زندگی شخصی جهانگیری در مستند تبلیغاتی؛از بغض برای آیت‌الله هاشمی تا توصیه های مادرانه

دومین فیلم تبلیغاتی اسحاق جهانگیری بیشتر به برش‌هایی از زندگی شخصی و کاری او اختصاص داشت.
 
به گزارش انتخاب به نقل از خبرآنلاین، دومین فیلم تبلیغاتی اسحاق جهانگیری در حالی از شبکه یک سیما به روی آنتن رفت که با اولین فیلم تبلیغاتی او تفاوتی عمده داشت؛ این فیلم با نشان دادن تصویری از مادر اسحاق جهانگیری آغاز شد؛ تصویری که مادر او را در حال دیدن اولین مناظره تلویزیونی نشان می داد و صدای محمدباقر قالیباف در آن زمانی که جهانگیری را برای شرکت در انتخابات مورد انتقاد قرار داده بود، نقطه شروع این فیلم تبلیغاتی بود.
 
بعد از نشان دادن تصاویری از خانه پدری اسحاق جهانگیری و مادرش، دوربین به سراغ بعضی از اعضای کابینه رفت که از معاون اول دولتشان گفته بودند.
 
محمد جواد ظریف اولین عضو کابینه بود که از جهانگیری گفت؛ « آقای جهانگیری هم رییس خوبی بوده است و هم دوست خوبی برای همه ما در دولت بوده اند. ایشان در دوارن مذاکره آماده بودند تا مشکلات ما را بشوند و به اعضای مذاکره کننده دلگرمی بدهند.»
بیژن زنگنه دومین وزیری بود که اسحاق جهانگیری را مدیر ارشدی توصیف کرد که همه مسیرهای مدیریتی را طی کرده است.
 
وزیر بهداشت هم با تمجید از او، جهانگیری را فردی دانست که  برخلاف بعضی ها کم صدا است و از شعار دادن بدش می آید.
 
معصومه ابتکار هم از خانواده گرم او گفت که به گفته او مایه کمک جهانگیری در ادامه مسیرش بوده است.
 
خوش و بش با خبرنگاران
 
دوربین دومین فیلم تبلیغاتی اسحاق جهانگیری بعد از نظرخواهی از وزیران کابینه درباره او، جهانگیری را در حیاط دولت و در میان خبرنگاران نشان داد؛ او نظر خبرنگاران را درباره اولین مناظره پرسید و بعضی از خبرنگاران در پاسخ به او گفتند: «عالی!»
 
ماجرای شب عروسی تا اولین حقوقی که از جهادسازندگی گرفت
 
دقایقی از این فیلم تبلیغاتی به تصاویری از جهانگیری اختصاص یافته بود که در اتوموبیل گرفته شده بود. در این قسمت برشی از زندگی شخصی آقای معاون اول نشان داده شد؛ از ماجرای شب عروسی اش تا اولین حقوقی که از جهاد سازندگی گرفت.
 
او گفت: «25 سالم بود که ازدواج کردم و مراسم ازدواج من هم از آن مراسم های تاریخی بود. شب عروسی من بعد از شکست عملیات رمضان بود و آن شب به جای شادی دعای کمیل خواندند!»
 
او ادامه داد: اولین حقوقی که جهادسازندگی کرمان به من داد دو هزار و 900 تومان بود و ما هم به این مقدار حقوق راضی بودیم. البته من قبل از ازدواج همانجا کار می کردم و بعضی شب ها هم می خوابیدم.
 
بغض برای آیت الله
 
در قسمتی از این فیلم تبلیغاتی فیلمی از یک سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی به او نشان داده شود و اسحاق جهانگیری با بغض از آیت الله گفت؛ «هاشمی روحانی ای بود که به ایران پیشرفته فکر می کرد. من وقتی کسی سیاه نمایی می کند خیلی ناراحت می شوم. بعضی ها آنچنان ایران را سیاه نشان می دهند که هیچ دشمنی این کار را نمی کند.»
 
  گلایه از کم لطفی به روحانی
 
او در ادامه اظهاراتش گفت: «بعضی ها بدی ها را یادشان رفته است. ما هم یادمان رفته اگر انسان بخواهد همه تلخی ها یادش بماند نمی تواند حرکت جدی کند. اما مردم باید بدانند که ما به نقطه مطلوب رسیدیم با قدرت های دنیا مذاکره کردیم تحریم ها را برداشتیم و ایران هراسی را به ایران دوستی تبدیل کردیم.در سال 92 ، 6 تن گندم در کشور وارد شد و حالا ما گندم مازاد هم داریم. خیلی کارهای مهمی انجام گرفته و در دست انجام است. دولت روحانی خیلی موانع را برطرف کرده و زمینه توسعه را فراهم کرده است اما برخی خیلی به او کم لطفی کردند. داشته ما آبرویمان است. به ناحق نسبت هایی می دهند. من نمی خواهم دفاع کنم مردم خودشان متوجه می شوند. ما  باید به صحنه انتخابات می آمدیم و سعی کردیم فضای انتخابات را گرم کنیم و حالا تصمیم با مردم است ما بیش از این تکلیفی نداریم.»
 
