arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۴۴۶۲
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۱۲ - ۱۹ مرداد ۱۳۹۰

"از شرایط فعلی گریه‌ام می‌گیرد"

از سال 1319 با راه‌اندازی فرستنده رادیو در تهران، پیچ جعبه جادویی صدا كه در هر خانه‌ای چرخانده می‌شد آواز بنان، حبیب‌الله بدیعی، ادیب خوانساری و دیگر بزرگان موسیقی ایرانی، گوش هر شنونده‌ای را نوازش می‌داد. آن روزها هنوز خبری از موسیقی وارداتی نبود و آوا‌های ناب ایرانی با نغمه‌های دلنشین آهنگسازان و نوازندگان بنام آن زمان به مردم ارائه می‌شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

جام جم: از سال 1319 با راه‌اندازی فرستنده رادیو در تهران، پیچ جعبه جادویی صدا كه در هر خانه‌ای چرخانده می‌شد آواز بنان، حبیب‌الله بدیعی، ادیب خوانساری و دیگر بزرگان موسیقی ایرانی، گوش هر شنونده‌ای را نوازش می‌داد. آن روزها هنوز خبری از موسیقی وارداتی نبود و آوا‌های ناب ایرانی با نغمه‌های دلنشین آهنگسازان و نوازندگان بنام آن زمان به مردم ارائه می‌شد.

بعدها با پیشرفت این به اصطلاح جعبه سخنگو، هنرمندان و مسوولان موسیقی رادیو كه خود از بزرگان این رشته بودند، دست به تاسیس اركسترهایی زدند تا در راستای اشاعه موسیقی سنتی ایران گام بردارند. از سال 1327 به بعد در كنار صدای بنان، ایرج و... صدای هنرمند دیگری سوار بر اموج رادیو به گوش‌ها می‌رسید كه امروز هم همچنان ششدانگ صدایش را حفظ كرده است. او كه تنها بازمانده خوانندگان دهه 30 و 40 رادیو و برنامه گل‌هاست، توسط موسی خان معروفی به رادیو معرفی و از همان زمان به عنوان خواننده رسمی رادیو مشغول فعالیت شد. امین‌الله رشیدی از آن زمان تاكنون آثاری به یادماندنی خوانده و آهنگسازی كرده كه همچنان در حافظه نسل گذشته و امروزجای دارد.


شما جز اولین خوانندگانی هستید كه وارد برنامه موسیقی رادیو شدید. از آن روزها بگویید.
سرنوشت من با رادیو گره خورده، چراكه روز تولد رادیو 4 اردیبهشت 1319 و روز تولد بنده نیز 4 اردیبهشت چند سال قبل تر از آن است. بعدها این تقارن را سرنوشتی دانستم كه برایم رقم خورده است. من 7 سال بعد از تاسیس رادیو با معرفی موسیقی خان معروفی كه یكی از استادان من بود، به رادیو راه یافتم. در آن زمان تعداد خوانندگان رادیو بسیار كم و برنامه‌های موسیقی هم محدود بود. رادیو هم بودجه‌ای نداشت و ما تا یكی دو سال رایگان كار می‌كردیم. بعدها من برای هر جلسه خوانندگی 14 تومان و آقای بنان 25 تومان حقوق می‌گرفتیم.

اواخر دهه 20 خورشیدی، آهنگ‌هایی از رادیو پخش می‌شد كه اگرچه ریشه در سنت‌های موسیقی ایران داشت، اما تحولی نو به شمار می‌آمد. این نوآوری در دهه‌های بعدی جلوه‌های دیگری یافت. شما این تطور را چگونه ارزیابی می‌كنید؟
من از همان ابتدا كه آهنگ‌ها و پیش در آمدهای موسیقی سنتی را می‌شنیدم، با خود می‌گفتم باید تجددی در این موسیقی رخ دهد كه همین طور هم شد. با این كه از همان دهه 20، موسیقی ایران سیر تحولی‌اش را آغاز كرده بود و خوانندگان جدید نیز به این رسانه آمده بودند، اما من همیشه به قطعیت گفته‌ام كه دهه 30 و 40 خورشیدی اوج شكوفایی موسیقی و ادبیات ایران بود و آهنگسازان ما در این 2 دهه شاهكارهایشان را خلق كردند. اما از سال 1350 به بعد كه آهنگ‌های پاپ آمدند، موسیقی ما رنگ دیگری به خود گرفت و سیر نزولی موسیقی در رادیو از همان جا آغاز شد.

