arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۶۳۸۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۱۴ - ۰۶ شهريور ۱۳۹۰

راستي كه بايد نشست و گريست

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خسرو معتضد نوشت: خواندن صفحه حوادث روزنامه ها مرا پريشان و افسرده مي كند اما اين صفحات بايد چاپ شود كه مردم بدانند چه مي گذرد و عده اي هم عبرت بگيرند.

من با مرحوم «حسين مكي» سياست پيشه مبارز و سرسخت ايراني كه در دوران ملي شدن نفت عليه انگليسيها مبارزه فراواني كرد، در ده سال آخر حياتش محشور بودم و به خانه او مي رفتم.

روزي از او پرسيدم: راز طول عمر انسان در چيست؟

او گفت: من بيست سال است روزنامه ها و بخصوص صفحه حوادث را نمي خوانم و اين است كه فشار خونم بالا نمي رود و حالم هميشه خوب است. آن روز، اين گفته آن مرحوم به من خيلي برخورد.

اما حالا مي فهمم حق با آن خدا بيامرز بوده است. اين روزها من هم تلاش مي كنم صفحه حوادث را نخوانم زيرا اعصابم متشنج و روحم جريحه دار مي شود. هر وقت عكس قربانيان اسيدپاشي را مي بينم با صداي بلند فرياد مي زنم: لعنت ابدي خدا و بندگانش بر حيوان انسان نماي درنده اي كه اولين بار اين جنايت را باب كرد. بخشودگي براي چه؟ مجازات اسيدپاش، كور كردن او نيست، محاكمه و اعدام فوري اوست.
چين يك ميليارد و سيصد ميليون نفر جمعيت دارد و بدون توجه به حقه بازيهاي حقوق بشر آمريكايي و اروپايي، جنايتكاران و دزدان بيت المال و كلاهبرداران و متجاوزان جنسي را بدون هيچ رحم و شفقتي تيرباران مي كند. آخر كدام انساني مي تواند ماده اسيد را بر سر و روي دختر جوان بي گناهي بريزد كه مثلاً از او انتقام بگيرد. مگر عشق اجباري است؟ مگر دلبستگي حسب الامري است؟
من نمي دانم چرا مراجع عاليقدر، علماي عظام و مجتهدين والا مقام در مورد اين نوع جنايات، فتاوي صريح و جديد نمي دهند؟ سركار خانم آمنه به نظر من بسيار كار بدي كرد كه گذشت كرد. به دليل نفس جنايت عليه بشريت و تمدن و تاريخ ملت ايران بايد قانوني وضع كرد كه هر كس از اين پس مرتكب اسيدپاشي شود، بدون رعايت نوبت و وقت دادرسي، محاكمه سريع شده و به دار مجازات آويخته شود.
... و اما موضوع مقاله امروز كه در اخبارحوادث آورده شده بود: «خانمي دچار بيماري رواني و عصبي شده و به جاي مراجعه به روانپزشك، نزد مرد و زن جن گيري مي رود. مرد و زن جن گير، زن بيمار را كه شوهر نادانتر از او نيز همراهش بوده مي پذيرند. زن شكايت مي كرده هميشه سر و صدايي به گوشش مي رسد. مرد و زن جن گير گفته اند: «جن داري. جن تو هم بسيار خطرناك و حرامزاده و حرف نشنو است. از آن جن هاي بوداده، سم دار و حرامزاده است كه هر صد سال يك بار، يكي شان پيدا مي شود.»
يادم آمد، عمو جانم از ابوطالب جن گير مي گفت كه از مرد و زن دو تومان مي گرفت، اجنه را از تن آنها بيرون مي كشيد در كوزه مي انداخت. در كوزه را مي بست. از مريض درخواست مي كرد، سالي يك بار بيايد، ابوطالب جن گير كنترل كند كه اجنه از كوزه ها در نرفته اند. عمويم كه در كسوت روحاني بود به او اعتراض كرد: اين حقه بازيها چيست راه انداخته اي؟ ابوطالب جن گير به عمويم كه معلم مدارس دولتي نيز بود، گفت: خيال كردي! مگه اجنه را فقط شما دولتي ها بايد بگيريد، اجازه بدهيد چند تايش را هم بنده بگيرم، اموراتم بگذرد. در هر حال، مرد و زن فالگير در اين قرن 21، به مرد و زن ابله مي گويند: «اجنه اي كه در خانه جنابعالي هستند بسيار خطرناك هستند و ذكر و ورد در مورد آنها كاربرد ندارد ولي ما با اجنه دوست هستيم و آنها را داداشي خطاب مي كنيم. تنها علاجش پول خرج كردن است كه آنها را از خانه شما برانيم.»

خوانندگان لابد متوجه شده اند، اين خانم دچار بيماري رواني و صدا و وزوز گوش بوده كه علاج آن نوشيدن آب انار است و بس. اين روزها بيماري رواني هم در موارد زيادي قابل معالجه است.

كوتاه سخن اينكه، شيادان 55 ميليون تومان آن زد ومرد نگون بخت را سركيسه مي كنند، سپس به بهانه زدودن تخم جني كه در بطن فرزند بزرگ اين خانواده تخم گذاري كرده است، آن فرزند را به خانه خود مي برند، 65 ميليون بابت جراحي و بيرون آوردن اجنه از بطن فرزند بزرگ خانواده از آنها مي ستانند، سپس 35 ميليون تومان هم بابت گذاردن پرز در معده دختر كوچك خانواده كه از شكم همان خانم بلاهت الملوك به دنيا آمده بود، مي ستانند. اما باز هم طمعشان تمام نمي شود.از قديم گفته اند تا ابله در جهان وجود دارد، مفلس درنمي ماند.

 در مجموع 380 ميليون تومان بابت هيچ، از اين مرد و زن خرافه پرست جاهل مي گيرند و به سلامتي، صرف خريد دو دستگاه خودرو، دو دستگاه آپارتمان و يك قطعه زمين مي كنند. (لابد باقي پول اين خانواده بلاهت زده هم هزينه سفر دوبي و تركيه و شام در رستوران گردان برج ميلاد مي شود.) و حالا زن و شوهر تازه يادشان آمده كه در مملكت، اداره پليس هم وجود دارد و به سراغ اداره آگاهي رفته اند كه افسران آگاهي، مرد و زن كلاهبردار را بازداشت مي كنند و مي برند دادگاه تا محكوم شوند و اموال از معده شان بيرون بيايد. اما به ياد بياوريم، عمر تلف شده و هزينه هاي هدر رفته را و نيز دستگاه عدليه كه بايد جوركش حماقت و زودباوري ها شود.من كه باور كنيد از بلاهت و ساده لوحي اين خانواده لجم گرفت. راستي كه بايد نشست و گريست.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محسن
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
1
1
خانم میتلا به بیماری اسکیزوفرنی شده است.بیچاره عوض مراجعه به روان شناس ...
نظرات بینندگان