روزنامه جام جم با آیت الله دری نجف آبادی دادستان کل کشور در سال88 و امام جمعه کنونی اراک مصاحبه کرده است.
بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
شما یکی از افرادی بودید که سال 88 از سوی رهبر انقلاب به عنوان اعضای هیات بررسی حوادث منصوب شدید. با توجه به سابقهای هم که از حضور در دستگاههای اطلاعاتی دارید مهمترین ریشههای آن حوادث را چه میدانید و ریشهها بیشتر داخلی بود یا خارجی؟
جریان 88 یک مساله مربوط به کاندیداها و ارزیابی شایستگیهای آنهاست که اساسا بحث ما نیست. ما فیلتری به نام شورای نگهبان داریم که بر مبنای نظرات این نهاد و قانون اساسی کار انتخابات برگزار شد. هر کسی در آن مرحله وارد جریان انتخابات شد، باید در چارچوب قواعد و قوانین عمل میکرد. ما بعد از انقلاب بیش از 30 انتخابات داشتیم که همه آنها از یک قاعده پیروی میکرد. کسی که وارد بازی شده است باید از قواعد آن هم تبعیت کند. در سراسر دنیا بازی فوتبال یک قاعده و قانون دارد و هر کسی که تخلف یا تخطی کرد طبق مقررات با آن برخورد میشود. انتخابات هم مقررات و قوانین خاص خود را دارد. آمریکا با همه قلدریش هم نمیتواند با مقررات سازمان ملل مخالفت کند. شما دیدید که در جریان انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس مجمع عمومی سازمان ملل این اقدام را رد کرد و آمریکا محکوم شد.
بنابراین هر کسی که وارد بازی شد باید قواعد آن را رعایت کند.همان زمان، در جلسات دوستانهای که با آقایان در مجمع تشخیص مصلحت نظام داشتیم و آقای امامی کاشانی هم آن موقع در مجمع بودند، گفتند که قبل از انتخابات پیش آقای میرحسین موسوی رفتند و دو مطلب عمده را مورد تاکید قرار دادند. نکته اولی این بود که شما در گذشته در حوزه مسائل اقتصادی محدود بودید و گرایشهای دولتی داشتید و دولتی فکر میکردید و میخواستید همه چیز در اختیار دولت باشد. مساله دوم هم این است که شما در گذشته در حوزه اختیارات زاویه و اختلافاتی با مسئولان ارشد نظام داشتید و آقای موسوی در پاسخ گفت که من میدانم آن دیدگاه محدود الان جواب نمیدهد و باید از نظر اقتصادی دیدگاه باز باشد و نه بسته و از نظر اختیارات هم من قبول دارم که اختیارات رهبری طبق قانون اساسی است. بنابراین قبل از حوادث 88 آقایانی که در انتخابات شرکت کردند هم شرایط را میدانستند.
روند برخورد نظام با آن حوادث را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است که رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای به هر کیفیت، قبل و بعد و در اثنای این ماجراها شرح صدر نشان دادند و موعظه لازم را کردند. حالا به این معنا نیست که ممکن است شیوههای دیگر برای حل ماجرا جواب ندهد. همان وقت هم شیوههای دیگری به ذهن ما رسید که البته بحث دیگری را میطلبد. ولی در مجموع نظام با شرح صدر عاقلانهای برخورد کرد و نمیخواست کشور آسیب ببیند. تلاش این بود که منافع ملی حفظ شود. الان هم باید منافع ملی را در نظر داشت. در شرایط کنونی که برخی میگویند حصر باید شکسته شود، باید به مسائلی هم توجه داشته باشند. من این نکته را در زمان حصر مرحوم آقای منتظری هم گفتهام و به آن هم عمل شد. شرط ماجرا این بود که دوباره کانونی برای فتنه ایجاد نشود. مثل یک شهروند نظام جمهوری اسلامی عمل کنند نه این که رفع حصر عاملی برای ایجاد کانون فعالیت بیگانگان و تبلیغات سوء علیه نظام و تفرقه افکنی و اخلال در امور شود.
