عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
روز سختی بود. بارش همزمان برف و باران در ۲۴ استان و ترکیب آن با بوران موجب یخزدگی و لغزندگی جادهها شدهبود. در نتیجه تعدادی از خودروها در آزادراههای قم و کرج در راه ماندهبودند. در کنار این، به دلیل بورانِ شدید امکانِ دیدِ مستقیم به ۳۰۰متر رسیده لذا، هواپیماها امکان پرواز نداشتند. یخزدگی سوزنها در خطوط ریلی موجب کندی سیر و حرکت قطارها و تاخیر چند ساعته بعضی از مقاصد شدهبود. در این شرایط با توجه به فشار سنگین و بهحق افکار عمومی، میبایست گرهها را یک یک با همکاری تمام مدیران و همکاران عزیز، سختکوش و فداکار سازمانم باز میکردم.
از شب گذشته با تمام عوامل جادهای، هوایی و ریلی درتماس بودم و مسائل را یکبار با هم مرور کردهبودیم. از دوماه پیش قرار داشتم که صبح برای سخنرانی در کنفرانس مدیریت پروژه شرکت کنم. به آنها اطلاع دادم که امکان حضور ندارم و مستقیم به مرکز مدیریت راهها رفتم. اکثر همکاران از شب گذشته تا صبح پلک روی پلک نگذاشته بودند ولی، با نشاط و سرزنده بودند. جناب دکتررضایی رییس کمیسیون عمران مجلس نیز تماس گرفت و قرار شد ایشان هم حضور پیدا کنند.
چندین بار با پلیس، هلال احمر، مرکز پخش فراوردههای نفتی و مدیران استانهای درگیر تماس گرفتم و از آخرین وضعیت مطلع شدم و همفکریهای لازم را با سازمانهای مختلف بهعمل آوردم. البته، مراقب بودم که در کار فرماندهی و مدیریت صحنه دخالت نکنم تا آنها بتوانند با توجه به تجربه و تخصص خودشان اتخاذ تصمیم نمایند. دوربینها نشان میداد که چگونه راهداران و سایر عوامل امدادی خودروهای در راهمانده را یک به یک رها میکردند و به حرکت میانداختند.
چندین هزار خودرو را نجات دادن کار سخت و طاقتفرسایی بود. آمارها نشان میداد که ورودی آزاده راه تهران-کرج خوشبختانه بسیار کاهش یافته بود. تردد شمارها نشان میداد که از ساعت ۷ الی ۱۰ صبح در مسیر رفت ۵۲۷ خودرو و در مسیر بازگشت ۶۶۰ خودرو وارد آزاد راه شدهبودند. بهتدریج، ابتدا آزاده تهران-کرج سپس خط قم-تهران و بعد هم خط تهران-قم باز شد.
همزمان پیگیر فرودگاهها بودم. رییس سازمان هواپیمایی کشوری و مدیران عامل شرکت فرودگاهها و شهر فرودگاهی و همکارانشان از شب گذشته با بیدار-خوابی تمام تلاششان این بود که فرودگاه را برای عملیات آماده کنند تا به محض اینکه امکان دید مستقیم افزایش پیدا کرد، امکان پرواز فراهم باشد. به گفتهی کارشناسان دید مورنیاز حداقلی برای برخاست ۵۰۰متر و برای فرود ۸۰۰متر است. حدود ظهر ابتدا در مهرآباد و سپس فردگاه امام دید بهتر شد ولی، پایدار نبود و نمیشد اعلام قطعی کرد. خلبان بر اساس دستورالعملهای پروازی باید این عامل را در کنار سایر عوامل مورد ارزیابی قرار دهد و تصمیم به پرواز بگیرد.
