arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۲۵۲۱
تاریخ انتشار: ۲۳ : ۱۷ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۰

هاشمی: شانتاژخبری اسلامی نداریم / صداوسیما با مردم تمرین کجی نکند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نماینده امام در شورای عالی دفاع و رئیس وقت مجلس شورای اسلامی درسال ۱۳۶۳ طی  سخنرانی در حضور رئیس و کارکنان صداو سیمای جمهوری اسلامی بر تفاوتهای نقش آفرینی صدا و سیما و رسانه های جمعی در جمهوری اسلامی ایران و کشور عراق تحت حاکمیت صدام تاکید و بر خطر انحراف انقلاب در صورت انحراف صدا و سیما از اصول و مبانی اطلاع رسانی امام (ره) تصریح کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از این سخنرانی آمده است :  مردم از ما صداقت دیدند که با راستی و صداقت همراه  ما شدند ؛ اگرما  در اطلاع رسانی دچار حیله و نادرستی و تزویر شویم مثل این است که این مردم صادق را تعمدا تمرین کجی بدهیم .
گزیده این سخنرانی بدین شرح است :


*  خیلی از تبلیغات زمان ما گمراهی در آن فراوان است؛ یعنی خدعه‌ها و حیله‌ها و فریبها و به جای روشن کردن ، گمراه کردن است و این نقشه کشیده شده که ذهن مردم را به غیر واقعیت آشنا می‌کنند و فشار تبلیغاتی را می‌کشند و سوی گمراهی و غیره و خیلی از تبلیغات دنیا، به خصوص در حال حاضر گمراه می‌کنند، و از نظر روانشناسی حد اعلای بهره خود را می‌برند و در کیفیت القاء بهترین شرایط را به خاطر ساخت علم و فکر در اختیار دارند و از لحاظ مسائل، بالاترین سطح را در اختیار دارند، شرایط زندگی و چیزهای دیگر را هم که می‌دانند، لذا گمراهی واقعی درست می‌شود.


* ما یکی از آرزوهایمان درگذشته وقتی که مبارزه می‌کردیم، این بود که بتوانیم تبلیغ را در حوزه صحیح بیان کنیم، چون واقعاً مردم همیشه راست حرف زدند، این باعث می‌شود که خدمتشان مستقیم و صاف و سالم باشد و با کلک و حیله و تزویر مواجه نشوند که تمرین کجی کنند و ببینند که همه دنیا کج است و کسی ارزشش را از دست دهد که این از آرزوهای ماست که یکی از عوامل اصلی طبیعت اسلام همین است که همه راست می‌گویند و حتی صحیح اداء بشود و آدم نخواهد با حیله و تزویر پیش برود و آن را گمراه کند.


* یکی از رموز جهش در انقلاب اسلامی ما در سال ۵۶ و ۵۷ این بود که روحانیت با پایه‌های صحیحی از لحاظ فکری، روابط صحیح با مردم برقرار کرده بودند. آن روزها و سالهای طولانی که ما داشتیم، خیلی سخت بود، از زمان پهلوی که روابط روحانیت با مردم کمی مشکل شد و بعد روحانیت در بین مردم و در روستاها بود، با زندگی مردم مخلوط بود و مردم احساس صداقت می‌کردند. طلبه‌ای که از قم بلند می‌شد و چیزهایی هم یاد گرفته‌بود، در روستایی می‌آمد و مسجدی هم درست می‌کرد و باز به قم برمی‌گشت. فرض کنید زندگی ما همین طوری گذشت و همین زندگی ما بدین صورت پیش می‌رفت که ماه محرمی و رمضانی می‌آمد و یک چیز تازه‌ای یادگرفته بود و می‌رفت دوباره به مردم می‌گفت، مردم حرفهایی را و راههایی را به طور صاف و ساده که به عقل خودشان آنها را تشخیص می‌دادند . در مساجد همین حالت بود، رابطه آخوندها به خصوص با مردم همین‌گونه بود.


