شاید بتوان مهمترین مشکل انسان امروزی در کشوری با مختصات و مشخصات ایران را انبوهی اطلاعات و ضروریترین مهارت مورد نیازش را، مهارت تشخیص اطلاعات درست از غلط و به عبارتی انتخاب اطلاعات دانست.
در این وضعیت بغرنج، رسانهها – اعم از دیداری، شنیداری، مکتوب و مجازی- با تهدیدهای بالقوه مواجهند و هم با فرصتهای طلایی. تهدید بالقوهشان ناظر به از دست دادن سرمایه اجتماعیشان – یعنی خیل مخاطبان- و فرصت طلاییشان به معنی افزایش اعتماد و اقبال اجتماعی – به معنی افزایش مخاطب- است.
در دورۀ «هر انسان، یک رسانه» و در زمانه «رسانه بازی» و «رسانه سازی» برخی ابزارهای رسانهای – به طور مشخص شبکههای اجتماعی- خواسته یا ناخواسته ارکان حیاتی و هویتی کشور را به بازی گرفتهاند و بدون توجه به آثار و تبعات این «خبر بازی» و «خبرسازی» به انتشار مطالبی میپردازند که در هیچ دستگاه عقلی و انسانی، قابل پذیرش نیست.
در تهران، برف سنگینی میبارد، تمام امور تحت تأثیر قرار میگیرند، از جمله پرواز هواپیماها دچار اختلال و تأخیر میشود. مسافران در فرودگاه در بلاتکلیفی آزاردهندهای قرار میگیرند، به طور طبیعی اعتراض میکنند. این اعتراض در داخل سالنهای انتظار بروز مییابد. در آن سالن چند بانک کشور شعبه و دستگاه خودپرداز هم دارند. خبری که تولید و منتشر میشود، ورشکستگی بانکی را اعلام میکند که شعبه و دستگاه خودپردازش در محل اعتراض مسافران بلاتکلیف به تأخیر در پرواز هواپیماست!!
آیا این «خبر بازی» و «خبر سازی» نیست؟ آن بانک که قریب ۹۰ سال است در افزایش اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی کوشیده است، قربانی چه چیزی می شود؟! جز بیاخلاقی؟ جز فهم نادرست از یک رویداد؟!
در این وانفسا که آلودگی هوا به ناکارآمدی دولت ربط داده میشود!! و در زمانهای که تسویه حسابهای شخصی در ملأعام و در رسانههای مجازی انجام میشود، وضعیت سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی به دستگاهها و سازمانهای خدماتی و حساس چه میشود؟
آنها که مدام رویاهای غیرانسانی و غیراخلاقی و مغرضانه خود را، در قالب خبر، گزارش و عکس منتشر میکنند و البته با ناشیانهترین روشها، سعی در ناامیدسازی و مأیوس نمودن مردم نسبت به شرایط اقتصادی ، وضعیت بانک ها و بازار پول و سرمایه – به رغم سامان دهی بازار غیر متشکل پولی توسط دولت و بانک مرکزی – دارند، آیا فقط لحظهای به آثار و تبعات اقداماتشان میاندیشند؟
کانالهای تلگرامی در اختیار دشمنان این مرز و بوم و رسانههای مزدبگیر و تابلودار بیگانه که هرلحظه، خبر ورشکستگی و خروج منابع از فلان بانک را در بوق میکنند، تا چه اندازه وجاهت رسانهای و اجتماعی دارند؟
حتماً در دستگاههای عالی نظارتی، امنیتی، نظامی و انتظامی کشور، این امور پایش و رصد میشوند و حتماً اقدامات لازم برای جلوگیری از این مسمومسازی گسترده فضای ذهنی جامعه انجام میشود، امّا روی سخن در این مقال، با کسانی است که بدون داشتن مهارت انتخاب اطلاعات و بدون کمترین معرفت رسانهای، اخبار دروغ و ناامیدکننده عوامل صهیونیسم و امپریالیسم جهان را بازنشر میکنند. آیا این خدمت بیمزد و مواجب، جز گام برداشتن در مسیر تحقق آرزوهای محال شبکه صهیونیستی- آمریکایی است؟
در هرجامعهای با هرشرایطی، حتماً اشکالاتی وجود دارد. هرحکومت و هردولتی، حتماً نارسایی و کاستی و نقص دارد. آیا راه رفع مشکلات، انعکاس نارساییها، بیان کاستیها، انتقاد و آگاهسازی افکار عمومی، دروغسازی و سلب اعتماد اجتماعی به نهادهای اقتصادی و مورد اعتماد مردم است؟
تکلیف با کانالهای تلگرامی مزدور، سایتهای مزدور داخلی و خارجی و شبکههای گسترده آمریکایی- صهیونیستی مشخص است. روی سخن با خیل افراد و رسانههایی است که ناخواسته و از روی جهل به خدمت دشمنان دین و میهن و مردم در آمدهاند. باید از اینان پرسید اَین تَذهبون؟ به کجا میروید؟ …
در آستانه ورود به چهل سالگی جمهوری اسلامی ایران، حداقل انتظار از رسانهها و مخاطبان میلیونی، بلوغی به اندازه چهل سال دشمنی دشمنان و مقاومت مردمان این دیار است. در دورهای که «رسانهسازی» و «رسانهبازی» بزرگترین بحران جامعه است و عده ای سخت می کوشند آدرس غلط بدهند و بحران را متوجه دارایی مادی و اجتماعی مردم نمایند.
با استناد به چهل سال تجربه ، با هم از این بحران نیز عبور خواهیم کرد ، به شرطی که مهارت تشخیص و گزینش اطلاعات را بیش از پیش بیاموزیم و به کار بندیم .
دکتر ابراهیم حسینی