با توجه به مجموعه شرایط و ناپایدار بودن جو، اکثر خطوط هواپیمایی داخلی تصمیم به لغو پروازها گرفتند که درست هم بود.لذا، در مهرآباد فقط پرواز آقای دکتر جهانگیری از شیراز به تهران فرود آمد. در فرودگاه امام نیز تا حالا که این یادداشت را مینویسم ۷ پرواز نشسته است لیکن، پروازی برنخاستهاست. کولاک بسیار شدید و مجددا دید بسیار محدود شدهاست. شرایط سختی است، چون مسافران به دلیل برهم خوردن برنامههایشان قطعا خشنود نیستند. شرایطشان در فرودگاه حتما خوب نیست. به دلیل ایمنی اجازه کوچکترین ریسکی حتی در حد یکهزارم را ندادهام. مدارا کردن در این شرایط کار آسانی نیست. فعلا برنامه این است که فردا حدود ظهر همهچیز به حالت عادی بازگردد.
در همین حال، مسائل ریل را پی میگرفتم. آنجا مشکل کمتری داشتیم لیکن، بیمشکل هم نبودیم. یخزدگی سوزنها و مشکلات کارگری شرایط مدیریتی را سخت کردهبود. از یک طرف می خواستیم که عملیات عادی به پیش رود. از سوی دیگر، در نظر داشتم که با افزایش تعداد قطارهای تهران-قم و تهران-کرج به کسانی که سفر ضروری به این دو مقصد داشتند خدمت کنیم. با توجه به مشکلاتی که در آپرین، اسلامشهر و پرند داشتیم امکان پذیرش به موقع قطارهایی که به تهران میآمدند با مشکل روبرو بود.
مدیرعامل راهآهن به ایستگاه تهران رفت تا مستقیما مسائل را راهبری کند و خوشبختانه به تدریج توانست که سرعت پذیرش قطارها را افزایش دهد. پس از آن نیز موفق شد که تعداد قطارهای فوقالعاده اعزامی به قم و بالعکس را به پنج رام افزایش دهد. ولی، برنامه چهار قطار به سمت مشهد نیز لغو گردید که بر اساس گزارش که من دریافت کردم با پیامک به مسافران اطلاعرسانی شدهاست. ولی، قطعا موجب ناخشنودی آنان شدهاست.
ساعت ۲ بعدازظهر به منظور ارزیابی عینی آزادراه تهران–قم به سمت قم عزیمت کردم. تا راهداری نعلبندان در نیمه راه رفتم و مطمئن شدم که تمامی در راهماندگان رها شدهاند و خط قم-تهران روان لیکن، خط تهران-قم با مشکلاتی مواجه بود. در راهداری، به همکاران راهدارم که شبِ گذشته تا صبح نخوابیده بودند، خدا قوت گفتم و از آنها گزارش کارها را گرفتم و برخی هماهنگیها را انجام دادم.
هر چند امکان عبور با احتیاط وجود دارد لیکن، پیشنهاد پلیس این است، با توجه به سردی فوقالعاده امشب و امکان رخداد تصادفهای زنجیرهای بهتر است راه را مسدود کند. البته تصمیم این موضوع بر عهده پلیس است. حدود ساعت ۷:۲۰ بعدازظهر به آخرِ جلسه دولت رسیدم. با توجه به سنگینی برف، از ابتدای صبح از تعدادی از پیمانکارانی که در مسیر با وزارتخانه همکاری دارند خواسته بودیم که امکاناتشان را برای پاک سازی محور تهران-قم گسیل دارند. در این ارتباط باید از پیمانکاری محمدیان سپاس بگویم که جوانمردانه وارد شد.
تا اینجا گزارشی بود که تمایل داشتم به مردم عزیز ارائه کنم. لیکن ضروری است که چند نکته کلیدی را نیز با هموطنان درمیان بگذارم. مطلع شدم که در برخی رسانهها آمدهاست که دستگاهها غافلگیر شدند. قطعا اینگونه نبود. اجازه دهید قدری صحنه را برای شما توصیف کنم.
