پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : یک روزنامه روسی در تحلیل اقدام نظامی امریکا علیه سوریه معتقد است که دونالد ترامپ با فشار نخبگان آمریکا که او را مجبور به فاصله گیری از روسیه کرده بودند دست به این کار زده است.
به گزارش انتخاب به نقل از خبرآنلاین روزنامه مسکوفسکی دونالد ترامپ "دوست روسيه" تبر جنگ را از زیر خاک بیرون کشیده و آن را مستقیماً به سوی سوریه - متحد روسيه - پرتاب کرد (سرخپوستهای آمریکا، به عنوان نشانه صلح یک تبر را به عنوان "تبر جنگ" زیر خاک دفن میکردند-م). از نقطه نظر نظامی پرتاب 59 موشک آمریکایی به سوی پایگاه هوایی سوریه را ميشود با شلیک فشنگ بدون گلوله مقایسه کرد. ولی از نقطه نظر سیاسی این تصمیم آمریکا با یک زمین لرزه بزرگ قابل مقایسه میباشد.
البته نمیشود گفت که ترامپ با یک ضربه امید به بهبود روابط روسیه و آمریکا را بر باد داد ولی سطح تهدید هم برای روابط روسیه و آمریکا و هم ثبات جهانی بشدت بالا رفته است. ترامپ اثبات کرد: خودش نه تنها برای متحدان خود در ناتو بلکه برای کشوری هم که امیدوار بود روابط با آن را بهبود دهد - روسيه - شخصیت مطلقاً غیر قابل پیشبینی میباشد.
کار به شکل خیلی خوبی شروع شده و به شکل وحشتناک به پایان رسید. شخصیتهای کلیدی دولت ترامپ در اواخر مارس سالجاری اعلام کردند واشنگتن آماده است با ادامه ریاست جمهوری اسد آشتی کند. ولی در روزهای اول آوریل آمریکا به عنوان متحد اصلی داعش ایفای نقش کرد. این تغییر فاحش خط مشی واشنگتن البته مشکوک است.
در مورد وقایع سوریه باور کردن به سیاستمداران، خبرنگاران و سازمانهای انساندوستانه غربی ممکن نیست. البته به رژیم رئیسجمهور اسد هم نمیشود باور کرد. اسد در چارچوب این منطق اقدام میکند که مهم نیست با کدام اسلحه به دشمن ضربه بزنی، مهم این است که این ضربه برای دشمن دردناک باشد. اسد همیشه به توصیههای مسکو گوش نمیدهد. ولی همصحبت مطلع از اطرافیان پوتین به من میگوید اسد در این مورد سلاح شیمیایی را بکار نگرفته بود و آمریکا بخوبی از این واقعیت اطلاع دارد.
چرا ترامپ به این شکل اقدام کرد؟ ميشود تصور کرد این حمله با امور داخلی خود آمریکا ارتباط داشته و نه وقایع سوریه. در این صورت همه چیز مفهوم ميشود. ميشود گفت نخبگان آمریکایی با چاقویی پشت سر رئیسجمهور ایستاده و تهدید میکنند درصورت بهبود روابط با روسيه این چاقو را بکار میگیرند. ترامپ دو راه چاره داشت: راه اول به کنار گذاشتن قولهای مربوط به مشارکت با مسکو بود. آن وقت به او خنجر زده نمیشد. راه دوم سعی برای تحقق مقاصد خود و احساس رخنه لبه چاقو به پشت خود بود. تصمیم مربوط به ضربه زدن به سوریه نشان میدهد: ترامپ راه اول را برگزید. ولی معقول بودن مانور ترامپ در داخل آمریکا به معنی معقول بودن آن در بخش سیاست خارجی نیست. ضربه زدن به اسد به معنی تضعیف اسد و متعاقباً تقویت داعش میباشد. مگر آمریکا خواهان چنین امری است؟
خوب ميشود بحران کنونی روابط روسیه و آمریکا به مبادله اتهامات لفظی محدود شود. بنظر میرسد مسکو به همین امر علاقهمند است. روسيه در سطح اظهارات رسمی با قاطعیت به اقدام رهبر آمریکا پاسخ داد. ولی در این قاطعیت تمایل به خودداری از سوزاندن پلها با واشنگتن احساس ميشود. برای مثال موافقتنامه مربوط به جلوگیری از بروز حوادث هوایی در سوریه باطل نشده و فقط تعلیق شده است. ولی آیا آمریکا آماده است در این مسیر حرکت کند؟ روابط روسیه و آمریکا همچنان گروگان مبارزه سیاسی داخلی آمریکا است. حالا احتمال پیاده کردن خط مشی معقول مشترک در سوریه هم وارد ردیف گروگانها ميشود.
ضمناً نخبگان آمریکایی به این "استخوان" که ترامپ جلوی آنها انداخت اکتفا نکرده و درخواست "استخوانهای" بیشتری میکنند. ترامپ به این درخواستها چه واکنشی نشان میدهد؟ سببی برای شیون و زاری در مورد فرا رسیدن "فاجعه" نیست. ولی صحبت از "نمایشی بودن" این اقدامات هم راه مناسبی نیست. سطح ابهام در روابط دو ابرقدرت هستهای جهان شدت یافت و این واقعیت هم برای ما و هم برای آنها ناجور میباشد.