روزنامه شهروند در گفتگویی با پروانه سلحشوری عضو فراکسیون امید در مجلس دهم به پرونده دانشجویان ستارهدار پرداخته است که بخشهایی از آن را میخوانید؛
آنطور که در خبرها دیدیم، اعضای فراکسیون حقوق شهروندی با این دانشجویان صحبت کردهاند. در این جلسه چه قولی به آنها داده شد؟
بله؛ افرادی مانند مهدیه گلرو و مجید دری چهارشنبه هفته گذشته به مجلس آمدند و ما با آنها صحبت کردیم و واقعا هم از اظهارات خانم گلرو متاثر شدیم. ما در جلسه فراکسیون حقوق شهروندی به این دانشجویان قول همکاری دادیم که تلاشمان را بکنیم. از آنطرف، خود وزیر علوم هم مجید دری را دیده بود و قول داده بود که بتواند به دانشگاه برگردد. من با افراد دیگری هم که همین مشکل را داشتند، صحبت کردهام و از جاهای دیگر هم پیگیر پروندههای آنها هستم. هر کسی پروندهاش را در این زمینه به ما برساند، ما به آن رسیدگی میکنیم. رئیسجمهوری هم در این موضوع پیگیر بوده است، اما موضوع این است که ما ایرانیها وقتی فرصت ابراز نظر پیدا میکنیم همیشه نیمه خالی لیوان را میبینیم. حتی من به دانشجویانی که در دانشگاهها دیدم، گفتم که شما خودتان میگویید تعداد دانشجویان محروم از تحصیل ٥٤٩ نفر بودهاند و الان ٢٧ نفر ماندهاند. این یعنی که درباره این موضوع خیلی کار شده است. یعنی جای امیدواری وجود دارد. نکته مهم دیگر این است که درباره حل مشکل همین ٢٧ نفر، هم دولت و هم مجلس اهتمام دارند. ما گفتیم که تا نفر آخر به محرومان از تحصیل کمک میکنیم که به دانشگاه برگردند. من فکر میکنم هم وزارت علوم در این زمینه خوب عمل کرده است و هم نمایندهها از اختیارشان در این زمینه استفاده کردهاند تا کمکی به این دانشجویان بکنند. ما نمایندهها و دولت آقای روحانی باید بدانیم که اگر مایی وجود داریم، مرهون زحمات همین قشر دانشجو است و این موضوع را نباید فراموش کنیم.
منظورتان از این پیگیریها این است که در اینباره با وزیر علوم وارد مذاکره شدهاید؟
بله، همینطور است. ایشان به این دانشجویان قول مساعدت داده است و انشاءالله جلسهای در این زمینه با وزیر علوم تنظیم خواهیم کرد.
رئیسجمهوری چند روز پیش دستور رسیدگی به وضع دانشجویان ستارهدار را صادر کردند. فکر میکنید این موضوع میتواند راهگشای دانشجویانی باشد که از ادامه تحصیل محروم شدهاند؟
گفته میشود بحث دانشجویان ستارهدار از زمان دکتر معین آغاز شد؛ البته خودشان این موضوع را تکذیب میکنند اما مثل اینکه این موضوع از آن زمان شکل گرفته و به دلایل سیاسی و مذهبی جلوی ادامه تحصیل دانشجویان ستارهدار را گرفتند. در سالهای اخیر و در دوران محمود احمدینژاد به مراتب روند بدتر شد و به کسانی که ستارهدار میشدند، گفته میشد که به دلیل نقص در پرونده اجازه تحصیل به آنها داده نمیشود. خود دانشجویان به من گفتهاند که ٥٤٩ نفر دانشجوی ستارهدار داشتهایم که درحال حاضر ٢٧ نفر دیگر محروم از تحصیل داریم. هنوز تمامی دانشجویانی که نقص پرونده پیدا کرده بودند، الان در دانشگاهها نیستند.
