تعطیلی برنامه «هفت» دارد یک ساله میشود اما خبرهایی که از این برنامه به گوش میرسد فقط به نام بردن از مجریان تاک شو خلاصه شده است؛ نه از تیم تولید و رویکرد جدید برنامه اطلاعرسانی درستی میشود و نه مدیران تلویزیون علاقهای دارند که راجع به علت تعطیلی طولانی مدت این برنامه توضیح بدهند.
به گزارش پایگاه خبری تیک (Tik.ir) ؛ 25 فروردین ماه در فاصله بیش از یک ماه به آغاز ماه رمضان مدیر گروه اجتماعی شبکه سه سیما خبر تعطیلی کوتاه مدت این برنامه سینمایی را اعلام کرد.
گرچه برنامه «هفت» بویژه در دو سال اخیر از اهداف اولیه و فلسفه وجودیاش فاصله گرفته و به تریبونی علیه سینما تبدیل شده بود اما تعطیلی تنها برنامه سینمایی تلویزیون هم خبری امیدوارکننده برای اهالی سینما نبود با وجود این انتظار این بود که این تعطیلی کوتاه مدت فرصتی برای بازاندیشی درباره اهداف و سیاستهای این برنامه باشد و علاقهمندان سینما شاهد همان برنامهای باشند که از پاییز سال 88 که زمزمههای ساخت آن مطرح شد منتظرش بودند؛ برنامهای تحلیلی، خبری و البته انتقادی برای بیان دغدغههای سینمای ایران.
شاخصههایی که شاید بتوان رگههایی از آن را در سری اول این برنامه با اجرای فریدون جیرانی جستوجو کرد؛ فیلمساز و منتقد سینما که با وجود نظرات متفاوتی که نسبت به حضورش و اجرای این برنامه داشت در مقام سردبیر و مجری این برنامه توانست در حد امکان از برنامه تک صدایی فاصله بگیرد اما به دلایل مختلف و اغلب سیاسی بهطور ناگهانی تیم مدیریتی این برنامه تغییر کرد و جمعه شب 22 اردیبهشت ماه سال 91 فریدون جیرانی که از اردیبهشت سال 91 سکان هدایت این برنامه را به عهده داشت با یک ساعت تأخیر برنامه آخرش را روی آنتن برد و کنایههایی را هم به مدیران تلویزیون مطرح کرد.
بعد از خداحافظی جیرانی، اجرای برنامه «هفت» به محمود گبرلو رسید؛ دورانی خنثی و کم تأثیر. خرداد سال 94 مدیران تلویزیون بار دیگر به بهانه تراکم برنامههای مناسبتی پخش این برنامه را متوقف کردند تا بیشتر درباره ترکیب این برنامه و نحوه اجرای آن فکر کنند. به فاصله کمتر از 4 ماه و از 10 مهرماه سری سوم این برنامه با اجرای بهروز افخمی آغاز شد.
افخمی با وجود داشتن کارنامه کاری قابل دفاع و سواد سینمایی اما برنامهای با رویکر کاملاً سیاسی را روی آنتن تلویزیون برد. از آخرین برنامه اجرا شده توسط بهروز افخمی حدود بیش از 9 ماه گذشته است اما پاسخ مدیران تلویزیون درباره علت طولانی شدن تعطیلی که قرار بود کوتاه مدت باشد، سکوت بوده و در ایام نزدیک به جشنواره فیلم فجر هیاهوی گزارههای خبری هم متمرکز بر نامهایی است که کمکی به این برنامه نمیکند چه مهران مدیری مجریاش باشد، چه فرزاد حسنی و رضا رشیدپور.