* تفاوتی که در بین انقلاب ما و انقلاب دیگر کشورهای دنیا وجود دارد، این واقعیتی است که در انقلاب ما وجود دارد. هر سال تبلیغاتی را به راه انداختند تا این انقلاب را از بین ببرند، موفق نشدند که کار فکری کنند، به خاطر پایه‌های صحیح این ارتباط است، دریافتهای مردم و تبلیغات آنها چیزی بوده که در مردم مانده است. لذا این گروه که از رادیو هستند می‌دانند که عراق و چه قدر رادیو‌های بیگانه، تقریباً در همه ساعات فحاشی می‌کنند و بد می‌گویند و جامعه ما محفوظ است


* شما اسرای عراقی را می‌بینید، گزارشگرها رفتند در بین آنها و دیدند آنها چه روحیه‌ای دارند و بچه‌های ما هم چه روحیه‌ای، در جبهه‌ها تبلیغات کاذب البته یک مقدار کار می‌کند، و به هر حال آنها با تبلیغات کاذب در جامعه خود، رنجی برای خودش درست کرده‌است و پول فراوان و تبلیغات فراوان و حمایتهای فراوان و حرکتهای سیاسی و فرهنگی که اینها در کل جهان انجام می‌دهند، یک مقداری اینها را نگه می‌دارد ولی این تزلزل واقعی‌شان را از بین نمی‌برد. خیلی از اینها هر باری که شکست می‌خورند، با زور تبلیغات و با صحنه‌سازی می‌خواهند سرشان را بالا نگه دارند، در خرمشهر آن‌گونه شکست خوردند و آن افتضاح بر سرشان آمد و پانزده و یا شانزده هزار اسیر دادند و در سازمان ملل هم گفتند: « شما تاکتیکی عملیات کردید»، آدم بیست هزار اسیرش را جا بگذارد و هزارها تانک و توپ هم جا بگذارد و بیایند عقب‌نشینی کنند و بعد این را به طور موقت به خورد مردمشان می‌دهند، اما مردمی که این طور بخواهند هدایت بشوند، اینها تداوم در کارشان وجود ندارد.


* در جبهه‌های ما و در آن طرف جبهه‌های ما، نه میدان مین است و نه سیم خاردار و نه شیمیایی، و آن طرف که به آنها مربوط می‌شود؛ یک دریا درست کردند که ما نتوانیم عبور کنیم. یک بیابان را سیم خاردار کشیدند، یک بیابان را مین گذاشتند. یک بیابان را انواع و اقسام استحکامات گذاشتند و آدمشان را در پشت این استحکامات حفظ می‌کنند، چرا این‌گونه است، این تفاوت چیست؟ تفاوت ما با آنها در چیست؟ آنها هم مسلمانند و ما هم مسلمانیم؛ خوب! شرایط عادی هم مثل هم است، امتیاز را هم که عراقیها به سربازانش می‌دهند بیشتر از ما است، و بسیجی‌ها و سربازان ما امتیازی ندارند و یک عده‌ای متوجه شدند که سربازان ما هیچ امتیازی نسبت به یکدیگر ندارند، به میل خودش می‌رود و برای میهن خود می‌جنگد؛ پس این ریشه کار جای دیگری است و با برخورد یک جریان صحیح و افکار پذیرفته شده و پایدار این حالت پیش آمده و این حالت هم متزلزل شده است.


* می‌خواهم، نتیجه بگیرم که اساس تبلیغ و شرط موفقیت نهایی در تبلیغ آن است که صحیح باشد و صادق باشد و گوینده حرف درست باشد، یک ساعت سخنرانی شعارگونه ارزش پنج دقیقه نشان دادن یک واقعیت را ندارد و هرگونه انحراف از این اصول در صدا و سیما موجب انحراف در انقلاب می شود الگوی شما در صدا و سیما باید الگوی اطلاع رسانی انقلاب و امام (ره) باشد که الحمدالله هم چنین است ولی باید مراقب باشید که مبادا با هر نیتی حتی نیت خوب به دام شانتاژ خبری با مردم بیفتید ؛ از ابزار علمی باید استفاده بشود که خوب حالا شما می‌خواهید حرف بزنید همه جمله‌ها را زیر پا گرفتید، باید ما بهترین امکانات را داشته باشیم، در مجموع امکانات خوب و آن لطایفی که ذوق و شوق شنونده را تحریک می‌کند و عواطف او را در مسیر هدف تبلیغ قرار می‌دهد و انتخاب خوب و شایسته گوینده که در این راستا به اهداف خودتان برسید.

منبع متن سخنرانی: کتاب سخنرانی‌های سال ۱۳۶۳ هاشمی رفسنجانی(جلد چهارم)/ انتشارات: دفتر نشر معارف انقلاب

نظرات بینندگان