arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۲۳۴۴۴
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۱ - ۲۶ بهمن ۱۳۹۵

وقتی چوپان دروغگو، کلاهبردار می‌شود

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
با پیامک شروع می‌شود و بعضی وقت‌ها با قتل به پایان می‌رسد. فرستنده پیامک، فردی ناشناس است که خود را چوپان معرفی می‌کند و مدعی می‌شود کوزه‌ای پر از سکه و جواهرات قدیمی یا مجسمه پیدا کرده اما چون می‌ترسد در دام قاچاقچیان عتیقه بیفتد، دست به دامان مادرش شده تا با کمک استخاره، برایش شماره تلفن پیدا کند. او هم به شماره‌ای که از استخاره به دست آمده پیامک فرستاده و درخواست مشتری کرده است تا هرچه سریع‌تر از شر کوزه‌های گران‌قیمت خلاص شود.

وقتی چوپان دروغگو، کلاهبردار می‌شود 

این پیامک را بیشتر ایرانی‌ها حداقل یک بار دریافت کرده‌اند. فرستنده آن کلاهبرداری است که به «چوپان دروغگو» مشهور شده و قصد فروش سکه‌های تقلبی دارد. او در پیامک خود نوشته: «سلام، من {...} هستم. در منطقه {...} به سمت روستای {...} زندگی می‌کنم. چوپان هستم. گوسفند وگاو دارم. می‌خواهم درباره روزی حلالی که خدا و سفره مرتضی علی به ما داده با شما صحبت کنم. چندوقت پیش که عمویم گوسفند‌ها را به پایین تپه برده بود، مقداری وسیله طلا داخل یک کوزه پیدا کرد. دو مجسمه با 1812 سکه طلا. مادر من سید است شماره شما را با استخاره به دست آورد. خوب آمده. من هم چون آشنایی در شهر ندارم از ناچاری به شما پیام دادم. حالا شما هم درحق ما برادری کن. آنها را برایمان بفروش. اما تو را قسم، به کسی درباره این موضوع چیزی نگو.»

تماس با شماره این کلاهبردار نیز چیز بیشتری عاید مشتری نمی‌کند. او می‌گوید: «من چوپانم. خدا و پیغمبر را می‌شناسم. اهل سرکار گذاشتن مردم نیستم و قصد مزاحمت برای کسی ندارم. دو کیلو سکه پیدا کرده‌ام که آنها را 50-40 میلیون تومان می‌فروشم. حاضرم چند تا از این سکه‌ها را نشان بدهم. اگر عتیقه‌ها واقعی بودند، معامله می‌کنیم. مشتری می‌تواند نگاهشان کند، نمونه‌اش را ببرد و امتحان کند. اصلا کارشناس بیاورد و بعد معامله کند.» در اختیار گذاشتن سکه‌ها و تست آنها از سوی کارشناس، بخش مهمی از شگرد این کلاهبرداران است. آنها ابتدا چند سکه اصل در اختیار مشتری می‌گذارند و بعد، صدها و هزاران سکه تقلبی را به آنها می‌فروشند. اگر معامله سر بگیرد، خون از دماغ کسی نمی‌آید و فقط پول از جیب مشتری‌ها و عاشقان عتیقه می‌رود، اما اگر مشتری‌ها متوجه کلاهبرداری شوند و مقاومت کنند، دیگر مشخص نیست از محل قرار جان سالم به در ببرند یا نه؛ جایی در دل کوه‌های لرستان یا جنگل‌های شمال کشور یا ساختمان‌های نیمه‌کاره.

هشدار پلیس

اعتماد به چوپان دروغگوی قصه‌ها، فقط خستگی را به تن آنهایی می‌گذاشت که داد و فریادهایش را باور می‌کردند و تا بالای کوه می‌رفتند؛ اما اطمینان به چوپان دروغگوی عتیقه فروش می‌تواند جان آدم را هم بگیرد. البته در سال‌های اخیر با افزایش هشدارهای پلیس و آگاهی بیشتر مردم، تعداد افرادی که در دام این چوپان‌های دروغگو افتاده‌اند کم شده است، اما درست زمانی که همه از نخ‌نما شدن این نوع کلاهبرداری حرف می‌زنند، اخباری مبنی بر دستگیری چند چوپان دروغگو در رسانه‌ها منتشر می‌شود. پلیس فتا اعلام کرده: «مخاطب بی‌اطلاع، از روی طمع و به خاطر به دست آوردن گنج زیر خاکی و سکه با پرداخت مبلغی به‌ظاهر صاحب این سکه‌ها می‌شود، اما بعد از بررسی بیشتر متوجه خواهد شد که این سکه‌ها تقلبی است و ارزش مادی خاصی ندارند. در این روش کلاهبرداران حتی برای از بین رفتن هرگونه سوءظن از احساسات مذهبی مشتری‌ها استفاده می‌کنند یا کلمات را اشتباه تایپ می‌کنند که شخص خواننده باور کند این افراد بی‌سواد و روستایی هستند. مردم باید بدانند که پشت‌پرده این پیامک‌ها، فقط کلاهبرداری پنهان شده است.»

چوپان‌های دروغگو در مناطق مختلف کشور دستگیر می‌شوند، اما به نظر می‌رسد استان‌های غربی، بیش از دیگر استان‌های کشور درگیر این جرم باشد، به نحوی که چندی پیش، رئیس کل دادگستری لرستان از زندانی بودن بیش از 50 نفر از چوپان‌های دروغگو در زندان‌های این استان خبر داده و گفته بود که تنها در سال 90، بیش از 900 هزار سکه تقلبی در این استان کشف شده است. این افراد اگر فقط به کلاهبرداری بسنده کرده و خون مشتری را نریخته باشند، از یک تا هفت سال زندان و برگرداندن دو برابر مال کلاهبرداری شده به شکل نقدی محکوم می‌شوند. با وجود این مجازات اما به نظر می‌رسد تا زمانی که آگاهی مردم نسبت به این جرم افزایش نیابد، همچنان پیامک‌های چوپان‌های دروغگو می‌تواند عده‌ای را به بالای کوه بکشاند.

