كرباسچی می گويد: هرکس بخواهد در تهران کار کند هم به سلامت جسمی نیاز دارد و هم موافقت ارکان مختلف نظام. یعنی اینکه بتواند با دولت، مجلس، قوه قضائیه و نهادهای مختلف کار کند. اینکه کسی فکر کند بدون موافقت ارگانهای مختلف میتواند شهر تهران را اداره کند، نادرست و ناممکن است. البته در شرایط حاضر به گفته خود ایشان مسئله اصلی آقای نجفی مشکل جسمی است.
متن کامل گفتگوی شرق با کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران در زیر می آید:
با توجه به صحبتهای آقای نعیمیپور در گفتوگو با امتداد، موضع حزب کارگزاران پیرامون مسائلی که برای آقای نجفی پیش آمده، چیست؟
ما موضعمان را گفتهایم. مواضع ما چیزی غیر از موضع آقای محسن هاشمی نیست. آقای نجفی اعلام کسالت کردند و شورا باید درباره این موضوع تصمیم بگیرد.
پس با توجه به صحبتهای آقای نعیمیپور جلسهای نبوده که آقای محسن هاشمی یا حزب کارگزاران از آقای نجفی بخواهند که ایشان استعفا دهد؟
جلسه زیاد بوده، من نمیدانم آقای نعیمیپور از کدام جلسه حرف زدهاند یا از چه جلسهای اطلاع داشتند.
گفتند گویا جلسهای بوده برای اعمال فشار برای پذیرش استعفا یا توصیه به استعفا.
یعنی آقای نعیمیپور آن جلسه خصوصی را شنود کردند؟
ایشان گفتهاند «اخیرا افراد مؤثر حزب کارگزاران سازندگی به منزل آقای نجفی رفتهاند و در آنجا بحثهای مختلفی مطرح شده. در آنجا هم بزرگان حزب کارگزاران معتقد بودند که آقای نجفی باید کنارهگیری کند. معتقدم باید محتوای این جلسه برای همه ملت روشن شود، اینکه چرا این حرف زده شده است».
از ایشان بپرسید این افراد مؤثر چه کسانی بودند؟ بعد هم هر جلسه خصوصی در هر جا و هر منزلی باید برای همه ملت مطرح شود؟
احتمالا شما و آقای هاشمی جزء این افراد بودید؛ چون شما در کارگزاران مؤثر هستید.
همه در کارگزاران مؤثرند. آقای نجفی هر بار از ما یا هریک از اعضای حزب خواسته که به ایشان مشورت دهیم یا جلسهای داشته باشیم، قطعا دریغ نکردیم.
نظر مشورتی شما این بوده که آقای نجفی در مقام شهرداری بماند؟
ما زمانی به ایشان پیشنهاد کردیم قبل از اینکه این بحثها مطرح شود. بعدا نظرات دیگری مطرح شد که ما خدمت ایشان گفتیم.
یعنی پیشنهاد شما این بود که آقای نجفی شهردار شوند و در حوزه شهرداری بمانند یا نظر دیگری داشتید؟
پیشنهاد ما این بود که اگر آقای نجفی میتواند، در شهرداری بماند و اگر توان جسمی و سیاسی اجرای این کار را دارد، بماند.
گفتید نظر شما این بود که اگر آقای نجفی توان ادامه این کار را ندارند، استعفا دهند. با توجه به نزدیکی شخص شما به آقای نجفی ایشان با چه تهدیدها و چالشهایی روبهرو بودند که میتوانست مانع ادامه کارشان شود؟
من قبلا در مصاحبه با روزنامهها گفتهام تا زمانی که آقای نجفی صلاح بدانند و در شهرداری بمانند، ما از ایشان حمایت میکنیم و ایشان منتخب شورا هستند. اما زمانی که خودشان تصمیم به استعفا میگیرند، دیگر نمیتوان ایشان را مجبور به ادامه کرد.
پس شما برگزاری جلسهای را که در آن به تعبیر آقای نعیمیپور افراد مؤثر حزب کارگزاران از آقای نجفی بخواهند که استعفا دهد تکذیب میکنید؟
عرض کردم ما جلسههای زیادی با ایشان داشتیم؛ گاهی پیشنهاد کردیم ایشان شهردار شود و گاهی پیشنهاد کردیم که ملاحظات دیگر را در نظر بگیرند. باید ببینیم آقای نعیمیپور کدام جلسه را میگویند.