حجم ترافیک عبوری از ورودیها و خروجیهای تهران بسیار زیاد است. اکثر جادهها بیش از ظرفیت طراحیشان زیر بار هستند. طبیعی است که تابآوری آنها در برابر تغییرات جوی سنگین و یا هر تغییر ناگهانی، بسیار محدود است. مشکل فرهنگ عمومی رانندگی نیز در چنین شرایطی خود را نشان میدهد. علیرغم اینکه از دیروز بعد از ظهر اطلاعیهها هواشناسی، پلیس و راهداری مبنی بر خودداری از سفرهای غیر ضرور و تجهیز خودروها به زنجیر چرخ و سایر تمهیدات بود، در طول مسیر حتی یک مورد خودرو با زنجیر چرخ مشاهده نکردم.
پرآشکاراست که خودروهای سبک با لاستیکها صاف در همان آغاز در جادههای لغزنده چه وضعیتی پیدا میکنند و چگونه هم خود را گرفتار و هم جاده را مسدود میکنند. طبیعی است که با اولین سدِّ معبر با توجه به بارش سنگین برف و کولاک، ما بقی خودروهایی که مجهز هم هستند امکان عبور پیدا نمیکنند و وضع همین میشود که شد. و گرنه هم پلیس، هم نیروهای هلال احمر و هم راهداری هر یک تمام تلاش خود را پاک کردن جادهها، نمک پاشی، امدادرسانی و مدیریت ترافیک از قبل انجام داده و آمادگی گامل داشتند. لیکن، مدیریت جاده با هزاران خودرو در حال عبور، در صورتی عملکرد مناسب خواهد داشت که همه همکاری و همه به قواعد پایبند باشند.
نکتهی دوم، ضعف سیستم جایگزین و به عبارتی پدافند غیر عامل برای حملونقل عظیم تهران است. روزانه بیش از پانصدوپنجاههزار خودرو به تهران وارد و خارج میشوند. آیا امکان جلوگیری از تردد این عدد عظیم و ورود آنها به جادهها میتوان گرفت. آیا امکان اقامت این عدد بزرگ در شهرهای مبدا و یا مقصد وجود دارد؟ حداکثر در چنین مواقعی تا حدی تعداد آن کاهش یابد ولی، تردد قابل ممانعت نیست.
از ابتدای مسؤولیتم تا کنون با طرح قطار حومهای هم در پی کاهش مصرف انرژی، کاهش آلودگیِ هوا و ایمنی و رفاه حومهنشینان بودم و هم در پی آن بودم که در چنین روزهایی قطار به کمک جاده بیاید و امکان دسترسی ایمن مردم به مقاصدشان را برای سفرهای ضروری فراهم سازد. هرچند موضوع در برنامهی ششم به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید لیکن، نه در سال ۹۶ اعتباری برای آن منظور شد و نه در سال ۹۷ تا این لحظه در لایحه بودجه و گزارش کمیسیون تلفیق رقمی برای آن پیشبینی شدهاست.
امیدوارم، که چنین روزهای سختی یادآور این نکته در سطح رییس جمهوری، دولت و مجلس باشد تا برای تهران و سایر کلانشهرهای ایران و حومهشان یک سیستم حملونقل حومهای ریلی مطابق آنچه در برنامهی ششم پیشبینی شده را تامین مالی کنند. از اینکه تا این حد دولت و مجلس دچار روزمرگی شدهاند و تا این میزان توان اندیشه و اجرای طرحهای زیربنایی را از دست دادهاند، برای ایران نگرانم.
نکتهای هم میخواهم به همکاران خود بگویم و آن اینکه بیدریغ از آنان سپاس دارم. آنان در این روزهای سخت مردانه قامت خدمت میبندند، سخنهای درشت و سخت میشنوند و علیرغم سختی معیشتشان از هیچ فداکاری دریغ نمیکنند. سختتر آنکه علیرغم پیگیریها بیوقفهی مدیرعامل راهآهن و من و همچنین راهداری برخی از آنان دریافت حقوشان نیز بهتعویق افتادهاست. چه توان کرد که نظام بودجهی کشور بیشتر به تشکیلات توزیع یارانه و اعانه تبدیل شده و حتی پشتیبانی از راهبری معمولی و تجهیز سیستمهای زیربنایی کشور چون راهآهن و راهداری نیز با گرفتاری روبرو شدهاست.