السلام علیکم یا محال معرفه الله و الادلاء الله علی الله،مهبط الوحی و اولیاء النعم و ساسه العباد و ابواب الایمان و امناء الرحمن.
«انتخاب» ضمن ابراز عشق و ارادت خالصانه و مودت خاضعانه به خاک پای آستان ملک پاسپان و مقدس مولانا و سیدنا و مخدومنا المعظم،الامام الرئوف،حضرت علی بن موسی الرضا (ع) سالگرد ولادت هشتمین مهر سپهر سروری را به همه مسلمانان بویژه شیعیان ایران تبریک عرض می کند.
«الصلاه و السلام علی حجه الله ،ثامن الائمه النجباء السلطان ابالحسن الامام علی بن موسی الرضا المرتضی علیک و علی ابائک الاف التحیه و السلام»
«انتخاب» ضمن ابراز عشق و ارادت خالصانه و مودت خاضعانه به خاک پای آستان ملک پاسپان و مقدس مولانا و سیدنا و مخدومنا المعظم،الامام الرئوف،حضرت علی بن موسی الرضا (ع) سالگرد ولادت هشتمین مهر سپهر سروری را به همه مسلمانان بویژه شیعیان ایران تبریک عرض می کند.
ديـده فرو بسته ام از خاكيان
تا نـگرم جلـوه افـلاكيـان
امشب آسمان نشانی از بی نشانها دارد ، زمین میهمان آسمان است، از اوج آسمان ها تا مدینه و مرو ملائک از سماء صف کشیده اند و هلهله سر می دهند . پرتوى از نور رخشان امامت بر زمين تابيد، مژده اى شادي بخش، دلهاى زمينيان را فراگرفت وتاريكناى سلطه گرى و ضلالت به رسوایی افتاد .
امشب ، دهم ذی القعده ، شب ولادت هم او که مهر احمدی است و نگین ایران زمین ، به حرم مطهرش وارد می شوی ، با پای دل ! حس غریبی وجودت را فرا می گیرد ، چتر دلت سریر باران می شود و دشت سینه ات پر می شود از باران مهر . چشمها را بنگر ، همه در امتداد حرم بارانی اند . می شنوی ؟ ترانه های بهاری را به گوش جان ؟ سفر شروع شده ؛
آشنا سلام ، آقای من سلام !
آقای بزرگوار ، احرام حرمت بسته ام ، اما اینبار غریب منم ، من! غریبانه آمده ام :
اینک ای خوب فصل غریبی سرآمد چون تمام غریبان تو را می شناسند
کاش منهم عبور تو را دیده بودم کوچه های خراسان تو را می شناسند
ای مسیح لاله زار عشق ! شکوه ماندنی ترین قصیده ای که از دیار بی نشان رسیده ای ، دل به زیارت تو اوج می گیرد و پر می شود از غزل و من پر از غوغای رضا ، رضا :
دوست دارم صدات کنم، تو هم منو نگا کنی من تو رو نگات کنم , تو هم منو صدا کنی
قربون چشمات برم , از راه دوری اومدم جای دوری نمیره ، اگه به من نگا کنی
دل من زندونیه , تویی که تنها میتونی قفس واکنی و پرنده رو رها کنی
میشه کنج حرمت گوشه قلب من باشه میشه قلب منو مثل گنبدت طلا کنی
تو سرت شلوغه زیر دستیات فراونند از خدا میخوام, کمی نیگا به زیر پات کنی
تو غریبی و منم غریبم , اما... چی میشه دل این غریبه رو با خودت آشنا کنی
دوست دارم تو ایونِ آینه ات از صبح تا غروب من با تو صفا کنم , توهم منو دعا کنی
به وفای کفترای حرمت من میخوام کفتری باشم ,که تنها تو منو هوا کنی
دلمو گره زدم به پنجره ات دارم میرم دوست دارم تا من میام, زود گره ها رو واکنی
صد هزار دفعه هم شده پای ضریح زار میزنم تا یه بار دلت بسوزه, دردامو دوا کنی
آقا ! دعایمان کن که راه را از بی راه که با تار مویی از هم جدا شده بشناسیم. ازخدا بخواه به حرمت عظمتت ما را با کسبه دین ، حمله تعصب و عمله ارتجاع همگام نسازد.
آقا! دعای فرج را زیاد می خوانیم . تفسیر آیات استجابتش با شما.
آقا! نام تو مثل گل ، بوی خدا می دهد. از خدا بخواه ما را لحظه ای به خود وا مگذارد .
