رای الیوم نوشت: ظهور طالبان و القاعده موجب نزدیکی بیشتر بین ایران و هند، برای حمایت از ائتلاف شمالی به رهبری احمد شاه مسعود شد و پس از سقوط طالبان، دولتهای همسایه بدنبال ابزاری برای پایان دادن به نزاع در مورد افغانستان و متوقف نمودن فعالیتهای گروههای تروریستی برآمدند.
به گزارش «انتخاب»، با سقوط نظام شاه، امریکا دشمنی خود با دولت اسلامی را آغاز نموده و تلاش کرد ایران را به عزلت سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی بکشاند. در همین راستا، بر هند برای کاهش خرید نفت از ایران فشار آورده و دولتهای خلیج به سرعت به پایتخت هند رفتند تا طرف هندی را در مورد خرید نفت از آنها به جای ایران، قانع کنند. علاوه بر این، ایالات متحده مانع از ادامه اجرای قرارداد انتقال گاز از ایران به هند، از طریق پاکستان شده و به تدریج، ایران از رتبه سوم دولتهای صادر کننده نفت به هند، به رتبه دوازدهم تنزل پیدا کرد و روابط بین دو کشور دچار نوعی سستی شده و هر یک از این دو به دلیل تحریمهای ایالات متحده و دولتهای اروپایی برای بانکهای ایران، در مبادلات تجاری خود دچار مشکل شدند.
با این حال، هند تلاش کرد در روابط خود با ایالات متحده، اسرائیل و دولتهای خلیج از یک سو، و ایران از سوی دیگر، توازن را رعایت کند؛ از این رو، کوشید ائتلاف مخالف با ایران را در مورد نیاز مبرم هند به ورود به بازارهای دولتهای آسیای میانه و افغانستان، بدون عبور از پاکستان، قانع کند. پس توافق هایی را با تهران امضا کرد، مبنی بر ساخت بندر چابهار ایرانی، برای انتقال کالاها به افغانستان و اسیای میانه.
رکود اقتصاد جهانی تاثیری منفی را بر امنیت و استقرار بسیاری از دولتها گذاشته و موجب افزایش نسبت بیکاری، بالا رفتن قیمتها و تعمیق شکاف بین ثروتمندان و فقرا، به دلیل آشفتگی های اجتماعی شده است و هند و ایران نیز از این مساله مستثنی نیستند؛ به همین جهت هر دو طرف در پی آن هستند که بازارهای جدید و فرصتهای سرمایه گذاری خارجی را برای خود فراهم کنند. با توجه به این شرایط، هند و ایران در سفر روحانی به این کشور، برای بهبود روابط دو جانبه و امضای قراردادهای اقتصادی، تجاری و نظامی تلاش می کنند.
واشنگتن بر فشارهای خود بر تهران افزوده و در افغانستان، پاکستان و کردستان عراق مراکز آموزشی برای جنبش های مخالف نظام ایران ایجاد کرده است و برخی دولتهای خلیج و تل آویو نیز در این مسیر به آمریکا کمک می کنند.
در این میان، هند از این مساله و نیز نزدیکی اسرائیل، عربستان و آمریکا برای ایجاد ائتلافی علیه ایران آگاه است و بویژه پس از سفر نتانیاهو به دهلی نو و سفرهای عربی نخست وزیر هند، چالش ها و موانع موجود بر سر راه گسترش روابط با ایران را دریافته است.
با افزایش تشنج ها میان هند و همسایه اش پاکستان، و نزدیکی اروپا به تهران، این کشور در برابر خود چاره ای جز تقویت روابط با ایران نمی یابد؛ با اینکه می داند به دلیل داشتن روابط نزدیکی با دولتهای عربی و اسرائیل، به صورت همزمان، فشارهای زیادی را در این راه متحمل خواهد شد. هند بخوبی می داند که اگر از ارتباط با ایران سود نبرد، به زودی چین فرصتها را غنیمت شمرده و بازارهای ایران و فرصتهای سرمایه گذاری در منابع نفتی و گازی ایران را از آن خود می کند.
با وجود عقب نشینی نیروهای ایالات متحده و پیمان ناتو از افغانستان و باقی گذاشتن پایگاههای نظامی دائمی در این منطقه، واشنگتن از دولتهای همسایه افغانستان می خواهد نقش فعالتری را در این باره ایفا کنند. پاکستان مخالف هر گونه ایفای نقشی از سوی هند است؛ چرا که این امر منافع ملی آن را تهدید می کند، اما دولت افغانستان قصد دارد روابط خود با ایران و هند را تقویت کند و این نزدیکی همچنین می تواند باعث جذب روسیه شود. روی کار آمدن ترامپ می تواند در این نزدیکی ها کارشکنی کند، اما نمی تواند به کلی مانع آن شود.
با این اوصاف، ایا می توان گفت اراده ملتها از عوامل سیاسی قویتر بوده و قادر است در مقابل چالشها ایستادگی کند به این اعتبار که همگی سرنوشت و منافع واحدی دارند؟