arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۳۶۳۴
تاریخ انتشار: ۳۱ : ۰۲ - ۱۲ مرداد ۱۳۹۰

آيا فرافکني نمي کنيم؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دو- سه سال پيش مؤسسه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي، نتايج مطالعه اي پژوهشي در خصوص وضعيت راهيابي دانش آموختگان رشته هاي علوم انساني و اجتماعي دانشگاه هاي دولتي به بازار کار (ورودي سالهاي 1375 - 1374 ) را منتشر نمود. در اين مطالعه با بررسي اين نکته که از 500 هزار شرکت کننده در گروه علوم انساني فقط 12 هزار نفر؛ ( 2/4 درصد) در دوره هاي روزانه رشته هاي مختلف علوم انساني؛ يعني کمتر از گروه هاي رياضي و تجربي پذيرفته مي شوند، آمده بود: اين عده که از بهترين دانش آموزان گروه علوم انساني هستند، پس از ورود به دانشگاه و چهار سال تحصيل، برخي به تحصيلات تکميلي راه مي يابند و عده اي پس از گذراندن دوره نظام وظيفه، برخي زودتر و بعضي ديرتر، وارد بازار کار مي شوند.

دکتر محمد حسين پورکاظمي از پژوهشگران اين مطالعه، اين گونه نتيجه گرفته بود که با استفاده از روشهاي آماري روشن شده است که 76 تا 79 درصد دانش آموختگان علوم انساني به کار مشغول شده اند و آنها حداکثر تا يک سال به دنبال کار بوده اند؛ اين درصدها در رشته هاي مختلف متفاوت است. 69 تا 71 درصد شاغلان، کار خود را با رشته تحصيلي در ارتباط مي دانند؛ بر اساس آزمون آماري، بين 68 تا 75 درصد از شاغلان از کار خود راضي هستند. اين ميزان مستقل از جنسيت است و وضعيت آن دسته که دوره کارشناسي ارشد را گذرانده اند، بهتر است.

امروز پس از دو دهه، مديران مسؤولان آموزش عالي کشور واقعيات ديگري را مطرح مي کنند و از کاهش سهم علوم انساني مي گويند. در شرايطي که برخي از مديران وزارت علوم تازه پس از اين مدت به فکر کسب آمار دقيق از مرکز آمار ايران درباره تعداد دانش آموختگان بيکار و يا افرادي که در رشته تحصيلي شان شاغل به کار نيستند افتاده اند؛ صحبت از کاهش سهم دانشجويان علوم انساني به ميان مي آيد.

عادل آذر، رئيس مرکز آمار ايران که اتفاقاً خود نيز عضو اين شوراي «طرح آمايش آموزش عالي» است، ديروز در اظهارنظري در پاسخ به اينکه در حال حاضر در کدام رشته هاي تحصيلي بيشترين آمار دانش آموختگان بيکار داريم، گفته است: «نمي توانم استناد ويژه اي در اين خصوص داشته باشم، اما نمونه هاي ما نشان مي دهد که بيشتر در حوزه رشته هاي علوم انساني دانش آموخته بيکار داريم و پس از اين رشته ها، رشته هاي علوم کشاورزي در رتبه دوم بيشترين دانش آموختگان بيکار هستند». وي در عين حال اظهار اميدواري مي کند که بتواند آمار دقيقي از بيشترين دانش آموختگان بيکار را در اوايل دي ماه و يا اواخر آذر ماه سال جاري اعلام کند.

واقعيت اين است که معضل بيکاري دانش آموختگان تنها مربوط به رشته هاي علوم انساني نيست و اساساً معيار پذيرش دانشجو در رشته هاي مختلف دانشگاهي بر مبناي نيازهاي جامعه نيست.
اين موضوع که کشور ما روز به روز در علوم مختلف بويژه علوم انساني جديد وابسته تر و منفعل تر مي شود و توليد نظريه هاي نزديک به مباني تاريخي- فرهنگي ايراني در علوم انساني بسيار اندک است، قابل کتمان نيست. اما آيا تمام آنچه به آن اشاره مي شود، متأثر از افزايش شمار دانشجويان علوم انساني است. اگر اين گونه است، چرا بارها از شمار دانش آموختگان رشته هاي پزشکي و پيراپزشکي و مهندسي گفته ايم. آيا غير از اين است که بسياري از دانش آموختگان رشته هاي مذکور به دليل نبود بازار کار در اين رشته ها جذب مؤسسات علوم اجتماعي و انساني شده اند. هر يک از ما مهندسان جواني را سراغ داريم که در رشته اي غير از رشته تحصيلي خود مشغول به کار شده اند.

از سويي پرسش ديگر اين است که مگر متولي پذيرش دانشجو و تربيت آن در کشور وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و مؤسسات تابعه آن نيست؟ اگر اين گونه است، چرا پس از گذشت چند دهه همين وزارتخانه اکنون به فکر تعديل جذب دانشجو در يک رشته افتاده است. اصلاً آيا مي توان با پاک کردن صورت مسأله بازار نابسامان اشتغال دانشجويان را سامان داد؟
نظرات بینندگان