بازنگری و چرخش 180 درجهای مقدم بر انتخاب مجری
ابوالحسن داوودی معتقد است ترکیب و چینش اجرای یک برنامه سینمایی در تلویزیون زمانی محلی از اعراب خواهد داشت که صدا و سیما پیش از آن نسبت به سیاستهایی که تاکنون در پیش گرفته بازنگری و چرخش 180 درجهای داشته باشد. او به «ایران» میگوید: «نگاه صدا و سیما به سینمای ایران نگاه کاملاً جناحی است و اهالی سینما به خودی و غیرخودی تقسیمبندی میشوند. برای برنامههای سینمایی لیست دارد که چه کسانی میتوانند در تلویزیون ظاهر شوند و چه کسانی نمیتوانند یا چه مسائلی مجوز مطرح شدن دارند و چه مسائلی ندارند.
به نظر میرسد قبل از هر چیز باید تکلیف این نگاه و مسائل مشخص شود. برای من سینماگر و مخاطب علاقهمند سینما باید این حس ایجاد شود که حرف ها نه سانسور میشود و نه با جهت و دید خاصی ارائه میشود. اگر این مسائل حل شد بعد از آن میتوان راجع به اجرا و ترکیب برنامه و... صحبت کرد. تا این مسائل اصلی حل نشود هر کس که بیاید یا بعد از یک دوره عذرش را میخواهند یا باید سیاستهایی را که تلویزیون دیکته کرده پیاده کند.»
او به نگاه جناحی و سیاسی حاکم بر برنامههای تلویزیونی تأکید میکند و در ادامه میافزاید: «راه و رسمی است که سالهاست صدا و سیما در پیش گرفته است نگاه از یک زاویه محدود و دید سیاسی امنیتی بهموضوعات است و با این دید طبعاً هیچ برنامهای نمیتواند کاربرد لازم و مناسب خود را پیدا کند. در تمام این مدت فقط برنامه «نود» آن هم بهدلیل ساختار خاص ورزش فوتبال و موقعیت مجری استثنا بوده است» این فیلمساز اجتماعی اعتقاد دارد با همین چشمانداز و سیاستهایی که صداوسیما چه در عرصه سینما و چه در عرصه مسائل اجتماعی و چه در مرحله خبررسانی در پیشرو گذاشته به نظر نمیرسد که به این زودیها شاهد برنامهای موفق و دیدنی در قاب این رسانه باشیم.
او میگوید با وجود تمام احترامی که نسبت به گزینههای مطرح شده برای اجرای این برنامه قائل است اما امیدی ندارد که برای سینما از این تنور آبی گرم شود. با همه این احوال ابوالحسن داوودی توقع دارد که برنامه «هفت» مطابق انتظار اهالی سینما یک مجله تصویری متنوع باشد با شیوه درست خبررسانی مستقیم و شنیدنی و تحلیلهای بیطرفانه و پایگاهی باشد برای ارائه نظریات متفاوت سینمایی بدون اینکه از زاویه نگاه خاصی برخوردار باشد.
سوءتفاهم بین اهالی سینما و جامعه منتقدان را به یک نقطه تفاهمآمیز تبدیل کنیم
«برنامه فرهنگی قرار نیست که یک نگاه ایدئولوژیک را به مخاطب تحمیل کند و گرایشها جناحی و خطی را دستور کار قرار دهد. این نگاه با روح فرهنگی چنین برنامههایی تعارض دارد.» گوینده این عبارات جواد طوسی است.
این منتقد سینما نیز از نگاه جناحی به برنامههای فرهنگی انتقاد دارد و از بیتوجهی تلویزیون نسبت به سینمای ایران گلایه دارد. او میگوید: «حتی اگر بپذیریم که سیاستهای اعمال شده در دوره بهروز افخمی و منتقد همیشگی آن مسعود فراستی با یکسری مخالفتهای نهایی مواجه شده یا اصلاً اقتضا میکرده که در آن بازنگری صورت بگیرد، این جابهجایی مگر چقدر زمان میبرد؟ این غفلت و نپرداختن به موضوعات روز سینما و فیلمهایی که ارزش نقد شدن داشتهاند و در این فرصت 10 ماهه در مقابل آن سکوت اختیار شده برای رسانهای که بخشی از شرح وظایفش فرهنگی است چه توجیهی دارد؟» طوسی ضمن ارزیابی کلی از سه دوره این برنامه یادآور میشود: «در هر کدام از این دورهها شاهد آزمون و خطا بودیم و هر دوره نقاط قوت و منفی خاص خودش را داشت اگر قرار است بازخوردهایی داشته باشیم و نظر مخاطب را اعمال کنیم باید این اتفاق در یک زمان کوتاه صورت بگیرد تا انقطاع ایجاد نکند و مخاطبان تثبیت شده خودش را از دست ندهد» او در ادامه درباره توقع و انتظاراتش از تیم مدیریتی یک برنامه سینمایی در قاب تلویزیون میگوید: «باید افرادی باشند که اشراف کامل به سینمای ایران و جهان داشته باشند یعنی نگاه کاملاً تخصصی باشد و در وهله دوم صاحب نگاه متعادل و خطکشی نشده باشد.
