بازي جديد حاميان رييس جمهور در قابي جديد

اعتماد نوشت: اصولگرايان منهاي احمدي نژاد سرانجام صبرشان تمام شد: مي گويند بيشتر از اين تاب نمي آورند و گرچه حرمت را نگه مي دارند اما مي خواهند پشت پرده بازي هاي سياسي حاميان رييس جمهور را افشا كنند.
    
 حرف شان اين است كه سند دارند كه جبهه پايداري همان مردان سياسي احمدي نژاد هستند و گرچه در ظاهر مي گويند مخالف مشايي و اطرافيان رييس دولت هستند اما در عمل هماهنگ با آنها تنها در زميني متفاوت براي به دست آوردن صندلي در مجلس تلاش مي كنند.

استنادشان هم اين است كه چون ما اصولگرايان متوجه شديم مشايي و نزديكانش عزم كرده اند تا با توان دولتي صندلي هاي مجلس را فتح كنند، اين طيف از وابستگان سياسي احمدي نژاد با پرچم مخالفت با مشايي آمده اند تا به دور از حساسيت ها همان كاري را كنند كه مشاوران رييس جمهور براي تحققش برنامه چيده اند، يعني كسب كرسي هاي مجلس براي احمدي نژاد تا بستري آماده شود براي انتخابات رياست جمهوري آينده.

اين حرف زياد هم جديد نيست. رسانه هاي اصلاح طلب از همان بدو تشكيل جبهه پايداري بارها در گزارش هايشان از دلايل وابستگي جبهه پايداري به احمدي نژاد صحبت كرده بودند و حضور افرادي مانند صادق محصولي و غلامحسين الهام را نه چهره هاي ضد دولت به بهانه اختلاف هاي گذشته كه از قضا نمايندگان مستقيم احمدي نژاد در جبهه پايداري دانسته بودند.

    اما آنچه سبب شده اين روزها رسانه هاي اصولگرا بعد از يك ماه و نيم، تعارف را كنار بگذارند و به صراحت بگويند «جبهه پايداري همان رايحه خوش خدمت است» ادامه يافتن تلاش هاي اين جبهه براي به دست آوردن سهم بيشتر در ليست انتخاباتي مجلس است.

    اصولگرايان منهاي احمدي نژاد مي گويند نبايد فريب ظاهر جبهه پايداري را بخورند و به اين طيف بيش از اين سهم بدهند. مي گويند: «جبهه پايداري خود را ميراث دار سوم تير 84 مي داند و خودش را دست بالاگرفته و مي گويد راي هاي واقعي مردم مال آنهاست.» شعارها شبيه همان شعارهاي احمدي نژاد است كه در اين سال ها بار ها خطاب به اصولگرايان داده شده است. اما اينكه جبهه پايداري مي گويد من احمدي نژادي نيستم اما وارث سوم تيرم، بيشتر اصولگرايان را عصباني كرده است.

    اما اينكه چرا تنها حرف و تعريف و تمجيد حاميان احمدي نژاد از وزن شان در جامعه، اصولگراياني را كه چند برابر اين جبهه سابقه سياسي دارند اينقدر برآشفته كرده، به قول خودشان برمي گردد به بي حرمتي هايي كه از سوي اين جريان به تمام اصولگرايان مي شود: از نامه يي كه مي گويند «آمرانه» به آيت الله مهدوي كني نوشته اند تا اصرارشان بر اخراج قاليباف و لاريجاني از جبهه متحد اصولگرايي.
    جديدا هم گويا جبهه پايداري نماينده هايش را به جلسه هاي جبهه متحد نفرستاده و فعلاقهر كرده است. البته قابل پيش بيني است كه در آينده يي نزديك سرانجام جبهه پايداري با اين استدلال كه جبهه متحد تحت سيطره پدرخوانده هاي راست است انشقاق كند و ليست جداگانه دهد چون كنش هاي سياسي اصولگرايان حكايت از آن دارد كه نمي خواهند سهمي بيش از يك هشتم به اين طيف تازه ظهور بدهند و به يقين آنها هم اين سهم اندك از كرسي هايي كه ديگر رقيب اصلاح طلبي برايش صف نكشيده را تحمل نخواهند كرد.
    
    
    
    دو جبهه، دو آيت الله
    آيت الله مهدوي كني پدر معنوي جبهه متحد است و آيت الله مصباح يزدي پدر معنوي جبهه پايداري: در ظاهر، خوان سياست را به همديگر تعارف مي كنند و مي گويند هيچ يك چشم داشتي به سهم در قدرت ندارند و برايشان زنده ماندن اصولگرايي و حضور در عرصه قدرت حرف اول و آخر را مي زند. اما درست در روزهايي كه مصباح يزدي به جبهه متحدي ها كنايه مي اندازد كه «وحدت به هر قيمتي: نه» مهدوي كني هم سخنراني مي كند و زير پوستي به فرزندان اصولگرايش پيغام مي دهد برخي نامه آمرانه مي دهند و او جلويشان كوتاه نمي آيد و چقدر سريع مي گيرند اصولگرايان كه با چراغ سبز آيت الله بايد توپخانه شان عليه حاميان احمدي نژاد را روشن كنند.
    حميد رضا كاتوزيان در گفت وگو با خبرآنلاين به صراحت مي گويد: «جبهه پايداري همان رايحه خوش خدمت است چرا كه ما نمي توانيم آقاي احمدي نژاد و مشايي را از هم تفكيك كنيم و اين تفكيك اشتباه است. اين دوستان اعلام مي كنند كه دنبال آقاي احمدي نژاد هستند، ولي مساله اين است كه آيا آقاي احمدي نژاد را در عالم واقع مي توان جدا از مشايي دانست؟ واقعيت اين است كه جبهه پايداري جريان آقاي مشايي است و وي در لايه هاي مياني با اين جريان مرتبط است.»

    اسدلله بادامچيان هم به خبرآنلاين گفته «آنها در ابتداي امر خودشان را خيلي بالاگرفتند و اعلام كردند ما همه حاميان آقاي احمدي نژاد را جمع كرديم، ولي حرف اين است كه آقاي مشايي و دوستانش كه آنها را قبول ندارند. ضمن اينكه خود اين دوستان هم مي گويند اينها جريان انحرافي هستند. آقاي رحيمي هم اين دوستان را قبول ندارد.

ضمن اينكه تيم هاي ديگر هم. در اين شرايط اگر اين دوستان با كميته 8+7 همراهي نكنند خودشان آسيب مي بينند.» همچنين آنچه از قول وي در خبرگزاري مهر منتشر شده پايداري ها خواسته هايي دارند كه رايزني شان هنوز به نتيجه خاصي نرسيده و مذاكره آنها با كميته وحدت اصولگرايان همچنان ادامه دارد. جبهه پايداري به عنوان يكي از تشكل هاي عضو كميته 8+7 تاكنون از شركت در جلسات اين گروه خودداري كرده و شرط حضور خود را اخراج تعدادي از نمايندگان ديگر گروه ها از كميته خوانده است.»

    به نظر مي رسد راه ناهمواري كه ريش سفيدان اصولگرا براي وحدت جريان متبوع خود پيش رو دارند با وجود جبهه هايي نظير جبهه پايداري روز به روز ناهموار تر شود و انشقاق جاي اتحاد را بگيرد.