شرایط امروز موسیقی ایران را چگونه ارزیابی می‌كنید؟
هم‌اكنون مردم، هنرمندان و حتی مسوولان فرهنگی اعتراف می‌كنند خلاقیت در عرصه موسیقی مرده است. یعنی ما در یك بحران آهنگسازی زندگی می‌كنیم و از نداشتن آهنگ‌های خوب رنج می‌بریم. من تنها خواننده دهه 30 و 40 هستم كه هنوز هم دستم پر از آهنگ است و نزدیك به 40 قطعه كار در زمینه موسیقی سنتی و مدرن برای ارائه دارم. وقتی هم به مسوولان مراجعه و داشته‌های خود را عرضه می‌كنم، متاسفانه با بی‌اعتنایی روبه‌رو می‌شوم كه نمی‌توانم دلیل آن را بفهمم.

همین عامل باعث شده فعالیت شما طی سال‌های گذشته كم شود؟
كار من آهنگسازی است، اما چقدر بسازم و اجرا نشود. امروزه هیچ حمایتی وجود ندارد و من هم دست به كار نمی‌شوم. من بارها از مسوولان خواسته‌ام یك اركستر در اختیار من قرار دهند تا بتوانم آثارم را با حضور نوازندگان و خوانندگان جوان اجرا كنم، اما متاسفانه ندای مثبتی از آنها نشنیده‌ام.

چرا خودتان گروهی را تشكیل نمی‌دهید تا به صورت خصوصی فعالیت داشته باشید و به عنوان یكی از هنرمندان قدیمی جوان‌ترها را تحت حمایت خود قرار دهید؟
من می‌توانم جوانان نوازنده را كنار هم جمع كنم و با آنها قطعاتم را اجرا نمایم، اما این كارهزینه بالایی می‌خواهد كه از عهده من خارج است. چنین كارهایی نیازمند حامی مالی و بودجه لازم است.

یكی از مواردی كه طی سال‌های اخیر در كنار مشكلاتی چون عدم حمایت از موسیقی و روند مجوز گرفتن برای كار وجود دارد، كناره‌گیری هنرمندان از عرصه موسیقی است.
همین طور است و من از شرایط فعلی گریه‌ام می‌گیرد. در حالی كه من كارهای زیادی را آماده دارم و در دورانی كه آهنگسازی افول كرده و خلاقیت در این عرصه مرده است، متاسفانه توجهی به ما نمی‌شود.

چرا با وجود حضور آهنگسازان قدیمی و جدید، آثار ماندگاری مثل گذشته خلق نمی‌شود؟
ما آهنگساز نداریم و خلاقیت مرده است. در حال حاضر نوازنده اركستر یا هر خواننده‌ای آثار خودشان را اجرا می‌كنند و به كسی برای ساخت قطعه هزینه پرداخت نمی‌كنند، در حالی كه افرادی كه اركستر بزرگ یا گروهی برای خود دارند باید از آثار دیگر آهنگسازان نیز استفاده كنند.

اركستر گل‌ها، همیشه از گذشته تا امروز بر سر زبان‌ها بوده و جایگاه بسیار بالایی در موسیقی ایران دارد. به نظر شما چه عاملی باعث شكوفایی گل‌ها شده بود؟
در آن دوران خلاقیت‌ها در آهنگسازی، نوازندگی، خوانندگی و ترانه‌سرایی شكوفا شده بود، چیزی كه هم‌اكنون به هیچ عنوان دیده نمی‌شود. در زمان گذشته عارف بهترین تصنیف‌ساز بود، یعنی تصنیف‌سازی واقعی با او شروع شد. عارف استعداد عجیبی داشت و این مقوله‌ای است كه باید تصنیف‌ساز حتما داشته باشد. كسی ممكن است شاعری خوب باشد، اما تصنیف‌ساز خوبی نباشد و این چیزی است كه ما هم‌اكنون نداریم. به نظرم كلمات، جملات و احساسات تغییر كرده، واژگان شعر چیزهای دیگر و مسائل مطرح شده در آن پیش‌پاافتاده شده است. امیدوارم بزودی شرایطی ایجاد شود كه دوران اوج اركستر گل‌ها دوباره تكرار شود و آهنگسازی، ترانه‌سرایی و خوانندگی از هم مستقل شوند.

نظرات بینندگان