arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۷۹۴۹۲
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۷ - ۰۳ آذر ۱۳۹۶

دلایلی برای ملحق نشدن به استارتاپ ها

این روزها همه جا صحبت از موفقیت‌ها و جذابیت‌های کاری استارتاپ‌ها است. اما بیایید با کمی واقع بینی، نگاه متفاوتی به دنیای آن‌ها داشته باشیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

این روزها همه جا صحبت از موفقیت‌ها و جذابیت‌های کاری استارتاپ‌ها است. اما بیایید با کمی واقع بینی، نگاه متفاوتی به دنیای آن‌ها داشته باشیم.

به گزارش انتخاب، در سال‌های اخیر، استارتاپ‌ها توجه سرمایه‌گذاران را در زمینه‌های مختلف به خود جلب کرده‌اند؛ از سرمایه‌گذاری در زمینه نرم‌افزار تا شکار نهنگ! مهم نیست در کدام حیطه فعالیت می‌کنید؛ حتما آنجا هم یک استارتاپ تازه با ایده‌ای ناب پدیدار خواهد شد و این حس در شما ایجاد می‌شود که دوست دارید بخشی از آن تیم جذاب باشید.

دلایلی برای ملحق نشدن به استارتاپ ها

شانس با شما همراهی می‌کند و یکی از این استارتاپ‌ها دنبال نیروی کاری می‌گردد که از قضا با توانمندی‌های شما همخوانی دارد. شما به این موضوع که همکاری با استارتاپ‌ها چالش‌بر‌انگیز و سخت است، آگاهی دارید؛ اما به نظرتان ایده‌ی آن‌ها خوب است و آینده درخشانی در انتظار آن‌ها است.

به ملحق شدن به این استارتاپ هیجان‌انگیز فکر می‌کنید که احتمالا آینده حرفه‌ای و شخصی شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اما بیایید پیش از اتخاذ تصمیم نهایی به این سؤال پاسخ دهید که «آیا واقعا لازم است به یک استارتاپ بپیوندید؟» ممکن است این موقعیت شغلی، پتانسیل بسیاری برای رشد کردن داشته باشند؛ اما در عین حال احتمال بیشتری وجود دارد که به شما حقایق بسیاری را نگفته باشند یا آن‌ها را به‌خوبی برای شما وصف نکرده باشند.

پیش از آنکه هر تصمیمی بگیرید، این ۱۰ دلیل که شما را از ملحق شدن به استارتاپ منع می‌کنند بخوانید؛ شاید در پایان تصمیم متفاوتی بگیرید.


۱. ممکن است حقوقی به شما پرداخت نشود
بسیاری از کارمندان کسب و کارهای نوپا می‌دانند که از یک حقوق خوب صرف نظر می‌کنند تا از امتیاز برابری در کسب و کار بهره‌مند شوند. آن‌ها با این پیش‌فرض کار می‌کنند که برای چند سال حقوق دریافتی کمی دارند؛ اما وقتی استارتاپ پا گرفت و به مرحله نتیجه‌دهی و سود رسید، آن‌ها نیز به سهم خوبی دست خواهند یافت.

اما چنین فرضیه دو حفره اساسی دارد: اول، یک استارتاپ ممکن است هرگز موفق نشود. اگر چنین فرضیه‌ای به نتیجه برسد، برابری در یک کسب و کار شکست‌خورده یا رو به زوال اهمیت چندانی نخواهد داشت. دوم، استارتاپ‌ها به خاطر روش صرفه‌جویی و کم هزینه‌ای که در پیش می‌گیرند به‌ خوبی - شاید هم به بدنامی - شناخته شده‌اند. پول و سرمایه اولیه‌ای که دارند باید برای مدت طولانی که معلوم نیست تا کی ادامه یابد، ماندگار بماند.

پس اگر با این فرض با یک استارتاپ همکاری می‌کنید که در نهایت دارندگان کسب و کار در برابر شما احساس مسئولیت کنند و حقوق یا افزایش حقوق اساسی در نظر بگیرند، سخت در اشتباهید.

در حقیقت اگر شما از محل کاری فعلی خود رضایت نسبی دارید و قصد دارید آن را برای حقوق بهتر ترک کنید، باید در مورد موقعیت شغلی که در استارتاپ به شما پیشنهاد شده است تجدید نظر کنید.