وزیر علوم آخرین وزیری بود که به کابینه دوازدهم رفت و در زمان رأی اعتماد به او، مخالف در مجلس کم نداشت و با اما و اگرهایی رأی آورد. به نظرتان او تابهحال توانسته نگرانیهای بعضی از نمایندگان و دانشجویان را که به او انتقاد داشتند، برطرف کند؟
من یکی از کسانی بودم که از همان زمان معرفی وزیر علوم فعلی به صراحت با او مخالفت کردم. دانشجویان معتقد بودند که ایشان در همدان با دانشجویان همراهی نداشته است و همین دلیل مخالفتم بود، اما در مجلس میگفتند که معلوم نیست نفر بعدی که معرفی بشود چه کسی باشد و بهتر است به همین گزینه رأی بدهیم که این استدلال هم استدلال درستی نبود. اما با همه این موضوعات، وزیر علوم بعد از گرفتن رأی اعتماد از مجلس در موضوع انتصابات در این وزارتخانه خوب وارد شده است و نسبت به بسیاری از وزرایی که مردادماه رأی اعتماد گرفتند، در حوزه تغییر و تحولات بهتر عمل کرده است. او درحال عوض کردن بعضی از روسای دانشگاه است که این هم حرکت خوبی است. او درحال استفاده از انسانهای توانمند در این حوزه است و وزارت علوم به این تغییر و تحولات نیاز دارد. از طرفی در موضوع دانشجویان ستارهدار هم قول مساعد همکاری داده که همین موضوع هم مثبت است.
با این تفاسیر شما فکر میکنید باقیمانده ستارهدارها بتوانند در این دولت به دانشگاه برگردند؟
بله، بسیار امیدوارم که ستارهدارها به دانشگاه برگردند و این موضوع حتما حل خواهد شد.
شما در مراسمهای زیادی در روز دانشجو سخنرانی کردهاید. فکر میکنید آقای غلامی توانسته است به باز شدن بیشتر فضای دانشگاهها کمک کند؟
بله، من فضای باز دانشگاهها را در مراسم ١٦ آذر امسال دیدم و ایجاد چنین فضایی برای دانشجویان خودش نوید میدهد که در این حوزه وزیر علوم به خوبی دارد عمل میکند. من امیدوارم که او بتواند در حوزههای علمی و پژوهشی هم بهتر وارد عمل شود. چون معمولا مسائل سیاسی دانشجویان مانند همین ستارهدار شدن آنها دیده میشود، اما مسائل آموزشی کمتر دیده میشود. من امیدوارم که کالایی شدن دانش که در دانشگاهها از زمان احمدینژاد شروع شد، گرفته شود. الان علم بهمثابه این شده است که کسی که توانایی مالی دارد، بتواند در دانشگاهها تحصیل کند. یکی از موضوعات دیگر سهمیههایی است که برای بعضی از دانشجویان در نظر گرفته شد که این موضوع هم در برنامه ششم توسعه دیده شد و به دلیل همین موضوع خیلی از جوانان ما از تحصیل در دانشگاههای دولتی محروم شدند. این نکته بحرانی است که میتواند به جوانان ما آسیب بزند و رسانهها باید بیشتر به آن بپردازند. من با این موضوع خیلی مخالفت کردم اما مگر یک نفر چقدر توان دارد؟
مهمترین مطالبات دانشجویی در این دیدارهای دانشجویی به نظرتان چه بود؟
یکسری مطالبات صنفی وجود داشت که درباره سنوات و شهریهها بود. یکسری هم آزادیهای تجمعات بود. اما چیزی که من بشدت برای آن افسوس خوردم، جو ناامیدی بین دانشجویان بود. ما چهکار کردیم با دانشجویانمان که اینگونه شدهاند. رودربایستی که نداریم؛ فشارهایی که به دانشجویان وارد شده مسبب این ناامیدی بوده است. انگیزه از دانشجویان گرفته شده و امید به آینده ندارند. دانشجویان ظهور و بروزشان را نشان بدهند.