لطفا صریحتر درباره این ملاحظات توضیح دهید. به نظر شما آقای نجفی باید چه ملاحظاتی را رعایت میکردند؟
ملاحظه اول این است که ایشان باید بتوانند در تهران کار کنند.
منظور شما از اینکه بتواند در تهران کار کند چیست؟ اشاره شما به بیماری آقای نجفی است یا به نکته دیگری اشاره دارید؟
من خیلی علاقهای به مطبوعاتیشدن این موضوع ندارم چون نه بهنفع آقای نجفی است و نه جریان اصلاحات.
اتفاقا به نظر من بهنفع جریان اصلاحات است که مواضع حزب کارگزاران و اتحاد ملت بهطور صریح بیان شود.
ببینید هرکس بخواهد در تهران کار کند هم به سلامت جسمی نیاز دارد و هم موافقت ارکان مختلف نظام. یعنی اینکه بتواند با دولت، مجلس، قوه قضائیه و نهادهای مختلف کار کند. اینکه کسی فکر کند بدون موافقت ارگانهای مختلف میتواند شهر تهران را اداره کند، نادرست و ناممکن است. البته در شرایط حاضر به گفته خود ایشان مسئله اصلی آقای نجفی مشکل جسمی است.
شما مشکل اصلی را مشکل جسمی میدانید اما در ابتدا مسئله رقص دختربچهها و احضار آقای نجفی به دادسرا پیش میآید و بعد یکباره رسانهایشدن بیماری ایشان. همزمانی این وقایع این شائبه را در افکار عمومی ایجاد میکند که مشکل اصلی بیماری آقای نجفی نیست.
آقای نجفی رسما در متن استعفایشان نوشتهاند که به دلیل بیماری استعفا میدهند.
آقای نعیمیپور میگویند دلیل اصلی فشارهایی بوده که از بیرون به آقای نجفی وارد شده و اینطور از حرفشان میتوان فهمید که حزب کارگزاران نیز در این مورد اعمال نفوذ کرده است.
آقای نجفی زنده و حاضر هستند؛ وقتی رسما نوشتهاند من بیماری دارم و به دلیل بیماری کنار میروم درست نیست که ایشانرا متهم به دروغگویی کنیم. آقای نعیمیپور به خاطر اختلافهای حزبی آقای نجفی را متهم به دروغگویی کرده که ما این کار را درست نمیدانیم.
اگر شورای شهر استعفای آقای نجفی را بپذیرد، آقای هاشمی بهعنوان گزینه جایگزین مطرح میشود؟ موضع شخص شما در این زمینه چیست؟ حزب کارگزاران دراینباره چه نظری دارد؟
حزب کارگزاران دراینباره نه بحثی کرده و نه موضعی گرفته ولی شخص من از همان ابتدا که میخواستند شهردار انتخاب کنند، اعتقاد داشتم آقای محسن هاشمی با توجه به سابقه کارشان در شهرداری برای شهرداری مناسبترند. وقتی شورا آقای نجفی را انتخاب کرد، ما مخالفتی نکردیم و تلاش کردیم اگر ایشان کمکی خواست، دریغ نکنیم.
روزنامه حزب شما یعنی سازندگی در شمارههای اخیر بهشکل خاص از آقای هاشمی حمایت میکند. خب نجفی برود و هاشمی بیاید لاجرم مهدی چمران وارد شورا خواهد شد.
روزنامه سازندگی تاکنون حمایت ویژهای از کسی برای شهرداری نداشته است و البته این حق یک نشریه است که دیدگاه خود را بیان کند. ما درباره آقای چمران قضاوتی نداریم اما اساس دموکراسی بر وجود اکثریت و اقلیت است و ما نباید از حضور اقلیت در شورا نگران باشیم و اشتباه اصولگرایان را در حذف اصلاحطلبان تکرار کنیم.
اگر از ابتدا آقای هاشمی بهعنوان گزینه شهرداری مطرح بودند چرا در فهرست ۲۱نفره قرار گرفتند.
آن فهرست ۲۱نفره را حزب کارگزاران انتخاب نکرد بلکه انتخاب شورای عالی اصلاحات بود.