۲. ممکن است هیچ موقعیت شغلی در بخش اجرایی برای شما در نظر گرفته نشود
یکی از دلایلی که افراد بسیاری به سمت استارتاپ‌ها گرایش پیدا می‌کنند این است که احتمال و شرایط دسترسی به یک جایگاه و مقام مدیریتی بیشتر و آسان‌تر است. اما چند استارتاپ می‌شناسید که جایگاه‌های بالا و رتبه مدیریتی آن در دست مؤسسان نباشد؟

معمولا پیشنهاد موقعیت‌های مدیریتی در مصاحبه‌های اولیه به درخواست کنندگان کار داده می‌شود تا جبران حقوق کمی که به آن‌ها پرداخت می‌شود، باشد. اما یک پست مدیریتی فقط یک عنوان است که به درآمد آنچنانی ختم نخواهد شد. یادتان باشد که مؤسسان استارتاپ‌ها دقت بسیاری در خرج کردن پول دارند.


۳. استارتاپ‌ها عموما شکست می‌خورند
وقتی به یک استارتاپ ملحق می‌شوید این را در نظر داشته باشید که احتمال شکست آن بالا است. به بیان دیگر احتمالا این شرکت نتواند به نتیجه مطلوب در زمان مقتضی دست یابد. این واقعیت تلخی است که گاهی گفته نمی‌شود یا به دست فراموشی سپرده می‌شود.

در نشریه وال استریت در سال ۲۰۱۲ گزارشی منتشر شد که نشان می‌داد از هر ۴ استارتاپ ۳ مورد ناموفق هستند. این گزارش، تحقیقی بود روی استارتاپ‌هایی که از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ فعالیت خود را آغاز کرده بودند و شامل ۲۰۰۰ شرکتی بود که حداقل ۱ میلیون دلار سرمایه دریافت کرده بودند.


۴. باید سخت کار کنید
احتمالا شما قصد کم‌کاری ندارید و در هر شغلی که مشغول شوید برای به دست آوردن نتیجه مورد نظر تلاش خواهید کرد؛ اما در مورد استارتاپ‌ها قضیه کمی متفاوت است.

در استارتاپ لازم است بیشتر از ساعت‌های کاری که انتظار دارید کار کنید؛ به عبارتی لازم است دیوانه‌وار کار کنید تا بتوانید از زمان جلوتر حرکت کنید و پیش از آنکه پول شرکت تمام شود، خدمات یا محصول خود را ارائه کنید.

اگر از این نوع کار کردن و فشار کاری لذت می‌برید، حتما سراغ کار استارتاپی بروید. (بیشتر افراد دوست دارند فشار خون و ضربان قلبشان را در حد سلامت نگه دارند!) اگر می‌خواهید بیشتر از ۱۲ ساعت در روز برای حقوق کم - یا شاید هیچ - کار کنید، در پیوستن به استارتاپ تردید نداشته باشید.


۵. لیست مسئولیت‌های شما ممکن است کمی طولانی باشد
علاوه بر استرس، ساعت کار طولانی و حقوق کم، در یک استارتاپ وظایف و مسئولیت‌های بسیاری نیز بر عهده دارید. ممکن است لازم باشد چند کار را با هم انجام دهید. برخی افراد از این روند احساس رضایت می‌کنند اما برخی دوست دارند دقیقا وظایف مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای داشته باشند. شما در کدام دسته قرار می‌گیرید؟ بر اساس آن درباره ملحق شدن به تیم استارتاپی تصمیم گیری کنید.

این را نیز به خاطر بسپارید که شاید برخی از مسئولیت‌های کار استارتاپی، آن‌چنان که انتظار دارید جذابیت نداشته باشد و حتی کمی ناامیدکننده باشد!


۶. همه چیز بسیار سریع تغییر می‌کند
در استارتاپ‌ها همیشه همه چیز تحت کنترل شما نیست. اگر سرمایه‌گذارها تصمیم بگیرند پولشان را خارج کنند چه؟ اگر رقابت، کسب و کار شما را خراب کنه چه؟ اگر یک رقیب بزرگ مانند گوگل وارد کارزار شود چه؟ اگر یک رکود اقتصادی دیگر رخ دهد چه؟ فاکتورهای بسیاری وجود دارند که می‌توانند روی موفقیت یا شکست یک استارتاپ تأثیر بگذارند. وقتی شرایط تغییر کند، همه چیز تغییر می‌کند. یک روز شما برای یک استارتاپ با آینده‌ای درخشان فعالیت می‌کنید روز دیگر باید دنبال کار تازه‌ای باشید.