انهدام باند فروش سکه‌های تقلبی

کلاهبرداری 44 میلیون تومانی این باند شش نفره زمانی لو رفت که مشتری‌ها متوجه تقلبی بودن سکه‌ها شدند و پلیس لنجان اصفهان را از ماجرا با خبر کردند. یکی از آنها به ماموران گفت: «چند وقت پیش پیامکی دریافت کردم که در آن نوشته شده بود: «من چوپان هستم. مقداری سکه زیرخاکی پیدا کرده‌ام. نذر کردم، شماره شما درآمد. اینها رزق و روزی زن و بچه‌های من و شماست.» با خواندن این پیامک، تصور کردم فرستنده راست می‌گوید. تماس گرفتم و با او در یکی از جاده‌های اطراف استان قرار گذاشتم. با پنج نفر از دوستانش آمد. ابتدا چند سکه به من دادند که پس از بررسی متوجه شدم اصل هستند اما وقتی همه سکه‌ها را معامله کردیم و چند میلیون به آنها پول دادم، متوجه شدم همه‌شان تقلبی است و سرم کلاه رفته است.» همزمان با ثبت شکایت مالباخته، افراد دیگری نیز به آگاهی مراجعه و شکایت مشابهی تنظیم کردند. ماموران پس از مدتی عضو اصلی باند را شناسایی و دستگیر کردند.

او که سوابقی متعدد در کلاهبرداری به شیوه فروش سکه‌های تقلبی دارد در بازجویی‌ها به دو فقره کلاهبرداری در ساری و لنجان اعتراف کرد و گفت: «44 میلیون تومان با همکاری پنج نفر دیگر که چندنفرشان از برادران خودم هستند، کلاهبرداری کردیم. اول دو سکه اصل به مشتری‌ها نشان می‌دادیم و بعد از گرفتن پول، سکه‌های تقلبی را به آنها می‌فروختیم.»

کشف طلا از چاه فاضلاب!

این بار در نقش چاه‌کن ظاهر شدند. به خانه‌های مردم می‌رفتند، اما پس از مدتی با صاحبخانه‌ها تماس می‌گرفتند و مدعی می‌شدند که هنگام کندن چاه، چند قطعه طلای قدیمی پیدا کرده‌اند و وجدانشان راضی نمی‌شود آنها را به مالخرها بفروشند. صاحبخانه‌ها نیز که فریب آنها را می‌خوردند سر قرار حاضر می‌شدند و سکه‌های تقلبی و مجسمه‌هایی را که فقط چند هزار تومان ارزش داشتند، با قیمت‌های میلیونی می‌خریدند.

یکی از مالباخته‌ها که زنی جوان بود به ماموران گفت: «آنها مجسمه‌ای را به من نشان دادند. قطعه‌ای از آن را کندند و اصرار کردند از طلا بودنش مطمئن شوم. من هم قطعه‌ای از آن را به طلافروشی بردم. وقتی فهمیدم اصل است، 50 میلیون تومان دادم و کل مجسمه را خریدم، اما هنگام فروش آن، متوجه تقلبی بودنش شدم.» مدتی بعد هر دو متهم دستگیر شدند و به جرایم خود اعتراف کردند.

قتل به‌خاطر سکه‌های عتیقه

دو مرد ایرانی که برای خرید عتیقه سر قرار حاضر شده بودند، هرگز تصور نمی‌کردند از سوی شش تبعه افغان به قتل برسند. شامگاه 27 آبان پارسال، ماموران از مرگ مردی 27 ساله به دلیل اصابت چاقو در بیمارستان شهدای تجریش باخبر شدند.

همراه مقتول به ماموران گفت: «با دو نفر از دوستانم برای خرید عتیقه با یک تبعه افغان قرار گذاشتیم و از نوشهر به تهران آمدیم. وقتی به ویلا رسیدیم، من برای خرید شام بیرون رفتم اما همان زمان پنج افغان دیگر را هم دیدم که وارد ویلا شدند. یک ساعت بعد برگشتم. شش تبعه افغان، دست و پای دوستانم را که غرق خون بودند، بسته و پول هایمان را با خود برده بودند.»

تحقیقات برای شناسایی متهمان فراری آغاز شده بود که جسد مردی جوان، این بار در ساختمانی نوساز در پاسداران کشف شد.

برادر مقتول به ماموران گفت: «برای معامله سکه‌های عتیقه، همراه برادرم (مقتول) سر قرار حاضر شدیم، اما ناگهان شش تبعه افغان وارد شدند و با چوب به سر ما زدند. کیف حاوی 120 میلیون تومان پیش برادرم بود. او می‌خواست فرار کند اما متهمان با چاقو او را کشتند.» با وقوع این دو قتل، کارآگاهان به تکاپوی بیشتری افتادند و سرانجام متهمان را در حالی که قصد کلاهبرداری دوباره داشتند، شناسایی کردند. با شروع عملیات پلیس، پنج نفر از متهمان دستگیر شدند اما یکی از آنها با سلاح سرد به سمت ماموران حمله‌ور شد که با شلیک گلوله از پا درآمد. در بازجویی‌ها مشخص شد این افراد نیز به شیوه چوپان‌های دروغگو عمل کرده اند و ابتدا چند سکه اصل به مشتری‌ها نشان داده اما وقتی سر قرار حاضر شده‌اند، دست به سلاح برده‌اند.


نظرات بینندگان