پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مهناز خجسته نيا : پس از به صدا درآمدن چند بار زنگ آيفون تصويري، صداي نازک و کشداري از آن طرف سيم مي گويد: سالن آرايش و زيبايي ....بفرماييد.
هنوز شروع به صحبت نکردي که بلافاصله ادامه مي دهد: اگر ممکنه سريعتر امرتون رو بفرماييد آخه ما خيلي «بيزي» هستيم! (منظورش اينه که سرمون حسابي شلوغه).
از خدمات آرايشي براي عروس مي پرسم که اجازه مي دهد به سالن آرايشگاه وارد شوم.
چون اولين بار است به چنين سالنهاي در بسته اي پا مي گذارم، نگرانم اما خودم را دلداري مي دهم که بالاخره سالن زنانه است.
از سالن ورودي که عبور مي کني، به اتاق مديريت مي رسي که چند اتاق کار آن را احاطه کرده. دور تا دور اتاق اصلي پر ازعکس هاي بزرگي است که گويا مشتري هاي قبلي سالن بودند و حالا به مدلي براي عروسهاي بعدي تبديل شده اند.
قيمت پايه 500 هزارتومان
مديريت سالن با لباسي پشت ميز کارش نشسته که شايد خيلي از خانمها براي رفتن به مجلس عروسي هم حاضر به پوشيدن آن نوع لباس نباشند.
براي اينکه از اوضاع کاملا مطلع شوم، تقاضاي وقت براي آرايش عروس رو مطرح مي کنم.
زمان را که اعلام مي کنم، دفترش را باز مي کند و با يک نگاه اجمالي مي گويد: «وقتام از فول هم رد شده.»
ناچارم اصرار کنم پشت چشمي نازک مي کند و مي گويد: مجبورم شما را با شرايط فوق العاده قبول کنم.
آلبوم هاي ايتاليايي جديدش را نشان مي دهد و مي گويد، بر حسب مدلي که انتخاب مي کني، بايد خدمات خاصي را تجويز کنيم.
اوقيمت پايه براي آرايش عروس را 500 هزارتومان عنوان مي کند و مي گويد بر حسب نياز خدمات اضافي، به اين رقم اضافه مي شود، هر چند قيمت اتحاديه 150 هزار تومان است اما فاصله عروس ما با آرايش مدنظر اتحاديه يک دنيا تفاوت دارد.
وقتي به او مي گويم که فردا عروس را براي انتخاب مدل مي آورم تازه برايش جا مي افتد و مي گويد پس تا عروس را نبينم و موقعيت فيزيکي پوست او را تشخيص ندهم، خدمات سالن را توضيح نمي دهم.
باز دوباره اصرار مي کنم. اما فقط به فهرست خدمات در صفحه اول آلبوم اشاره مي کند و مدعي مي شود که همکاران ما همه زير نظر متخصصان اروپايي دوره ديدند و از عروس شما يک چهره اي متفاوت مي سازند.
هنگامي که با هم صحبت مي کرديم، حواسم جمع اطراف هم بود. هر کدام از همکارانش در يکي از اتاقها مشغول کاري بودند که کمتر در سالنهاي ديگر ديده بودم.
از کاشت ناخن، حجيم سازي گونه، رفع جوش و لک، برداشتن خال، اپيلاسيون، طراحي بدن با اکليل و شابلون، تاتو، براشينگ و پديکور گرفته تا سوزاندن چربي اضافه اندام ها، برنزه کردن پوست، لاغري موضعي با دستگاه برقي، ماساژ درماني فال قهوه و رمالي و خيلي چيزهاي ديگر هم که حتي نتوانستم اسمشان را به خاطر بسپارم.
حراج سلامتي
خانمي که مشغول حساب خدمات ارايه شده بود، دسته اي پول 2 هزار توماني روي ميز گذاشت و براي جلسه بعد وقت گرفت.
کسي که کارهاي زيبايي او را در سالن انجام مي داد، توصيه مي کرد از مکملي که مدعي بود از بهترين مواد خارجي توسط متخصصان سالن تهيه شده، حتماً استفاده کند.
البته مدعي بود معجزه استفاده از مکمل را خواهد ديد اگر هر شب به مدت چهار ماه از آن مصرف نمايد و هر دو هفته هم براي «چک آپ» به سالن مراجعه کند.
حالا اينکه مکمل براي چه تجويز شده بود، خبر نداشتم اما آن طور که تعريف مي کرد، هر کسي هم جاي او بود وسوسه مي شد.
مشتري ديگري هم که طعمه برنزه کردن پوست اين سالن شده بود، از نتيجه کارش ناراضي بود و به خانمي که اين کار را برايش انجام داده بود، مي خواست که رنگ برنزه را اصلاح و يا به حالت اول تغيير دهد.
به نظرمن هم پوست صورتش به جاي برنزه، سوخته بود اما نمي دانم چطور حاضر شده بود براي اين کار، هم پول و هم سلامتي اش را بدهد.
چند جوان هم که از صحبتهايشان مشخص بود دانشجو هستند، منتظر خانمي نشسته بودند که متصدي انجام تاتو بود. يکي تاتوي ابرو و ديگري هم مي خواست تاتوي خط لب و چشم انجام دهد.
آنها به جاي اينکه نگران عواقب اين کار پر خطر باشند، مدام کيفيت کار را پيگيري مي کردند و حتي از آثار زيانبار آن هم اطلاعي نداشتند.با اينکه دليلي براي ادامه حضور در اين سالن نداشتم اما در لحظه آخر متوجه شدم مادر ميانسالي هم به همراه دخترش براي ديگر خدماتي آمده که اصلا جايي براي آنها در سالن آرايشگاه وجود ندارد.از اينکه ورود اين مراکز به کارهاي پزشکي غير قانوني است و بارها از سوي مسؤولان دادگستري هشدار داده شده مطمئن بودم، اما نمي دانم که گرفتن فال قهوه و رمالي نيز جزو خدمات آنها هست يا نه؟