پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس سیاسی «انتخاب»؛ سهراب زند: آقای میرسلیم، در مناظره دوم انتخابات96، همسو با دلواپسان حمله تندی به «نقدناپذیری» دولت کرد و با استفاده از عباراتی از سوی روحانی سعی کرد ادعای خود را ثابت کند. بیشناسنامه، حواله به جهنم، بزدل، ترسو، تازه به دورانرسیده و... از سوی وی شاهد آورده شد.
مخالفان روحانی هم این روزها بیکار نیستند و با شرکت در جلسات روحانی و زدن برچسب بنفش بر دهان خود، روحانی را به بستن دهان منتقدان متهم میسازند.
متأسفانه رقبای روحانی ظاهرا ناخواسته به بلای «مظلوم نمایی و در عین حال قلدری» مبتلا شده اند. تولید میلیونها خبر و تحلیل و ساخت کلیپهای تند و تیز و تیترهای جنجالی علیه دولت، توسط دهها سایت و روزنامه که نه تنها رنگ و بوی انتقاد نداشته، بلکه مرزهای تخریب و تهاجم را هم درنوردیده، کم بوده که دوستان ادعای بسته شدن دهانشان را دارند؟ آیا اگر به کسی بگوییم کیهان یا وطنامروز و یا 9دی و .... آزادی بیان ندارند، به عقل ما شک نمیکند؟!
مطلب دیگر اینکه برچسب و عنوان دادن به خودی خود نه بد است نه خوب، بلکه محتوای آن مهم است. قرآن همسر ابولهب را "حمالة الحطب" میخواند و امام امریکا را "شیطان بزرگ" لقب دادند، مشرکین هم به کلام پیامبر عنوان "سحر" دادند. پس برچسب زدن میتواند الهی و انقلابی و یا شیطانی و امریکایی باشد اما برچسبهایی که دوستان به آن اشاره میکنند بستن دهان منتقدان نیست، بلکه پاسخ و واکنشی قابل تأمل به رفتار سیاسی مخالفان است که برخی از این برچسبها را که این عزیزان نماد توهین به خود و بستن دهانشان میدانند از حیث محتوا مرور میکنیم:
بی شناسنامه:
دکتر روحانی از منتقدین و معترضینِ خود خواست که با شناسنامه حزب و جریان و مرکز خود انتقاد کنند نه به نام ملت (9اردیبهشت93). به عبرات دیگر به نام مردم و دانشجو و کارگر وسط نیایند و هویت اصلی و شناسنامه اصلی خود را لو بدهند! به سرعت پس از این سخنان تفسیرهای حیرتآور سیاسی از هر سو سرازیر شد و جریانی که آب به لانۀ آنها ریخته شده بود و فهمیدند منظور روحانی چیست، فریاد برآوردند که روحانی منقدان خود را بیشناسنامه خوانده و در اقدامی مبتذل و سطحی برخی از مخالفین دولت با شناسنامۀ ثبتاحوال خود در تجمعات مخالف دولت شرکت نمودند!
بیسواد:
روحانی از جامعۀ علمی خواست که همراه با برخی کمسوادها (نه بیسواد) به نقد و بررسی مذاکرات هستهای بپردازند(15بهمن1392). روحانی با واژۀ کمسواد عملا به کسانی که در نقد مذاکرات، عمدا به دروغ و تهمت روی آوردند، احترام گذاشت و این تهمتها را از کمی سواد آنان، ناشی دانست. سواد و اطلاعی که در گفتگوی ویژۀ خبری در سؤال از وی در مورد تعلیق یکپارچه با مجری صدا و سیما در ایام انتخابات، موج سنگینی را در جامعه ایجاد نمود، سواد و اطلاعی که منجر به این شد که طیف پایداری در نامۀ اعتراضی خود به دولت در مجلس دو بار واژۀ معروف "ان پی تی" را به انگلیسی و فارسی و در کادر اصلی و عنوان نامه "ام پی تی" بنویسند! و جالبتر اینکه صدنفر آن را امضا کنند، که اگر عنوان نامه را ندیده امضا کردند، که خوش بحال ما و این مجلسمان، و اگر دیدند و باز متوجه نشدند، بیشتر خوش بحال ما و این مجلسمان!
