عبدالله رمضانزاده به سخنان علیاکبر حیدریفرد از متهمان پرونده کهریزک و قاضی و دادیار سابق دادگاه انقلاب اسلامی پاسخ داد.
روزنامه شرق نوشت: «حیدریفرد در گفتوگوی خود با روزنامه «شرق» که روز شنبه منتشر شد، گفته بود: «اعضای ستاد قیطریه به علت اقدامات مخرب عبدالله رمضانزاده بازداشت شدند. رمضانزاده اقدام به جمعآوری افراد مشکوک و مخل امنیت در داخل آن ستاد کرده بود و دست به تحریکات امنیتی زده بود. از جمله طرح شعارهای تشکیک در سلامت انتخابات که اطلاعات ناجا خواستار بازرسی از آن محل شد. آقای رمضانزاده مقاومت کرد و پس از برخورد فیزیکی، ایشان دستگیر و محل هم بازرسی شد.»
او گفته بود: «افراد شاخصی که قبل از انتخابات از طریق سخنرانی، جلسه، محافل خصوصی یا ارتباط با خارج کشور درصدد اقدامات ضد امنیتی در دوره انتخابات بودند، بنا بر صلاحیتهای ذاتی و اختیارات قانونی توسط سازمان اطلاعات سپاه رصد میشدند و پس از انتخابات وقتی که برخوردها ضرورت یافت به دلیل سابقه تحقیقات قبلی در سازمان اطلاعات سپاه، بازداشتها توسط آن نهاد صورت گرفت.»
متن پاسخ سخنگوی دولت اصلاحات به حیدریفرد در ادامه میآید:
در صفحه ٧ روزنامه «شرق» تاریخ ٢٢ مهر ١٣٩٦ مطلبی به نقل از آقای علیاکبر حیدریفرد درج شده است که در آن این جانب متهم به «اقدامات مخرب» شدهام و گفتهاند: «اعضای ستاد قیطریه به علت اقدامات مخرب عبدالله رمضانزاده «بازداشت شدند» و «رمضانزاده اقدام به جمعآوری افراد مشکوک و مخل امنیت در داخل آن ستاد کرده بود و دست به تحریکات امنیتی زده بود» و «... آقای رمضانزاده مقاومت کرد و پس از برخورد فیزیکی، ایشان دستگیر و محل هم بازرسی شد.»
جملات فوق مصداق مثل معروف «خسن و خسین هر سه دختران مغاویه هستند»، است، لذا جهت تنویر افکار خوانندگان محترم آن روزنامه و جلوگیری از تحریف تاریخ نکاتی را به استحضار میرساند و تقاضا دارد مطابق قانون مطبوعات نسبت به درج آن در اولین شماره روزنامه اقدام فرمایید:
١- هیچگاه عضو ستاد قیطریه که ستاد اصلاحطلبان حامی مهندس موسوی بوده، نبودهام و در اتهامات انتسابی در جریان محاکمات سال ٨٨ نیز چنین اتهامی به این جانب نسبت داده نشده است. بنابراین انتساب «جمعآوری افراد مشکوک مخل امنیت» و «دست زدن به تحریکات امنیتی» اساسا فاقد وجه و کذب محض است.
٢- من حدود ساعت ۳.۵ الی ٤ بعدازظهر روز جمعه ۸۸/٠٣/۲۲ در حالی که فرزندان نوزده ساله و شانزده سالهام همراهم بودند، برای رأی دادن از منزل خارج شدم و قصد داشتم رأی خود را در مدرسهای که روبهروی ستاد قیطریه بود، به صندوق بیندازم که متوجه ازدحام جمعیتی حدود ٢٠٠ نفر در مقابل ستاد شدم. از فرزندانم خواستم کنار خیابان بایستند و خود به ستاد مراجعه کردم و وارد ستاد شدم. از دوستان علت ازدحام جمعیت را پرسیدم. پاسخ این بود که عدهای لباسشخصی بدون ارائه هر گونه حکمی وارد ستاد شدهاند و اقدام به جمعآوری کامپیوترها و دیگر وسایل ستاد کردهاند. در این هنگام چند نفر از لباسشخصیها ضمن فحاشی رکیک به خانمهای حاضر در ستاد، اقدام به بستن در ستاد کردند. از اعضای ستاد خواستم ضمن حفظ آرامش به کلانتری محل تلفن بزنند و درخواست اعزام مأمور نمایند. با فاصله حدود نیمساعت افسری با درجه سرگردی وارد ساختمان شد. از او خواسته شد نسبت به رؤیت حکم لباسشخصیها اقدام کند و او پس از چند دقیقه مذاکره اعلام کرد که از وی کاری برنمیآید.
