arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۲۸۷۸۳
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۰۹ - ۱۵ اسفند ۱۳۹۵

شگرد دزدان خیر برای سرکیسه کردن مادربزرگ‌ها!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دو مجرم سابقه‌دار كه با معرفي خود به عنوان نیکوکار طلاي پيرزنان را سرقت مي‌كردند، پس از بازداشت اقرار كردند كه سناريوي خود را در زندان طراحي كرده بودند.
 
صبح روز 12 آبان‌ماه بود كه زني سالخورده وارد كلانتري 159 بي‌سيم شد و پليس را از ماجراي سرقت طلايي باخبر كرد. او گفت: من ساعتي قبل روي صندلي ايستگاه اتوبوس خيابان 17 شهريور نشسته بودم و منتظر رسيدن اتوبوس بودم كه يك‌خودروي پرايد سفيدرنگ در ايستگاه توقف كرد. به جز راننده كه مردي جوان بود، مرد جواني هم در صندلي شاگرد نشسته بود. مرد جوان آدرس يك كوچه را از من سؤال كرد. براي نشان دادن كوچه از جايم برخاستم و به طرف پرايد رفتم و نشاني را به او گفتم. آن مرد پياده شد و كيسه‌اي پلاستيكي به طرفم گرفت و گفت كه او و دوستش خير هستند و مي‌خواهند كيسه را كه داخلش مقداري لباس است به فردي نيازمند برسانند. او حتي بسته‌اي 2 هزارتوماني از جيبش در آورد و داخل كيسه انداخت. بعد از من خواست كه اگر فردي نيازمند را مي‌شناسم اين لباس و پول‌ها را به او بدهم. داشتم به حرف‌هايش فكر مي‌كردم كه گفت به تازگي نامزد كرده و مي‌خواهد براي همسرش دستبندي طلايي شبيه آنچه به دست داشتم، بخرد.

از من خواست اجازه دهم شماره سريالي كه روي دستبندم حك شده را يادداشت كند. من هم كه فكر مي‌كردم آنها مردان نيكوكاري هستند به آنها اعتماد كردم و دستبندم را به او دادم. او هم بعد از يادداشت كردن چند عدد، دستبند را داخل نايلون انداخت و آن را به دستم داد. بعد هم سوار پرايد شد و همراه دوستش از آنجا رفتند. وقتي به خانه رفتم نايلون را باز كردم تا دستبندم را بردارم. داخل نايلون نه از بسته پول خبري بود و نه از دستبند طلايم. لباس‌هايي هم كه داخل آن بود كهنه بود و هيچ ارزشي نداشت. وقتي به زير نايلون دقت كردم متوجه سوراخ بزرگي شدم. فهميدم كه آنها كلاهبردار بوده‌اند و پول و طلا از سوراخ نايلون افتاده و آن را برداشته است.  بعد از مطرح شدن شكايت، تيمي از كارآگاهان پايگاه ششم پليس آگاهي در اين باره تحقيق كردند. آنها در اولين گام متوجه شدند كه شكايت‌هاي مشابهي عليه دو متهم مطرح شده است. مأموران پليس بعد از بررسي بانك اطلاعات مجرمان سابقه‌دار فهميدند كه مرد 26 ساله‌اي به نام حسين. م از پنج‌سال قبل بارها به همين شيوه از زنان سالخورده سرقت كرده و چند بار هم دستگير شده  و به زندان افتاده است. مأموران پليس وقتي عكس حسين را به شاكيان نشان دادند آنها تأييد كردند كه اين مرد همان كسي است كه با چرب‌زباني آنها را فريب داده است. بعد از شناساي متهم مخفيگاه او در خيابان منصور شناسايي و 19 بهمن‌ماه بازداشت شد. او در اولين بازجويي‌ها به سرقت‌هاي طلايي از پيرزنان اعتراف كرد و همدستش را كه پسري 26 ساله به نام سعيد. م بود، به پليس معرفي كرد. مأموران پليس در بررسي سوابق سعيد متوجه شدند كه او از سارقان سابقه‌دار در زمينه سرقت وسايل داخل خودرو است. بعد از آن بود كه متهم هم در مخفيگاهش در خيابان خاوران بازداشت شد.

سعيد در بازجويي‌ها به جرمش اعتراف كرد و گفت: در زندان با حسين آشنا شدم. بعد از آن بود كه تصميم گرفتيم بعد از آزادي به اين شيوه از پيرزنان سرقت كنيم. وقتي از زندان آزاد شديم در نقاط مختلف تهران پرسه مي‌زديم و بعد از شناسايي پيرزناني كه همراهشان طلا داشتند، آنها را فريب می‌دادیم و طلاهايشان را به اين شيوه سرقت مي‌كرديم. بعد هم طلاها را به مالخري در ميدان خراسان مي‌فروختيم.

با نشاني‌هايي كه متهمان در اختيار پليس گذاشتند، مرد مالخر هم شناسايي و بازداشت شد.
سرهنگ كارآگاه رضا اميدي، رئيس پايگاه ششم پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: دو متهم اعتياد شديدي به مصرف شيشه و ترياك دارند و در بازجويي‌ها به دهها سرقت به اين شيوه اعتراف كرده‌اند. وي گفت: شاكياني كه به اين شيوه از سوي دو متهم مورد سرقت قرار گرفته‌اند مي‌توانند براي شناسايي متهمان و مطرح كردن شكايت به پايگاه ششم پليس آگاهي در خيابان نبرد شمالي، ميدان نبرد، انتهاي خيابان شهيد بيدچي مراجعه كنند.
منبع : روزنامه جوان
نظرات بینندگان