یکی از موضوعاتی که در چند وقت اخیر خبرساز بوده، هشتگ من پشیمانم، من پشیمان نیستم است که در حمایت یا انتقاد از رئیسجمهوری مطرح شده است. یکی از موضوعاتی که منتقدان از آن برای پشیمانیشان از رأی دادن به حسن روحانی یاد میکنند، همین مسأله دانشجویان ستارهدار است. شما چه میزان از این انتقادها یا طرح عبور از روحانی را درحال حاضر درست میدانید؟
شاید دانشجویان فعلی ما نسلی باشند که عبور از خاتمی را یادشان نباشد. الان خاتمی برای دانشجویان یک قهرمان است و وقتی اسم او میآید همه کف و سوت میزنند ولی آن موقع من یادم است که خاتمی در دور دوم ریاست جمهوریاش خیلی تحت فشار قرار داشت. این فشار هم بیشتر از جانب خود اصلاحطلبان بود. کسانی که عبور از خاتمی را کلید زدند، کسانی بودند که بعدا پشیمان شدند. نکته مهم این است که این عبور از خاتمی درست سه یا چهارماه بعد از تشکیل دولت دوم اصلاحات شروع نشد، دو یا سهسال گذشته بود و بعد طرح عبور از خاتمی شروع شد. اما الان دولت دوم آقای روحانی تازه تشکیل شده است. دور اول که درحال آواربرداری بودند و الان هم تازه چندماه از تشکیل دولت دوم روحانی گذشته است. من خودم یکی از کسانی هستم که منتقد روحانیام اما انصاف هم چیز خوبی است. حتی اگر به همین بودجه انقباضی که ایشان بسته است نقادانه هم نگاه کنیم، میبینیم که در جهت رفع مشکلات است، یعنی اگر یارانهبگیرها میخواهد کم بشود در جهت گرداندن مملکت است.
با این تفاسیر شما از رأیتان به روحانی پشیمان نیستید؟
خیر، من بهشخصه از رأی به حسن روحانی پشیمان نیستم و دلیلم هم این است که الآن میتوانم به همین راحتی با شما صحبت کنم. هر کسی به غیر از روحانی الآن رئیسجمهوری بود غیرممکن بود که نه شما و نه من بتوانیم راحت از مسائل کشور صحبت کنیم و نه دانشجویان ستارهدار از ٥٠٠ نفر به ٢٧ نفر رسیده بودند، بلکه از ٥٠٠ نفر به ١٠٠٠ نفر هم میرسید. فضای مدنی قطعا تغییر میکرد؛ دیگر روزنامهها نمیتوانستند به راحتی به کارشان بپردازند و قطعا هر روز یکی از آنها توقیف میشد. ما قبلا این فضا را تجربه کردهایم، ما تجربه کردیم که بعد از پایان دوران خاتمی چه سختیهایی کشیده شد. الان که احمدینژاد با کمال وقاحت این ویدیوها را منتشر میکند، سختیهای زیادی را به مردم وارد کرد. چه فسادهایی که در زمان او به وقوع پیوست و هنوز هم متاسفانه بسیاری از همان افراد دولت او در بدنه باقی ماندهاند که باید عوض شوند.
فکر میکنید چرا این افراد هنوز عوض نشدهاند؟
بعضی از این افراد آنقدر اعمال نفوذ داشتهاند که اگر یکی از آنها برداشته شود سر و صدای بقیه هم درمیآید. احمدینژاد دو برابر کسانی که بشود در دو دولت بعدش هم استخدام کرد، استخدام کرده است. بنابراین راه را برای اینکه یک بدنه جدیدی شکل بگیرد، بسته است. الان دولت روحانی مانده که با این نیروهای مازاد چه کار کند. حتی یکی از کارشناسان اقتصادی دیروز به من میگفت که الان تمام اشکالات بودجه محصول زمان احمدینژاد است. من به او گفتم من دیگر رویم نمیشود به مردم بگویم احمدینژاد! چقدر بگوییم احمدینژاد، احمدینژاد، احمدینژاد!