پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : «اگر برجام نبود ترامپ باز تهدید میکرد یا نه؟ اگر آری چرا تهدید او را عاقبت برجام بدانیم و اگر نه چرا از خشم او از برجام ناخرسند باشیم؟»
به گزارش انتخاب، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: «نکته اینجاست: عاقبتِ گفتوگوی تمدنها تهدید بوش و عاقبتِ برجام، تهدید ترامپ شد.»
این تازهترین توییت آقای محسن رضایی است که در دو جمله کل نظریههای عملی شده دو رییسجمهوری کنونی و اسبق ایران را زیر سؤال برده و نقض غرض دانسته است.
به این بهانه میتوان این نکات را یادآور شد:
۱-ایشان در حالی تهدیدات ترامپ را ناشی از برجام دانسته که پیش از این و در هفتم مهر ۱۳۹۴ گفته بود: «نمره سیاسی برجام از اقتصادی بالاتر است چون توانستیم پروژه منزویسازی ایران را بشکنیم و در بُعد اقتصادی وضعیت ایران از دوران تحریم بهتر میشود.»
دوم آبان ۱۳۹۴ نیز گفتند: «برجام نشان پیروزی و بستر یک نبرد جدید است. ما در مبارزه هستهای شدن پیروز شدیم و در اجرای برجام هم موفق میشویم.»
همچنین در برنامه تلویزیونی «نگاه یک» در شامگاه ۲۷ تیر ۱۳۹۵ گفتند: «برجام مصوب مقام معظم رهبری و مورد تأیید مردم و نظام است و نیروهای حزباللهی نباید وارد حریم رهبری شوند، چون با نقد برجام دارند رهبری را نقد میکنند.»
حتی این اواخر که در واکنش به تمدید تحریمهای داماتو کمکم موضع مخالف گرفتند هم باز گفتند: «ما چهار برجام داریم. برجام آمریکاییها، برجام مصوب شورای عالی امنیت ملی خودمان، برجام مصوب نمایندگان مجلس شورای اسلامی و برجامی که رهبری با شروط و ملاحظاتی پذیرفتند. سه برجام اول قابل قبول نیست و چهارمی را قبول داریم.» [ایسنا، ۱۳ شهریور ۹۵]
با این توصیفات آیا واقعا «تهدید ترامپ» زاده برجام است؟ یعنی اگر برجام در کار نبود و همچنان به غنیسازی اورانیوم با درصد بالا میپرداختیم رییسجمهوری آمریکا دیگر تهدید نمیکرد؟
۲- نظریه گفتوگوی تمدنها هم در مقابل «برخورد تمدنها»ی «ساموئل هانتیگتون» مطرح شد و ربطی به جرج بوش نداشت.
در دی ۱۳۸۰ جرج بوش، رییسجمهوری وقت آمریکا، از سه کشور ایران، عراق و کرهشمالی به عنوان «محور شرارت» یاد کرد اما در عمل کار خاصی نتوانست انجام دهد.
سؤال قبلی را اینجا هم میتوان تکرار کرد. اگر «گفتوگوی تمدنها» نبود آیا بوش تهدید نمیکرد؟ یا به عکس از نقش این ایده در مقابله با تبلیغات آمریکا و جلوگیری از جنگی دیگر سخن گفت؟
۳- احتمالا منظور این است که مذاکره و گفتوگو فایده ندارد. پس چی فایده دارد؟ جنگ و برخورد؟ اگر چنین است چرا ایشان برای چهارمین بار و این مرتبه با شعار «جنگ تمدنها» و «مرگ بر برجام» کاندیدای ریاستجمهوری نشود؟ یک لحظه تصور کنیم برجام نبود. با کدام ابزار مؤثر حقوقی که اروپاییها را نیز هم سو کند، میخواستیم ترامپ را مهار کنیم؟ حالا که برجام هست این گفتارها و رفتارها از ترامپ سر میزند. نبود چه میشد؟
۴- نه جرج بوش پایان گفتوگوی تمدنها بود و نه ترامپ برجام را منتفی کرده و هر دو خصوصا دومی همچنان ادامه دارد. هنگامی میتوان از «عاقبت» سخن گفت که موضوعی به «فرجام» رسیده باشد. مثلا میگویند فلانی «عاقبت به خیر شد». یعنی فرجام کار او خوب و خیر بود اما هیچگاه درباره یک موجود زنده که هنوز به آخر خط نرسیده از لفظ « عاقبت» استفاده نمیکنند.