او ادامه داد: «من همیشه تلاش کرده ام به مردم دروغ نگویم ممکن است ناگفته هایی داشته باشم اما آنچه که به مردم می گویم بر اساس فهم و تجربه ام است.»
 
خط قرمزهای جهانگیری
 
در قسمت پایانی فیلم فرشته طائرپور به عنوان کارگردان دو فیلم تبلیغاتی اسحاق جهانگیری روبروی او نشسته بود و از او درباره نحوه ساختن این فیلم تبلیغاتی گلایه هایی داشت. گلایه هایی که جهانگیری برای تک تک آن ها پاسخ داشت.
 
جهانگیری در پاسخ به طائرپور مبنی بر اینکه چرا اجازه نداده آنطور که می خواسته فیلم را بسازد، گفت: « محدودیت های اخلاقی و کاری وجود دارد. من شیوه خاصی دارم و دلم میخواهد همانی که هستم باشم. پشت صحنه ها بیاد پشت صحنه بماند که اگر رو بیاید ارزش خودش را از دست می دهد. من از برخی کارهای ساختگی خوشم نمی آید.»
 
او ادامه داد: « پدر من در معدن سیرجان کار می کرد ولی وقتی حادثه معدن د رگلستان اتفاق افتاد به صورت طبیعی احساسات مردم نسبت به معدنکاران جریحه دار شده بود. من شبهه کردم که نکند این موضوع سوء استفاده باشد که معدنی که پدرم در آن کار می کرد فیلم بگیرید. به خاطر همین گفتم به معدن نروید.»
 
او در پاسخ به اینکه چرا نگذاشته که از مزار برادران شهیدش فیلم بگیرند، گفت: «در این ایام خیلی از شهدا استفاده ابزاری شد خیلی ها سعی کردند که از شهدا استفاده کنند اما من  نخواستم که از شهدا استفاده ابزاری شود.»
 
در ادامه این فیلم تصاویری از مادر جهانگیری نشان داده شد و او درباره ماردش گفت: «من مادرم را خیلی دوست دارم و خیلی برای ما زحمت کشیده است. اما من نمی خواستم از خانواده ام استفاده ابزاری کنم. اصلا چه لزومی دارد که از مادرم استفاده ابزاری کنم.
 
طائرپور از دل نوشته های عاشقانه جهانگیری به همسرش گفت. نامه هایی که همسر جهانگیری نخواسته آن را جلوی دوربین ببرد. جهانگیری در این باره گفت :«همسرم به گردن من خیلی حق دارد به من خیلی کمک کرد. بچه هایم هم به خاطر مسائل دنیا مانع نشدند و همیشه به من کمک کردند. هیچ وقت هم نخواستند در هیچ مسوولیت قاطی کارها ادرای بشوند. همسرم تحصیلکرده است اما نخواست که در کارهای اداره کشور وارد شد. فرزندانم هم همینطور. فرزندانم کار شخصی دارند. آن ها خودشان نخواستند که صحبت کنند و گفتند تا حالا حضور نداشتیم و الان هم نمی خواهیم باشیم.»
 
او ادامه داد: «من مسوول اداره بخش زیادی از امور دولت هستم. هیچ کاری مهمتر از کارهای کشور نیست. اگر شما می خواستید یک روز همراه من باشید باید یک روز به شما اختصاص میدادم  و نمی شد.»
 
جهانگیری با بیان اینکه من روش های تخریبی را  جفا به مردم میدانم، گفت: «مردمی هستند که فقیرند چرا باید نشان داده شوند؟ اگر فقیردوستیم چه دلیلی دارد که ان ها را نشان دهیم. آن خانواده شخصیتی دارد چه اصراری داریم که به عنوان یک نیازمند نشان دهیم. من از این کار خیلی ناراحت می شوم.»
 
در آخر فرشته طائرپور از خط قرمزی گفت که به همراه مادر جهانگیری از آن گذشته اند و تصویری از مادر جهانگیری نشان داده شد که خطاب به پسرش می گفت: «من از اسحاق راضی هستم. بچه هایم در راه خدا شهید شدند. آقا اسحاق تا می توانی زحمت بکش تا جوانان سرکار بروند و ناراحت نباشند. می فهمی مادرجان!»
 
و آخرین فیلم تبلیغاتی جهانگیری با نشان دادن اظهارات او در ورزشگاه آزادی به پایان رسید؛ با سرود دوباره ایران.