اما در میثاقنامهای که امضا شده گفته شده افرادی که به شورا میروند مسئولیت دیگری را قبول نکنند. فکر نمیکنید به دلیل این تعهد آقای هاشمی بهطور سیستماتیک نتوانند شهردار شوند؟
اگر اعضای شورای شهر یک روز میثاقنامه امضا کنند اختیار دارند یک روز هم آن را اصلاح کنند.
این رویه هرجومرج ایجاد نمیکند؟
نفس میثاقنامه مبنای قانونی ندارد. مثلا آقایی بخواهد وزیر شود، نمیشود جلوی وزیرشدنش را گرفت.
خب میثاقنامه برای همین است. اینکه کسی بعد از رأی مردم وزیر و وکیل نشود. اینطور نیست؟
شما میثاقنامه را مثل قانون وحی منزل گرفتهاید. کجا هرجومرج میشود. اینکه یکی از خود شورا بتواند شهردار شود و بتواند شهر را اداره کند و مورد توافق همه ارگانها و نهادها و دولت باشد و به مردم شهر خدمت کند، آیا این یعنی هرجومرج میشود؟ یا اینکه ما مدام بگردیم دنبال افرادی که یا ضعف بدنی داشته باشند یا با نهادها و دستگاهها مشکل داشته باشند یا قوه مجریه، مقننه و قضائیه با آنها مشکل داشته باشد یا اینکه یا وسط کار رها کنند و بروند. بهتر است فردی که توانایی دارد مصلحت مردم را در نظر بگیرد و شورای شهر با او موافق است بیاید. البته شک دارم همه اعضای شورا آن را امضا کرده باشند.
اگر امضا نکرده باشند اجازه ورود داشتهاند؟
آن میثاقنامه بعد انتخابات بوده، نه قبل انتخابات و ربطی ندارد. تا جایی که میدانم همه امضا نکردهاند.
آقای هاشمی امضا کردهاند؟
از خودشان بپرسید. همه اینها فرض بر این است که شورای شهر بخواهند استعفای آقای نجفی را بپذیرند یا نه. شاید ایشان خودشان بخواهند استعفا را بپذیرند.
فکر نمیکنید وضعیت کنونی به ناامیدی مردم دامن بزند؟
به نظرم این قضیه خیلی ساده است. نباید پیچیدهاش کرد. شهرداری آمده و مدتی خدمت کرده و کارهای مثبتی انجام داده و در وسط کار حالا خودش میگوید به دلیل بیماری دیگر قادر به ادامه کار نیست. همان آقای نعیمیپور که در مصاحبهاش آقای نجفی را به دروغگویی متهم کردهاند خودشان باید بیایند و توضیح بدهند.
رابطهتان با آقای نجفی پس از خروجشان از حزب کارگزاران کماکان مثل سابق است؟
حتی بیشتر هم بوده. با آقای نجفی در این مدت در ارتباط بودیم. اگر هم ما مشورتی به ایشان داده باشیم در رابطه با تصمیم ایشان در شهرداری تغییری ایجاد کرده آن مشورت خیرخواهانه و برای مصحلت ایشان و شهر و مردم بوده و براساس اعتمادی بوده که آقای نجفی به ما داشته طبیعی است اگر چیزی به نظرش بیاید با ملاحظاتی غیر از خیرخواهی حرف بزند آن کار خلاف است.
رایزنیهای دیگری هم در موضوع استعفای آقای نجفی مطرح شده، آیا فشارها به دلیل رویه ضدفساد بوده؟
آقای نجفی را کسی نمیدانم که به خاطر فشارها از ناحیه فساد مالی که افشا کردهاند بخواهد عقبنشینی کند.
نعیمی پور که سابقه حضور در یک نهاد امنیتی را هم دارد، با چه سندی چنین ادعایی را مطرح کرده است؟ اینکه فردی مدعی شود اعضای یک حزب به نجفی توصیه کرده اند کناره گیری کند، آیا نیاز به اثبات و ارائه دلیل و مدرک ندارد؟ آیا کسی که چنین ادعایی مطرح کرده، به شنود دسترسی دارد؟ چطور می توان ناگهان چنین ادعایی بدون سندی را مطرح کرد و طلبکارانه از طرف مقابل انتظار شفاف سازی داشت؟