از طریق تلفنی با سردار رادان (فرمانده پلیس تهران)، سردار رجبزاده (فرمانده یگان امداد) و سردار علیپور (فرمانده پلیس امنیت تهران) تماس گرفته و تقاضای کمک کردم. همچنین با آقایان ربیعی و مسجدجامعی نیز تماس گرفتم و شرح ماوقع را تعریف کردم. پس از مدتی سرکلانتر کلانتری شمیران با درجه سرهنگی وارد شدند. ضمن دعوت اعضای ستاد به آرامش از ایشان تقاضا کردم وضعیت را صورتجلسه کنند و از لباسشخصیها بخواهند که از ستاد خارج شوند یا این که حکم مأموریت خود را نشان دهند. پس از چند دقیقه ایشان نیز اعلام کرد که کاری از دستش برنمیآید.
در این لحظات که خبر اشغال ستاد توسط لباسشخصیها در شهر پخش شده بود تعداد جمعیت تجمعکننده در مقابل ستاد به بیش از دو هزار نفر رسیده بود، مجددا از سردار رادان درخواست کمک کردم. گفتند سردار علیپور عازم محل هستند، شما آرامش را حفظ کنید تا ایشان برسد. در همین اوان فردی با لباس شخصی وارد ستاد شد و خود را سرهنگ «نظامی» معاون پلیس امنیت معرفی کرد و ضمن تحسین اینجانب و دوستان حاضر در ستاد به خاطر حفظ آرامش، از لباسشخصیها خواست که از محل خارج شوند اما آنان باز هم خودداری کردند.
بالاخره بعد از حدود یک ساعت سردار سرتیپ علیپور فرمانده پلیس امنیت تهران وارد شدند و پس از مراجعه به من، ضمن ادای احترام نظامی در حضور جمع گفتند باید موضوع با آرامش حل شود و بلافاصله به مأموران همراه خود دستور بازداشت لباسشخصیها را دادند و از من نیز خواستند در متفرق کردن جمعیت بیرون ستاد مساعدت کنم. من نیز با استفاده از بلندگوی پلیس، ضمن معرفی خود و تشکر از مأموران پلیس و شخص سردار علیپور از جمعیت تقاضا کردم محل را ترک کنند و این درخواست چند بار تکرار شد، بالاخره جمعیت متفرق شدند.
بنابراین:
- تنها کسانی که بازداشت شدند لباسشخصیهای مهاجم بودند و هیچیک از اعضای ستاد بازداشت نشدند.
- سردار علیپور، سرهنگ نظامی، سرکلانتر کلانتری شمیران در حضور جمع از نقش مثبت این جانب تشکر کردند.
- هیچ اقدام تحریکآمیزی از سوی اعضای ستاد انجام نشد.
- نهتنها مقاومت نکردم بلکه به دلیل آرامش بخشیدن به فضا مورد تقدیر قرار گرفتم.
- بازداشت من در آن تاریخ و محل دروغ است.
نکته جالب و مهم نیز آن است که آقای حیدریفرد تأیید میکنند بازداشت من و سایر دوستان اصلاحطلب در روز بیستوسوم خرداد ماه به استناد حکم صادره روزهای قبل از انتخابات بوده است و این نشان میدهد که بازداشتها ربطی به اعتراض به نتیجه انتخابات نداشته است.
ما در ارتباط با آقای رحیمی معتقد بودیم ایشان رهبری شبکه کلاهبرداری را بر عهده داشته و 15 سال حبس صادر کردیم اما دیوان عالی کشور چنین اعتقادی نداشت و به 5 سال کاهش یافت.