درسهاي آموزنده از مايلي کهن براي عمل نکردن

رضا خوشنويس:در جواب مصاحبه بلندبالاي محمد مايلي کهن که به نوعي آخرين موضع او در مورد باشگاهي است که فقط چند صباحي مديريت فني آن را بر عهده داشت حبيب کاشاني به عنوان سرپرست باشگاه چند جمله اي را بدرقه حاج آقا کرد. چند جمله اي که مي توان آن را از درون سايت باشگاه بيرون کشيد و روي ميز تشريح قرار داد تا شايد رمزگشايي از اين جملات، حال و روز کنوني قرمزها را بيش از پيش روشن کند.
جمله اول:«آقاي مايلي کهن در مدتي که کنار تيم حضور داشتيد مشاوره ها و نظرات بسيار خوبي را به تيم و باشگاه منتقل کرديد» کاملا روشن و واضح است؛ از نظر سرپرست باشگاه پرسپوليس آنچه حاجي مايلي به عنوان مشاور ارايه کرده است مثبت و مورد تأييد نفر اول باشگاه بوده است. اما آنچه مسلم است و طرفين کاملا به آن معترفند اينکه هيچ کس در باشگاه پرسپوليس براي اين توصيه ها و مشاوره ها تره هم خرد نکرده است
جمله دوم:«آقاي مايلي کهن! در مدت کوتاهي که در باشگاه حضور داشتيد منشا خدمات زيادي براي باشگاه شديد» در مورد اين خدمات هيچ اطلاع دقيقي در دست نداريم که جمله کاشاني را به نسبت آن بسنجيم. آقاي کاشاني بايد دقيقا مشخص کنند که مايلي منشا کدام خدمت بوده است. آيا منظور همان جملات آتشين او در بدو ورود به باشگاه پرسپوليس در مورد کميته پيشکسوتان است؟ يا تمرينات اختصاصي که براي مهرداد اولادي بعد از مصدوميت در نظر گرفت؟
جمله سوم:«جا داشت که آقاي مايلي کهن بيشتر از تجربيات خودشان ما را بهره مند مي کردند» اين تعارف در حالي به حاجي مايلي زده مي شود که درست در شبي که آن چند جمله کوتاه از قول مايلي کهن در مورد رفتن و مزاحم نشدن منتشر شد استعفا مورد پذيرش قرار گرفت. اگر حقيقتا باشگاه به استفاده از تجربيات مايلي علاقه مند بوده چرا او را به ماندن اصرار نکرده اند؟
جمله چهارم:«محمد مايلي کهن در واقع فداکاري کرد و براي اينکه حرکت تيم متوقف نشود و تضادي در کادر فني به وجود نيايد، خود را کنار کشيد».«حرکت تيم»؟! از نظر حبيب کاشاني تيم پرسپوليس در حال حرکت به جلو است؟! محمد مايلي کهن دقيقا جلوي کدام حرکت را گرفته بود؟ حرکتي که سرپرست باشگاه از آن مي گويد منجر به دريافت گل در دقيقه اول از بازي چهارم شده است؟ تيم پرسپوليس را براي اولين بار در تاريخش براي يک نيمه هجدهم شد.
جمله پنجم:«آقاي مايلي کهن کنار کشيد و اين درس بزرگي براي آقاي استيلي و ماست» کنار کشيدن مايلي کهن فقط وقتي مي تواند براي استيلي و خود حاج حبيب درسي آموزنده باشد که ايشان هم به آن تأسي کنند. مايلي کهن زماني کنار کشيد که معتقد بود نمي تواند براي تيم محبوبش مثمرثمر باشد. مايلي کهن کنار کشيد به اين اميد که جايگزين بتواند اين باشگاه را از بن بستي که در آن گرفتار آمده خارج کند. مايلي کهن کنار کشيد هرچند که شايد اگر مقصران و مسببان بدبختي امروز پرسپوليس را به صف مي کرديد قبل از او ديگراني هم بودند که براي رفتن موجه تر به نظر مي رسيدند.
حال اين درس براي کدام يک آموزنده تر خواهد بود؟ حبيب کاشاني يا حميد استيلي؟