پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : طبق آمار، تعداد داوطلبان آزمون ارشد هر سال نسبت به سال قبل کاهش داشته و کنکور از رونق افتاده است.
به گزارش انتخاب به نقل از ایسنا، روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: «تعداد داوطلبان کنکور هر سال رو به کاهش است. دیگر این روزها اگر کسی ارشد قبول شود و مدرکش را بگیرد، شاید خیلی کار مهمی نکرده باشد. سالهایی که یک لیسانس، حکم مدرک دکترا را داشت، قبول شدن در آزمون ارشد آرزویی بود که هر کسی به آن نمیرسید. همه این ماجراها در کنکور کارشناسی بود و قبولی در کنکور ارشد و دکترا فقط آرزویی برای دانشجوها بود اما به مرور زمان وضعیت تغییر کرد.
نسل پر جمعيت دهه ۶۰ کنکور را پشت سر گذاشت و نوبت به دهه هفتاديها رسيد. رقابت بر سر ورود به دانشگاه کمتر شد و کنکور به مرور زمان از رونق افتاد. قبولي در کنکور ديگر نه فقط يک آرزو که مرحلهاي جدانشدني از زندگي دانشآموزان شد. جدا از اين که دانشآموزي به ادامه تحصيلات علاقهمند باشند يا نه، صندلي خالي براي همه در دانشگاهها وجود دارد. تا جايي که طبق آمار، تعداد داوطلبان آزمون ارشد هر سال نسبت به سال قبل کاهش داشته و کنکور از رونق افتاده است.
هر سال کمتر از پارسال
آمار ثبتنامکنندگان آزمون ارشد طي سالهاي اخير نشان ميدهد که تعداد داوطلبان، هر سال نسبت به سال قبل کاهش داشته است. امسال ۸۷۸ هزار و ۳۸۸ داوطلب در آزمون ارشد ثبت نام کردهاند. سال گذشته تعداد ۷۶۱ هزار و ۱۱۶ داوطلب در آزمون ارشد ثبت نام کردند که اين آمار نسبت به آمار آزمون سال ۹۴، تعداد ۵۱ هزار و ۸۹۷ و به عبارت ديگر ۶,۳۸ درصد کمتر بود. به عبارتي در سال ۹۴، ۸۱۳ هزار و ۱۳ داوطلب در آزمون ثبت نام کردند. در سال ۹۳، ۹۴۸ هزار و ۲۳۹ داوطلب در اين آزمون شرکت کردند که بيشترين ميزان داوطلب مربوط به همين سال است. در سال ۹۲ اما با يک روند کاهشي مواجه بوديم؛ بهطوريکه تعداد داوطلبان ۸۹۶ هزار و ۱۲۵ نفر بود. به عبارتي در سال ۹۲ نسبت به سال ۹۳ با کاهش ۵۲ هزار نفري داوطلب مواجه بوديم. در سال ۹۱ نيز تعداد داوطلبان ۹۸۵ هزار و ۹۷۹ نفر بود که اين آمار به جز تعداد داوطلبان در سال ۹۲ نشان از روند کاهشي در ثبت نام داوطلبان دارد.
۸۸۰ هزار داوطلب آزمون ارشد
شايد قبولي در دانشگاههاي معتبر ايران هنوز هم به سختي سابق باشد اما ديگر دانشآموزي وجود ندارد که نتواند وارد مرحله تحصيلات عالي شود. زماني که کنکور هنوز داراي ابهت زيادي بود کارشناسان حذف آن را حق مسلم و لازم ميدانستند. امروز که در عمل کنکور ابهت سابق را ندارد، نقصهاي سيستم آموزشي جاي آن را گرفته است.
به گفته حسين توکلي، مشاور عالي سازمان سنجش تعداد ۸۷۸ هزار و ۳۸۸ داوطلب در آزمون ورودي دورههاي کارشناسي ارشد ناپيوسته سال ۹۶ دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي از جمله دانشگاه آزاد اسلامي و همچنين بيست و دومين المپياد علمي دانشجويي ثبتنام کردهاند. از اين ميان، تعداد ۴۳۰ هزار و ۶۶ نفر زن و ۴۴۸ هزار و ۳۲۲ نفر مرد هستند. از اين ميان، تعداد ۷۱ هزار و ۷۷۴ داوطلب علاوه بر انتخاب کدرشته امتحاني اول، علاقهمندي خود را نيز به کد رشته امتحاني دوم اعلام کردهاند. در مجموع براي داوطلبان ثبتنامکننده و علاقهمندان به کدرشته امتحاني دوم ۹۵۰ هزار و ۱۶۲ کارت صادر شده است.
از تعداد ۹۵۰ هزار و ۱۶۲ کارت صادره، تعداد ۴۶۲ هزار و ۵۶۵ کارت براي داوطلبان زن و ۴۸۷ هزار و ۵۹۷ کارت براي داوطلبان مرد صادر ميشود. از اين تعداد داوطلب در آزمون ورودي دورههاي کارشناسيارشد ناپيوسته سال ۹۶، تا ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۹۶ تعداد ۶۰۰ هزار نفر معادل ۶۸. ۳۱ درصد داوطلبان از کارت خود پرينت تهيه کردند. به گفته توکلي، براي داوطلباني که در دو کدرشته ثبتنام کردهاند، دو کارت ورود به جلسه آزمون صادر شده است و توصيه ميشود اين دسته از داوطلبان دو کارت ورود به جلسه آزمون را پرينت بگيرند.
افزايش مدرکگرايي و چالش بيکاري فارغالتحصيلان
امروزه با توجه به اشاعه دانشگاهها و مراکز علمي متعدد در کشور، مدرکگرايي رواج يافته و سالانه شاهد فارغالتحصيلي گروه زيادي از جوانان تحصيلکرده هستيم که البته کمتر از مهارتهاي لازم براي ورود به بازار کار برخوردارند و اين همان چالشي است که از آن به عنوان فاصله بين صنعت و دانشگاه ياد ميکنند. بر اساس آمار، بين سالهاي ۸۵ تا ۹۴ جمعيت بيکار داراي تحصيلات عالي رشد سه و نیم درصدي و نرخ بيکاري جمعيت داراي تحصيلات عالي رشد ۲,۳ درصدي داشته است. همچنين نرخ مشارکت اقتصادي جمعيت داراي تحصيلات عالي در اين سالها کاهش ۵,۱ درصدي داشته است.
بر اين اساس، در حالي که کارشناسان بر لزوم استفاده از توان و تخصص قشر تحصيلکرده در زمينه توليد تکنولوژي تأکيد ميکنند، واقعيت آن است که قشر تحصيلکرده متمايز از قشر داراي مدرک است و داشتن مدرک دانشگاهي لزوما به معناي داشتن تخصص نيست. با وجود اين موارد، اين که همه جوانان يک کشور داراي تحصيلات تکميلي باشند، ميتواند ظرفيتي فوقالعاده براي کشور باشد؛ به شرطي که رابطه شبکه آموزشي و دانشگاهها با بازار کار قطع نباشد.
درصد کمي از دانشجوياني که بدون کنکور، در مراحل تکميل ظرفيت و به بهانههاي مختلف وارد انواع دانشگاهها و مؤسسات غيرانتفاعي ميشوند، به رشته تحصيلي خود يا به تحصيل علاقه و اعتقاد دارند. وقتي بسياري از اين دانشجويان پس از فارغالتحصيلي راهي به بازار کار نمييابند، درست نيست چهار سال عمر و هزينه خود را در فضاهاي آموزشي طي کنند.