که بیشتر با سر وصدا می خواهند حرف هایشان را پیش ببرند. مسئله ملی برای ایشان بسیار مهم بود.
این حقوقدان با اشاره به نسبت های ناروایی که به آیت الله هاشمی در این سالها زدند افزود: آقای هاشمی یک روحانی متفکر با اندیشه های امروزی بود. ایشان قبل از انقلاب از نصف دنیا دیدن کرده بودند و جالب این است که گواهینامهشان را بین المللی میکردند و خودشان هم رانندگی میکردند. بعد از سال 1393 که برای مهدی هاشمی قرار وثیقه 10 میلیاردی صادر کردند، خیلی از افراد می خواستند برای آزادی مهدی هاشمی سند بگذارند . من و دیگر دوستان به حاج آقا پیشنهاد دادیم که شما سند منزل خودتان را بگذارید.یکی از آقایان گفتند که نه. گفتم حاج آقا شما این منزل را در سال 1352خریدید. مردم باید بدانند آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال 1352 یعنی پنج سال قبل از انقلاب منزلی در شمیران داشت که هزارو دویست متر مساحت آن بود یعنی در آن زمان آقای هاشمی در چنین خانه ای زندگی می کرد.
احمدی اضافه کرد: آقای هاشمی نگاهش بسته نبود. دوست داشتند که مردم زندگی خوب، سالم و مناسبی داشته باشند. مثلا برخی در کابینه سابق هزاران میلیارد ثروت دارند اما در گذشته ثروتی نداشتند یعنی اگر ثروتشان را قبل از ورود به وزارتخانه ها و سازمانها بررسی میکردیم متوجه می شویم که این افراد ساده و عادی بودند با یک حقوق معمولی اما دارای ثروت آن چنانی شدند. حالا ان شالله که از راه سالم این افراد بدست آورده اند. آقای هاشمی این زندگی و این ثروت را از قبل داشت و دوست داشتند که مردم زندگی مرفه داشته باشند .حالا اگر یک مسئول اجرایی مملکت آرزویش این باشد که همه بهترین تجهیزات زندگی را داشته باشند، گناه است؟ آن کسی که می گوید ایشان زندگی اشرافی کرده اند، بداند ایشان می خواستند همه مردم دارای زندگی خوبی باشند، شما که زندگی ائمه اطهارمان را می بینید که فعالیت اقتصادی داشتند .حضرت علی (ع)نخلستان آباد کردند و سایر نیز همینطور. همگی فعالیت اقتصادی سالم داشتند.
احمدی اضافه کرد: بعضی ها یک دیدگاه بسته ای دارند. رئیس دولت سابق وقتی آمد، یک خانه معمولی داشت بعد از هشت سال در آنجا یک ساختمان چند طبقه ساخت . مگر کل حقوق ایشان در هشت سال چقدر بود که این خانه بزرگ را بسازد؟ آقای رفسنجانی همیشه با مردم بودند، دشمنان و مخالفان آقای هاشمی کسانی بودند که متاسفانه از مسیر درست با ایشان به مبارزه بر نخاستند. یک نمونه دیگر را بگویم، یکی از فرزندان آیت الله هاشمی گفتند روزی برای بیرون رفتن از آژانس استفاده کردم و راننده مرا نمی شناخت. در بین راه راننده به پدرم ناسزا میگفت و من پرسیدم که چه شده است؟ راننده گفت که این برج در حال ساخت برای آقای هاشمی است و اینکه این آقا دیگر چقدر میخواهد؟ چون قدرت دارد، خیابان را بستند و ما مجبور هستیم خیابان را دور بزنیم. ایشان خود را معرفی و سپس قضیه برج را دنبال میکند و مشخص میشود که این برج برای یکی از نهاد ها است.
وی ادامه داد: آقای هاشمی رسما گفتند هرکس مالی از جایی پیدا کند که میگویند مال من است وکالتش را به آن افراد بدهید. گذشته از اینها هشت سال آقای احمدی نژاد همه مدارک و اسناد در اختیارش بود اگر آقای هاشمی ثروت خاص و اضافه داشتند، قطعا اعلام می کرد. در نهایت چون صداقت ایشان در میان مردم روشن شد ، علاقه ملت نسبت به ایشان افزایش یافت و در انتخاباتهای مختلف مخصوصا در سالهای اخیر به آقای هاشمی اعتماد کردند و دوباره ایشان را برگزیدند.
وی در پایان تاکید کرد: آقای هاشمی از اول گفت که تیم آقای احمدی نژاد علیه السلام نیستند، در نهایت هم کل نظام به این نتیجه رسید که احمدی نژاد علیه السلام نیست. این در صورتی است که آقای هاشمی 8 سال پیشتر، این حرف را زده بود. مردم دیدند که آقای هاشمی حرف دل آنها را می زند. آقای هاشمی مشی میانه روی داشت. مردم وقتی اعتدال را دیدند و سوءمدیریت را از دیگران متوجه شدند که واقعیت چیست. مثلا همین صدا و سیما را ببنید در ده دوازده سال گذشته هیچ عکس و تصویری نشان ندادند، ایشان نانوشته ممنوعالتصویر بود. از زمان فوت آقای هاشمی مدام تصویر ایشان را نشان می دهند، مردم این نفاق و دوگانگی را می بینند. متوجه می شوند که چه اتفاقی افتاده است و متوجه میشوند که چه کسی صداقت دارد و چه کسی ندارد.
احمدی در ادامه با ذکر خاطره ای گفت: آقای هاشمی رفسنجانی کشاورززاده و دارای باغ پسته در رفسنجان قم و همچنین ساوه بود. سال ها یش، قرار بود که ایشان به یکی از مناطق پسته خیز نزدیکی تهران در ساوه سفر کنند و از منطقه ای دیدن کنند. افرادی که در آن منطقه بودند به من نیز اطلاع دادند که شما هم بیایید تا حاج آقا را ببینید اما یک شرط دارد و آن این است که باید در برابر ایشان حرف سیاسی نزنید و بنده قبول کردم و به منطقه رفتم. قبلش ایشان از باغها دیدن کرده بودند.