برنامه سینمایی یعنی یک برنامه فرهنگی و برنامه فرهنگی قرار نیست یک نگاه ایدئولوژیک را به مخاطب تحمیل کند و گرایشهای جناحی و خطی را دستور کار قرار دهد. عوامل برنامه میتوانند دیدگاه مستقل خود را داشته باشند و بموقع تذکرهایی بدهند و در عین حال در یک نگاه کاملاً بیطرفانه و تعادل و جهتدهی نشده برنامه را اجرا کنند.»
طوسی یکی از آفتهای دوره بهروز افخمی را غالب شدن نگاه ایدئولوژیک عنوان میکند و میگوید: «در عین حال که معتقد هستم آقای افخمی یکی از افرادی است که اشراف کامل به سینما دارد، زبان سینما را میشناسد و کارنامه خودش هم تلفیقی از فیلمهای موفق و ناموفق بوده است و میتوانست با هوشمندی بیشتری این برنامه ادامه پیدا کند. نمیدانم اینها زاییده تصمیمگیری فردی خود افخمی است یا افراد پشت پرده ارائه طریق و اعمال نظر میکردند. هر دلیلی بوده و هر اتفاقی رخ داده مسیر بعدی باید با عبرت گرفتن از تمام نقاط ضعفهایی باشد که این برنامه را تهدید کرده است.» او در پایان تأکید میکند: «یک مجری توانمند که هم جاذبههای تصویری داشته باشد و نسبت به مقوله سینما اشراف داشته باشد باید سکان اجرا و مدیریت این برنامه را به عهده بگیرد. علاوه بر دیده شدن سینمای ایران و گفتوگوهای مرتبط با مسائل روز سینما، باید مقوله نقد به شکل اصولی مورد توجه قرار بگیرد. باید در جهت ارتقای نقد از طریق این برنامهها نقش بسیار فعال و راهگشایی داشته باشیم و سوءتفاهم بین اهالی سینما و جامعه منتقدان را به یک نقطه تفاهمآمیز تبدیل کنیم و نه اینکه به این سوءتفاهم دامن بزنیم. قواعد بازی ژورنالیسم رسانهای هم تعریفی دارد؛ خنثی نبودن، جسارت نشان دادن و بموقع یک نگاه نقادانه دلسوزانه را لحاظ کردن».
نیم نگاه
ابوالحسن داوودی : نگاه صدا و سیما به سینمای ایران نگاه کاملاً جناحی است و اهالی سینما به اهل و نااهل تقسیمبندی میشوند. برای برنامههای سینمایی لیست دارد که چه کسانی میتوانند در تلویزیون ظاهر شوند و چه کسانی نمیتوانند یا چه مسائلی مجوز مطرح شدن دارند و چه مسائلی ندارند. به نظر میرسد قبل از هر چیز باید تکلیف این نگاه و مسائل مشخص شود
جوادطوسی: برنامه فرهنگی قرار نیست که یک نگاه ایدئولوژیک را به مخاطب تحمیل کند و گرایشها جناحی و خطی را دستور کار قرار دهد. این نگاه با روح فرهنگی چنین برنامههایی تعارض دارد.