۷. استارتاپ بی‌نظم است
استیو بلانک، پروفسوری از دانشگاه استنفورد و مؤسس چندین شرکت، می‌گوید پیش از ملحق شدن به یک استارتاپ از خودتان بپرسید «چقدر با بی‌نظمی کنار می‌آیید؟» اگر استارتاپی که مد نظر دارید با آن کار کنید کمتر از ۱۰ نفر کارمند دارد، هر روز باید انتظار یک هرج و مرج تازه را داشته باشید. این موضوع گاهی ممکن است بسیار خسته‌کننده و ناامیدکننده باشد.


۸. همچنان رئیس (یا رئیس‌هایی) خواهید داشت
یکی از باورهای مجذوب‌کننده که درباره استارتاپ‌ها وجود دارد این است که سرانجام شغلی به دست خواهید آورد که زیر دست کسی نیستید. درحالی‌که چنین نیست. استارتاپ‌ها هم مدیر، مدیرعامل و سرمایه‌گذار دارند. اگر خوش‌شانس باشید مدیر خوبی خواهید داشت و این موضوع اصلا بد نیست. این شخص تیم را در کنار هم نگه می‌دارد و برای به ثمر رسیدن کارها نقش مؤثری خواهد داشت.

سرمایه‌ی کاری استارتاپ از طرف یک شرکت یا سازمان سرمایه‌گذار ریسک (Venture capital) تهیه می‌شود و به همین دلیل باید نتایج مورد نظر آن‌ها در تاریخ‌های احتمالا از پیش تعیین‌شده، آماده شود؛ چرا که پول از طرف آن سازمان تهیه شده است. شاید ندانید اما دلایل ناموفق بودن و شکست خوردن یک استارتاپ می‌تواند به دلیل ناهماهنگی یا ناسازگاری بین رهبران تیم استارتاپ و شرکت سرمایه‌گذار باشد.


۹. باید یک شرکت را شکل دهید و بسازید
فرض کنید که یک مهندس یا توسعه‌دهنده نرم‌افزار هستید و یک استارتاپ توجه شما را به خود جلب کرده است. اگر کار را قبول کردید باید این را بدانید که انتظار شرایط شغل و کار مشخص پیشین اشتباه است و باید یک شرکت بسازید. این موضوع شاید به یک چالش جذاب شبیه باشد؛ اما کاری نیست که شما برای آن درخواست داده‌اید. دیوید بلوم، به عنوان یک کارآفرین می‌گوید همه اعضای یک استارتاپ باید سازندگان کسب و کار باشند و علاوه بر کاری که بر عهده دارند از اصول توسعه و پیشرفت کسب و کار نیز آگاهی داشته باشند.


۱۰. شاید لازم باشد خودتان نیز هزینه کنید
مهمان شدن و پذیرایی شدن از طرف استارتاپ‌ها را فراموش کنید. احتمالا استارتاپ جوان شما امکان چنین هزینه‌هایی را نداشته باشد و وقتی بخواهید یک سرمایه‌گذار یا مشتری را تحت تأثیر قرار دهید و به صرف قهوه یا شام دعوت کنید، لازم است از جیب خودتان هزینه کنید؛ حتی اگر این میهمانی بخشی از وظایف کاری شما باشد که از طرف سازمان تعیین شده است. به علاوه شاید لازم باشد برخی تجهیزات و وسایل شرکت (حتی وسایل شست‌وشو) نیز از طرف کارمندان تهیه شود!

در نهایت، هدف از این نوشته این بود که با آگاهی و دانش بیشتری نسبت به محل کاری که می‌خواهید برای خود انتخاب کنید، تصمیم بگیرید. هر شرکت و استارتاپی مزایا و معایب خود را دارد. خوب است که پیش از تصمیم گیری از همه‌ی آن‌ها آگاهی داشته باشید تا بهترین نتیجه را به دست آورید.

برچسب ها: استارتاپ
نظرات بینندگان