arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۲۹۲۶۳
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۱۷ - ۱۶ اسفند ۱۳۹۵

ماجرای یک خواستگاری پر دردسر

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
جوان ۲۷ ساله وقتی تحت بازجویی قرار گرفت به مأموران گفت: مدتی قبل جوانی به خواستگاری خواهرمان آمد اما خانواده ما با این وصلت موافق نبودند.

صبح هشتم دی ماه زن و مرد میانسالی به کلانتری 26 رحمت شیراز رفتند و از ناپدید شدن پسر 24 ساله شان خبر دادند.
 
پدر این جوان به مأموران گفت: پسرمان صبح برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و قرار بود خیلی سریع بازگردد اما بعد از چند ساعت از او خبری نشد. هرچه با تلفن همراهش تماس گرفتیم پاسخمان را نداد. چشم به در دوخته بودیم تا از راه برسد اما در این هنگام بود که فردی با شمارهای ناشناس با من تماس گرفت و گفت پسرت را گروگان گرفته ایم و اگر از این ماجرا حرفی به پلیس بزنی او را میکشیم.
 
با شنیدن این جمله وحشت کردم. ابتدا قصد نداشتم ماجرا را به پلیس گزارش بدهم اما وقتی دیدم کاری از دستمان برنمیآید سرانجام تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس گزارش بدهم و درخواست کمک کنم.
 
با اظهارات والدین پسرجوان پروندهای در این خصوص تشکیل و تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی دست به کار شدند تا پرده از راز این آدمربایی بردارند.
 
اولین فرضیه کارآگاهان این بود که آدمربایان برای اخاذی از خانواده پسر جوان دست به گروگانگیری زدهاند اما در ادامه تحقیقات وقتی مشخص شد خانواده گروگان از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار نیستند این فرضیه رنگ باخت.فرضیه بعدی که کارآگاهان به سراغ آن رفتند این بود که شاید پسرجوان قربانی یک کینه خانوادگی شده باشد.
 
تحقیقات جدیدی در این خصوص آغاز شد و در روند رسیدگی به این پرونده و پرس وجو از خانواده پسرجوان، مأموران متوجه شدند که آنها با یکی از آشنایانشان از مدتی قبل دچار اختلاف خانوادگی بوده و چند بار از سوی آنها تهدید شده اند.
 
در حالی که تحقیقات برای یافتن ردی از آدمربایان ادامه داشت، آنها چند بار دیگر هم با خانواده جوان ربوده شده تماس گرفتند و فقط آنها را تهدید میکردند.
 
به نظر میرسید قصد آنها ترساندن خانواده گروگان است و هربار که تماس میگرفتند، مدعی میشدند که اگر پای پلیس به میان بیاید دیگر پسرشان را نخواهند دید.
 
اینکه آنها در جریان تماسهایشان درخواست پول نکرده بودند فرضیه اینکه پسر جوان با انگیزه انتقامجویی ربوده شده را قوت میبخشید.
 
بررسیها ادامه داشت تا اینکه وقتی گروگانگیران برای آخرین بار با خانواده گروگان تماس گرفته بودند، کارآگاهان با اقدامات فنی خود و ردزنی تماسها متوجه شدند آدمربایان در شهرستان کوار به سر میبرند.
 
تحقیقات پلیسی ادامه یافت و در حالی که تنها چند ساعت از ربوده شدن این جوان گذشته بود اطلاعاتی در اختیار پلیس قرار گرفت که نشان میداد آدمربایان او را به یک گاوداری در یکی از روستاهای شهرستان کوار منتقل کرده اند.

شناسایی مخفیگاه
 
با توجه به تهدیدهای آدمربایان جان پسرجوان در خطر بود به همین خاطر کارآگاهان با حضور در روستای مورد نظر گاوداری را زیر نظر قرار گرفتند.
 
آنها متوجه رفت وآمدهای مشکوک دو پسرجوان به این مکان شدند که با شناسایی هویت دو پسرجوان 27 ساله و 30 ساله مشخص شد که آنها اعضای همان خانواده ای هستند که از مدتی قبل با گروگان و خانواده اش اختلاف پیدا کرده بودند.
 
وقتی مأموران اطمینان کامل پیدا کردند که گروگان در این محل نگهداری میشود، عملیات ضربتی برای آزادی او و دستگیری آدمربایان را شروع کردند.

دستگیری گروگانگیران
 
غروب هشتم دی ماه بود که کارآگاهان وارد گاوداری موردنظر شدند. آنها در ابتدا برادرکوچکتر را غافلگیر و دستگیر کردند اما در بازرسی از مخفیگاه مشخص شد که برادر بزرگتر قبل از ورود پلیس از محل متواری شده است.
 
با دستگیری یکی از متهمان مأموران به جستوجو ادامه دادند تا اینکه سرانجام گروگان را که با دست و پای بسته در یک اتاق کوچک زندانی شده بود پیدا و آزاد کردند.
 
با آزاد شدن گروگان پرونده به مراحل پایانی خود نزدیک شد.
 
یکی از متهمان وقتی تحت بازجویی قرار گرفت به مأموران گفت: مدتی قبل این جوان به خواستگاری خواهرمان آمد اما خانواده ما با این وصلت موافق نبودند و به آنها جواب منفی دادیم اما پایش را در یک کفش کرده بود و مدام درخواستش را تکرار میکرد.
 
سماجت او باعث شده بود که آبروی خانوادهمان به خطر بیفتد و این مسئله دردسر زیادی برایمان به وجود آورده بود.
 
سرانجام کار به جایی رسید که با برادر بزرگترم تصمیم گرفتیم او را گروگان بگیریم تا کمی بترسد و پایش را از زندگیمان بیرون
 
بکشد. صبح بود که با خودروی پژو 206 مقابل خانه او رفتیم و منتظر ماندیم تا از خانه خارج شود. وقتی پایش را از خانه بیرون گذاشت من و برادرم به طرفش رفتیم و او را با زور به داخل ماشین کشاندیم و به گاوداری یکی از دوستانمان آوردیم. قصد نداشتیم او را بکشیم یا اذیت کنیم و حتی فکرش را هم نمیکردیم پای پلیس به ماجرا باز شود تا اینکه چند ساعت بعد به محاصره پلیس درآمدیم و دستگیر شدیم.

تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نظرات بینندگان