۵- به لحاظ اخلاقی آیا درست است به خاطر گفتار و رفتار دو رییسجمهوری اسبق و فعلی ایالات متحده به دو رییسجمهوری اسبق و فعلی جمهوری اسلامی طعنه بزنیم؟
۶- عاقبت گفتوگوی تمدنها تهدید بوش نبود. یا تنها تهدید بوش نبود و اگر هم بود آن تهدید به نتیجه نرسید. اما به اعتبار آن روابط ایران با اروپا بهبود یافت و موضوع هم تنها فلسفی نبود. نیاز نیست از هانتیگتون بگوییم. کافی است به عسلویه نگاه کنیم و فازهایی که فرانسویها هم پس از بهبود رابطه راه انداختند. عاقبت برجام هم تهدید ترامپ نیست. اتفاقا برجام عجالتا بزرگترین مانع تحقق تهدیدات ترامپ است.
۷- تاریخ را از آخر به اول نمیخوانند. تاریخ یک فرآیند است. بر پایه اتفاقی که امروز رخ داده کل دیروز را نمیتوان زیر سؤال برد. کما این که روانشناسان به زوجهایی که طلاق میگیرند توصیه میکنند گذشته رابطه خود و خاطرات زیبا را تخریب نکنند. به فرض که برجام روزی منتفی شود باز نباید فراموش کرد که کابوس جنگ و تحریم را چگونه دور کرد و امید آفرید.
سیاست مثل تجارت است. دو نفر با هم شریک میشوند و به منافعی میرسند. ممکن است روزی جدا شوند. به خاطر آن نباید کل دوران شراکت را زیر سوال ببرند. مثل زندگی مشترک است. دو نفر ۱۰ سال با هم زندگی میکنند و حاصل آن یک یا دو یا چند فرزند است. اگر روزی بخواهند جدا شوند، روزهای خوب را نباید زشت جوه دهند یا محصولات مشترک را انکار کنند.
برجام البته جاری است و به نقطه طلاق نرسیده است. راستی قرار بود دغدغه اصلی آقای محسن رضایی نرخ فلاکت و دیگر موضوعات اقتصادی و معضلات معیشتی باشد نه سیمانی که در رآکتور اراک ریختند اما مدتی است که این دومی میچربد.
۸- اگر تهدید بوش، عاقبت گفتوگوی تمدنها بود و تهدید ترامپ، عاقبت برجام است، پرونده دو هزار صفحهای بابک زنجانی و بدهی کلان نفتی او عاقبت چیست؟
۹- قضاوت درباره عاقبتها به نوع نگاه ما بستگی دارد. عاقبت جنگ ۸ ساله عدول از شعار جنگ جنگ تا پیروزی و قبول قطعنامه ۵۹۸ است یا حفظ خاک ایران و نظام سیاسی؟ عاقبت گروگانگیری ۴۴۴ روزه آزادسازی آنها بدون عملی شدن تهدید محاکمه است یا شکستن هیمنه آمریکا چنان که بارها گقته شده؟ خود جناب رضایی پس از سالها فعالیت سیاسی و اظهار نظر اقتصادی تشخیص داده به فضای قبلی نزدیک شود. آیا میتوان گفت این عاقبت تحصیل و نظریهپردازی در عرصه اقتصاد است؟
۱۰- دست آخر این که عاقبت فیلترینگ توییتر چه شد؟ این که توییت بگذاریم که عاقبت برجام، تهدید ترامپ شد؟
بار دیگر به نکته کلیدی بازگردیم. اگر برجام نبود ترامپ باز تهدید میکرد یا نه؟ اگر پاسخ مثبت است تهدید او را چگونه میتوان عاقبت برجام دانست در حالی که وجود نداشته است؟ اگر هم پاسخ منفی است که باز نشان میدهد برجام خواست افراطیها را در آمریکا تأمین نکرده است.
میگویند مردی ۷۵ ساله که بسیار سیگار میکشیده، نزد پزشک میرود. پزشک میگوید سیگار را متوقف کن. ضرر دارد. مرد میپرسد: چه ضرری؟ پزشک پاسخ می دهد: حداقل ۱۰ سال از عمرت میکاهد. مرد سیگاری لبخندزنان میگوید: با این حساب اگر سیگار نکشیده بودم حالا به جای ۷۵ سال ۸۵ سال داشتم؟!
واقعا اگر برجام نبود، ترامپ دیگر تهدید نمیکرد؟»