پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مرد جواني كه از يك سال قبل به اتهام قتل برادر معتادش در زندان به سر ميبرد، با اعلام گذشت مادرش از مرگ فاصله گرفت. هنگام وقوع حادثه زن سالخورده برای نجات پسرش قتل را به گردن گرفته بود.
يازدهم مردادماه سال 94 مأموران پليس تهران از قتل مردي ميانسال در يكي از محلههاي شهر با خبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به مردي 50 ساله به نام جمشيد بود كه با اصابت جسم سختي به سرش كشته شده بود. مادر جمشيد كه پليس را از ماجرا باخبر كرده بود، گفت: پسرم به مصرف مواد اعتياد داشت. او، من و پسر ديگرم فرشاد را اذيت ميكرد. لحظاتي قبل جمشيد شروع به كتك زدن فرشاد كرد. من هم چاقويي برداشتم و جمشيد را تهديد كردم تا برادرش را رها كند اما نميدانم كه چطور مرتكب قتل پسرم شدم. بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني كارآگاهان در اين باره تحقيق كردند و بعد از بررسي صحنه جرم متوجه شدند كه مادر مقتول قصد فريب پليس را دارد، بنابراين بار ديگر از او بازجويي كردند. زن سالخورده گفت كه عامل قتل پسرم فرشاد است. او توضيح داد: وقتي جمشيد به مصرف مواد اعتياد پيدا كرد آرامش از زندگيمان رفت. او مدام ما را اذيت ميكرد. فرشاد، پسر ديگرم هم بيمار است و از ناراحتي رواني رنج ميبرد. روز حادثه جمشيد شروع به كتك زدن فرشاد كرد. وقتي دعواي آنها بالا گرفت فرشاد با يك تخته سنگ ضربهاي به سر برادرش زد كه كشته شد. من ترسيدم كه پسرم به زندان بيفتد چراكه او بيمار است و طاقت حبس را ندارد به خاطر همين خودم قتل را به گردن گرفتم.
بعد از اعترافهاي زن سالخورده فرشاد بازداشت و به جرمش اعتراف كرد. او وقتي از سوي كارشناسان پزشكي قانوني تحت درمان قرار گرفت مشخص شد كه از اختلالهاي رواني رنج ميبرد، با اين حال متهم بعد از اقرار به قتل روانه زندان شد. با كامل شدن بررسيها پرونده براي رسيدگي به شعبه هشتم دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و فرشاد چند روز قبل مقابل قاضي اصغرزاده و قاضي مستشار، توكلي پاي ميز محاكمه ايستاد. مادر مقتول ابتداي جلسه در جايگاه قرار گرفت و از پسرش اعلام گذشت كرد، سپس متهم در جايگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: چند سالي بود كه دچار اختلالات روحي شده بودم. برادرم جمشيد به مصرف شيشه معتاد بود. او هميشه مرا مسخره ميكرد و كتك ميزد. چندبار سر اين موضوع با هم درگير شده بوديم و از او خواسته بودم شرايط مرا درك كند. روز حادثه بار ديگر به خاطر اذيتهاي او با هم درگير شديم و او با چاقو به سراغم آمد. با ديدن اين صحنه ترسيده بودم مبادا به خاطر مصرف مواد مرا با چاقو بزند. يك سنگ بزرگ برداشتم و به سرش كوبيدم. فكر ميكردم با اين ضربه بيهوش ميشود و ميتوانم فرار كنم اما ناخواسته او كشته شد.
متهم در حالي كه به شدت اشك ميريخت در آخرين دفاع گفت: مادرم كه شاهد ماجرا بود به خاطر مريضي و بيگناهيام ابتدا قتل را گردن گرفت و حالا هم براي رهايي من اعلام گذشت كرده است. او مرا شرمنده فداكاريهايش كرده است و از شما ميخواهم به احترام مادرم من را ببخشيد. در پايان اين جلسه بعد از آخرين دفاع متهم هيئت قضايي وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان