پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : رسول بهروش
1 - «من واقعاً متأسفم براي آقايان که ...» در 15 سال اخير، چند بار جملات علي دايي خطاب به افراد، گروه ها يا جريان هاي مختلف با چنين کلماتي آغاز شده است؟ ظرفيت هاي فردي علي دايي هرگز همگام با توانايي ها و افتخارات او رشد نکرد و به بلوغ نرسيد. شهريار انگار عهدي نانوشته با خودش دارد که بر اساس آن موظف است هر زمان نشانه هايي مبني بر وقوع تغييرات مثبت در منش و رفتار او ظهور کرد و مخاطبانش به تدريج به باور تکامل وي رسيدند، ناگهان شخصاً با حرکتي غير قابل پيش بيني همه چيز را به هم بزند و ياس و دلمردگي را به اردوگاه بخشي از هواخواهانش بازگرداند.
راست و درستش اين است که گاهي هرچقدر کوشش به خرج مي دهيم، نمي توانيم برخي از واکنش هاي دايي را هضم کنيم. باور کنيد نمي شود؛ نمي شود که بداني سوژه ات بهترين گلزن ملي جهان و بين المللي ترين آدم فوتبال ايران است، از بزرگترين دانشگاه صنعتي کشور دانش آموخته شده، با امثال بکن باوئر و پلاتيني نشست و برخواست مي کند و سال ها در پيشرفته ترين کشور اروپا توپ زده و زندگي کرده، اما وقتي مجري يک مراسم ساده دست به شايع ترين شوخي دنيا با بزرگان مي زند و صداي او را براي ميهمانان جشنش تقليد مي کند، تا اين اندازه خشمگين مي شود و لب به سخناني مي گشايد که هرگز در کلاس او نيست.
امروز، باز يکي از همان روزهايي است که «علي دايي بزرگ» را درک نمي کنيم؛ روزي شبيه همان روز که با يک بوقچي گلاويز شد و بعد در کمال شگفتي،طرف را به کشاندن هزاران آدم به تهران براي کتک کاري تهديد کرد و يا روزديگري مثل آن روز که بعد از فجايع بازي پرسپوليس و استيل آذين، مخالفانش در ماجراي رعايت نکردن بازي جوانمردانه را «فوتبال نفهم» خواند!
2 - خوشبختانه يا متأسفانه، همه اين دنيا متعلق به شما نيست آقاي دايي! روي زمين خدا، آدم هاي مختلفي زندگي مي کنند با ذائقه ها، سلايق و البته توانايي هاي گوناگون. قرار نيست تمام آدم هاي جهان فوتباليست از کار دربيايند. اگر قدرت يک نفر در قد بلند و قامت کشيده و ضربات سر بي مهارش تعبيه شده تا سوپراستار بي چون و چراي يک ملت باشد، مادر گيتي هنر يک نفر ديگر را در حنجره اش پنهان کرده تا تارهاي صوتي اش را انعطاف بدهد و هزاران انسان را با هنر تقليد صدايش به وجد بياورد.
علي دايي از سر تحقير و کسر شأن، به مردي که در جشن استقلالي ها نقش او را بازي کرد عنوان دلقک مي دهد؛ اما چه باک، وقتي «دلقک» اسم و رسم نابغه بي تکراري همچون چاپلين کبير است که تمام تاريخ هنر دنيا و به خصوص صنعت سينما تا ابد وامدار استعداد با شکوه او هستند؟ ابداً قرار به قياس نيست، اما شايد بد نباشد يادآوري اين نکته به شهريار که هر کدام از انسان ها توانايي هاي خاص خودشان را دارند که در صورت استفاده در مسير صحيح مي توانند گرهي از کار ديگران بگشايند.
قرار نيست روي خاک ايران زمين، همه «علي دايي» باشند که اگر اين طور بود، آن دنياي ملال آور و کسالت بار را يک روز هم نمي شد تحمل کرد. اگر براي رفاه و سربلندي مردمان اين ملک، يکي مثل علي دايي لازم بوده است که با چهره اي مصمم و ابرواني گره خورده، طاق دروازه رقبا را فرو بريزد و شادي و سرمستي براي ملتش به ارمغان بياورد، حتماً طنازاني زبردست هم مورد نياز بوده اند که با صورت بشاش و استعداد شگفت انگيز خودشان، گل خنده را بر لبان خاموش و صورت هاي افسرده آدم هاي اين روزگار بنشانند و غم آنان را چند لحظه اي بزدايند.
علي دايي در ادامه واکنش خشم آلودش به اين موضوع، ادعاي جالبي را مطرح کرده است: «اگر بخواهم، من هم مي توانم خيلي راحت خود اين آقايان را مسخره کنم.» نه علي آقا، اين يکي حکايت گل زدن به ميلان در مه آتزا يا پاس کردن واحدهاي دشوار مهندسي متالوژي نيست. آنچه شما از آن با نام «مسخره بازي» ياد مي کنيد، هنري است کمياب که بعيد است در زمره سجاياي پرشمار شما قرار داشته باشد!
4 - حتماً علي دايي بهتر از ما مي داند که بزرگترين و قدرتمندترين سياستمداران، هنرمندان و ورزشکاران جهان به طور روزمره در معرض انبوهي از شوخي هاي متنوع و گاهي تند و توهين آميز قرار دارند که از طراحي کاريکاتور و تقليد صداي آنها شروع مي شود و تا مرز ساخت عروسک و انيميشن هاي خنده دار از روي کاراکتر اين مشاهير ادامه مي يابد.
در چنين شرايطي انتظار عمومي از اسطوره اي مثل او اين است که چنين شوخي مختصري را با سعه صدر تحمل کند و حتي اگر به «فرض محال» طراحي و برنامه ريزي خاصي هم پشت اين ماجرا بوده، با متانت و وقار با موضوع کنار بيايد. علي دايي اطمينان داشته باشد ميدان فداکاري و گذشت، تنها ميداني است که او براي خداحافظي با آن هرگز تحت فشار قرار نخواهد گرفت!
قیاس هنر مسخره کننده صدای آقای گل ایران با چارلی چاپلین نیز نشان از بی اطلاعی شما از آثار چاپلین دارد.
فقط شهریار ایران و جهان علی دایی
آقا دائی به زبان آذری بگو