آیا به نظر شما آن غائله کاملا پایان یافته یا ممکن است به اشکال دیگری بار دیگر شاهد ماجرایی جدید باشیم؟
فتنه اشکال مختلفی دارد. هر روز جریانهای فتنهگر، بیگانگان و رسانهها، صهیونیستها و عربستان سعودی برای ایجاد فتنه و آشوب هزینه میکنند. آنها حاضرند صد میلیارد دلار هزینه کنند و با هویت جمهوری اسلامی مواجه نشوند.
خاطره ناگفتهای از ماجراهای آن سال دارید. از جلساتی که برای بررسی مسائل برگزار میکردید یا اقدامات برخی افراد. آیا دیداری هم با سران معترض در آن سال داشتید؟ چرا با وجود تمام اقداماتی که انجام شد حاضر نشدند از مواضع خود کوتاه بیایند؟
در هر صورت هیاتی پنج شش نفری با حضور آقایان حدادعادل، افتخار جهرمی، رحیمیان و ابوترابی و بنده به عنوان دادستان کل تعیین و بنا شد که این هیات تعدادی از آرا را بررسی کند. ما 10 درصد از صندوقهای تهران را به صورت رندمی بررسی کردیم و واقعا تفاوتی نبود و برای این هیات ابهامی باقی نماند که تعداد آرای 24 میلیونی نفر اول و 14 میلیونی نفر دوم درست است. حتی اگر فرض را هم بر این بگذاریم که در صندوقها 10 درصد هم تقلب شده باشد نمیتواند در سرنوشت انتخابات تاثیری بگذارد.
در پی تمدید مهلت مجدد برای بررسی به همین جمع بندی رسیدیم و نظر خودمان را به شورای محترم نگهبان و مسئولان ذیربط دادیم. آقایانی که مدعی تقلب بودند و شاید از قبل هم لشکرکشی کردند یا گفتند خوابمان برده بود و به یکباره رای ما را خوردند و بردند یا از قبل خود را پیروز مطلق انتخابات میدانستند ظاهرا هیچ مبنایی برای اثبات ادعای خود نداشتند. بنابراین تقلب به این معنا که خدای ناکرده ده میلیون رای به صندوقها ریخته شده یا صندوقها از قبل پر شده یا جابهجا شده مبنایی نداشت. از استانداران، فرمانداران،هیات اجرایی، هیاتهای نظارت، سپاه، نیروی انتظامی و امنیتی هم که پرسیدیم، کسی نگفت که 24 میلیون رای دروغ است. بنابراین در مساله رای، شمارش آرا و رایی که مردم به صندوقها ریخته بودند هیچ تردیدی در اصل مساله نبود. ادعای تقلب، ظلم بزرگی به کشور، نظام، مردم، رایدهندگان و مجریان بود. حالا در ابتدا ممکن است کسی نسبت به انتخابات اعتراضی داشته باشد، میتواند اعتراض خود را از مسیر قانونی طی کند، اما این که کشور را برای مدت هشت ماه دچار آسیب و چالش کنند و دشمنان نظام جمهوری اسلامی هم باعث تحریک شوند و بعدها به این اختلافات دامن بزنند و از آن به عنوان انقلاب مخملی یاد کنند ظلمی غیرقابل گذشت و اغماض است.
اینجا هم این مطلب را عرض کنم که من هیچگاه طرفدار کاندیدای پیروز نبودم و در هیچ دورهای به ایشان رای ندادم و شرعا نتوانستم برای رای به ایشان قانع شوم. در عین حال به آقای جنتی هم گفتم که شما چرا آقای کروبی را تائید کردید و برای این کار چه عذر شرعی داشتید. ایشان البته پاسخی به من ندادند.