30 دقیقه بامداد 21 اسفند سال گذشته مردی با پلیس تهران تماس گرفت و از مرگ زنی جوان در جاده قدیم جاجرود خبر داد.
ماموران با حضوردر آنجا مشاهده کردند جسد زن جوان در کنار جاده و در فاصله دو متری گاردریل افتاده و خودروی پژویی نیز در آنجا متوقف شده است. مرد جوان مدعی بود زن فوت شده همسرش است.
با هماهنگی قضایی جسد این زن به پزشکی قانونی و شوهر او نیز برای ادامه تحقیقات به کلانتری منتقل شد. این مرد به افسر تحقیق گفت: شب هنگام که به خانه‌مان بازمی‌گشتیم، به‌دلیل سرعت بالا نتوانستم خودرو را هنگام عبور از پیچ جاده کنترل کنم که ناگهان در خودرو باز شد و همسرم به بیرون پرت شد. سراسیمه از خودرو پیاده شدم، همان موقع دیدم همسرم غرق در خون کناری افتاده است. یک لنگه کفش درپا داشت و لنگه کفش دیگرش آن‌سوتر افتاده بود. خیلی تلاش کردم او زنده بماند حتی به اورژانس زنگ زدم و از رانندگان عبوری کمک خواستم اما امدادگران اورژانس با حضور در محل حادثه و معاینه همسرم اعلام کردند او جان باخته است.
با توجه به اظهارات این مرد، تحقیقات ادامه داشت تا این که چند روز بعد والدین زن فوت شده که فقط دو سال از زندگی مشترکش می‌گذشت، با حضوردر شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از دامادشان به اتهام قتل شکایت کردند و مدعی شدند وی با آنها اختلاف داشته و در مرگ دخترشان نقش داشته است. با شکایت این خانواده روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله‌ای جدید شد و داماد جوان با دستور بازپرس سجاد منافی‌آذر بازداشت شد.
مرد جوان با توجه به مشکوک بودن صحنه حادثه‌ای که موجب مرگ همسرش شده بود مورد بازجویی قرار گرفت و گفته‌های پیشین خود را تکرار کرد.
تحقیقات نشان می‌داد که مرگ این زن جوان براثر حادثه بوده است. مدتی بعد برای این پرونده قرارمنع تعقیب صادر شد که خانواده زن فوت‌شده به این قرار اعتراض کردند و پرونده به دادگاه ارسال شد. دو روز پیش دادگاه اعتراض خانواده دختر جوان را وارد دانست و اعلام کردکه مرد جوان در مرگ همسرش نقش دارد؛ بنابراین پرونده به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران ارسال شد و داماد جوان که با قرارقانونی آزاد شده بود این بار در برابر اتهام قتل قرارگرفت و بازداشت شد.
این متهم جوان دیروز برای تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و گفت: من در این مدت دروغ گفته‌ام و برای حفظ آبروی خانواده خودم و همسرم نگفتم که او خودکشی کرده است. ما در این دو سالی که با هم ازدواج کردیم، مشکلی نداشتیم، اما او با پدرش به خاطر ازدواج با من اختلاف داشت و دچار بیماری روحی شده و مدام افسرده بود. هر کاری کردم که اختلاف پیش آمده با پدرش را فراموش کند و این‌قدر خودش را اذیت نکند، بی‌فایده بود. آن شب از مهمانی به خانه خودمان بازمی‌گشتیم و بشدت گریه می‌کرد. زمانی که قصد عبور از پیچ جاده راداشتم ناگهان همسرم در خودرو را باز کرد و خودش را به بیرون انداخت. هر چه تلاش کردم نجاتش دهم و مانع شوم بی فایده بود.
متهم پرونده با قرار قانونی روانه زندان شد. تحقیقات از او ادامه دارد.