کم سوادانی که فرق کالندریا و قلب رآکتور را متوجه نمیشوند و مرتب میگویند قلب رآکتور بتنریزی شده است!
چماقی و افراطی:
طیفی که اخلاق سیاسی آنان، بهم زدن سخنرانیهای رسمی و قانونی کشور، پرتاب مهر و لنگه کفش به رئیس قوۀ مقننه و حمله به خوردروی نمایندۀ مجلس و بعد تأیید یا سکوت در قبال این اعمال است، در این مورد نباید به کسی خرده بگیرند.
تازه به دوران رسیده:
رئیسجمهور معتقد است عدهای تازه به دوران رسیده و برخوان نعمت انقلاب و مجاهدات گذشتگاننشسته، در فضای صلح، از همه انقلابیتر شدهاند و با تمام توان به هجمه و تخریب ناجوانمردانه علیه سابقون و رجال سابق انقلاب پرداختهاند. نمونۀ بارز آن محمود احمدینژاد بود که بر سر خوان تلاشهای طاقت فرسای دولتهای قبل نشست و به صورت صاحبان آن سیلی نواخت و بعد هم با بالاترین درآمد نفتی دولتی ویرانه ای را تحویل دولت بعد از خود داد. رئیسجمهور در جایی بیان نمود که به این افراد احترام میگذارد لازم نیست که آنها نگران ارزشهای انقلاب و اسلام باشند(16آذر1393) چرا که مضحک است که عدهای پندارشان این است که توسط انقلابیون و شلاق خوردههای سابق، ارزشهایی را از دست رفته بخوانند که آنها به دیروزِ شکنجه و اعدام و تبیین بوجود آوردند وبه امروزِ به عقل و عاقبتاندیشی پاسدار آنند و تازه از راه رسیدهها آنان را عدم پاسداشت آن ارزشها مرتبا سیلی بزنند.
بزدل و ترسو، بروید به جهنم:
رئیسجمهور به عدهای که مرتب به دولت لقب خائن و خائف در مقابل غرب و کدخدا لقب میدادند، با کلام خود و با شجاعت اعلام کرد این شمایید که در عین ادعا و شعار عزت و شجاعت، ترسو و بزدل سیاسی هستید(20مرداد1393) و اینقدر اعتماد به نفس ندارید که به تنهایی در مقابل 7 ابرقدرت (5+1+ مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا) جهانی بنشینید و یک تنه حق مسلم غنیسازی هستهای را از حلقوم آنان بیرون بکشید. که بعدها سخن رئیسجمهور به صداقت نشست و مشخص شد چه کسانی در میان یک جنگ جهانی تمامعیار دیپلماسی، ناخواسته نقش ستون پنجم دشمن را در تحقیر و تضعیف سربازان دیپلماسی ایفا می کردند و شدیدا به نهیب رئیسجمهور احتیاج داشتند. که خدا را شکر که با نهیبها و حمایتهای به موقع و قاطع مقام معظم رهبری تلاششان ابتر شد و متاسفانه بازهم با وقاحت تمام به تخریب و تهمتهای خود ادامه دادند که البته از این گناهان سیاسی طرفی هم نبستند.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که اولا چگونه منتقدین دولت و رئیس جمهور به خودشان اجازه میدهند که در تیتر یک رسانه ها و سخنان خود به تخریب و تهمت و به اسم نقد بنویسند: "هولوکاست هستهای"، "نوشاندن جام زهر به رهبری"، "ظریفالممالک قاجاری"، "بدتر از ترکمنچای"، "جاسوسی فقهی برای انگلیس"، "دنیاطلب""، خائن" و صدها عنوان تخریبی دیگر؛ اما روحانی حق ندارد در پاسخ و یا نقد آنان به آنان بگوید با شناسنامه حزب خود نقد کنید نه مردم، افراط میکنید، افکار کودکانه دارید و امثالهم؟ یعنی فحاشی و تخریب و تهمت آنان نقد است و پاسخها و نهیبهای روحانی بستن دهان منتقدان؟