سايه شه مايه خرسـندى است مُلك رضا مُلك رضامندى است
سخاوتمند به خدا نزدیک است به بهشت نزدیک است،با مردمان هم نزدیک است
سخـاوتمنـد هرگز نيست تنهـا كه تنـهايى نصيب ديگران است سخـى باشد قريـب رحمت حق به نزديك بهشت و مردمان است
26 ـ صديقُ الجاهِلِ فى التَّعَب
دوستی با نادان تو را به سختی اندازد
به نـادان مكـن دوستى ، چون تـو را گـدازد ز كـزدار خـود روز و شب بگفتـا علــ ى بن موسـى الـرضـا رفاقـت به نـادان غـم اسـت و تعب
27 ـ اَفضَلُ العَقلِ معرفَةُ الاِنسانِ بِربّه
ز خـاطر مـبر شـكـر يزدان پـاك كه شـكـر نعـَم نعمـت افزون كنـد بهين دانش اى دوست، آن دانشى است كه ات رهـبرى سوى بـى چـون كند
28 ـ مَن رَضى َ باليَسيرِ مِنَ الحَلال خفّت مَؤونتهُ
رضـا بـاش بر داده كردگـار كـه خشنـودى از حق بوَد بندگى اگر شـاد گـردى به اندك حلال سبـك بـگـذرى از پل زندگـى
29 ـ مَن رَضى بالقَليل مِن الرِزقِ قُبِلَ منه اليسيرُ مِنَ العمَل
كلامـى شنـو از شهنشاه طـوس ولـى ّ خـداونـد و سبـط رسـول چون بر رزق اندك رضايى ، خداى كنـد طـاعـت انـدكـت را قبول
30 ـ الصَّمتُ يَكسبُ المحبّةَ و هو دليلٌ على كُلِّ خيرٍ
سکوت یا خموشی موجب محبت دیگران شود و راهنمای هر خیری ست
ز حسن خموشى و اوصاف آن چنين گفت شاه خراسان، رضا خموشـى به بار آورَد دوستـى شـود رهگشـاى همه خوبهـا
31 ـ مَن حاسَبَ نَفسَه رَبِحَ و مَن غَفَلَ عَنها خَسِرَ
هر که از خود حساب کشد سود برده و هر که از این امر سرباز زند زیان برده
تواى كه ديده فرو بسته اى ز كرده خويش هميشـه زشتـى احـوال ديگران بينـى حساب نفس بدانديش كن كه سـود برى شوى چو غافل از اعمال خود زيان بينى
32 ـ مَنِ اعتَبَرَ اَبصَرَ وَ مَن اَبصَرَ فَهِمَ و مَن فَهِمَ علِِمَ
هر که از حوادث روزگار عبرت آموزد بینا شود؛هرکه بینا شود خواهد فهمید و هر که بهفمد خواهد دانست
امام راسـت كلامـى كه مرد بـاتدبير هزار نكتـه از آن يك كلام مى خـواند كسى كه عبرت گيرد بسـى شـود بينا كسـى كه بينــ ا گردد بفهمـد و داند
33 ـ افضَلُ المالِ ما وُقى َ به العِرضُ
توانـگر را بگـو امروز كـن ايثار سيم و زر كه فردا سيـم و زر در اختيـار ديگـران باشد بهين مـال آن بوَد كان موجب حفظ شرف گردد اگر در راه ديگر صرف شد، حاصل زيان باشد
34 ـ المُؤمِنُ اِذا غَضِبَ لَم يُخرِجهُ غَضَبُهُ مِن حَقّ
سخنـى بشنـو از امـام غريـب تا شـود علم و دانشـت افـزون مـرد مـؤمن اگر به خشـم شود نـرود از طريـق حـق بيـرون
35 ـ المُؤمِنُ اِذا قَدرَ لَم يَأخُذُ اَكثَرَ مِن حَقّه
نكـته اى بشنـو ز فرزند رسـول آن كه مـردم را امـام و پيشواست گـر كه قـدرت دست مؤمن اوفتاد بيشتر از حـقّ خود هرگز نخواست
36 ـ النّظَرُ الى ذرّيّةِ محمّدٍ عبادَةٌ
بكـن عادت به كردار بزرگـان كه نتوان كرد آسان ترك عـادت نظر كـردن به فرزنـد پيمبـر بوَد در پيش مرد حق، عبادت
37 ـ اِنّما الحِميَةُ مِن الشَّى ءِ الاِقلالُ مِنهُ
شنـو از علـى بن موسى الرضـا كلامى كه افزاديت عقـل و هـوش چو پرهيز خواهـى كنى از خوراك به كـم خوردن خوردنيهـا بكـوش
38 ـ لايَعدمُ العُقوبَةَ مَن اَدرَعَ بالبَغى ِ
گو به آن كس كه ظلـم كرد فزون كـه عقـوبـت نـبـوده نشمـارد گـر بخـواهـد زيَـد به آرامـش كيـفـر روزگـار نــ گــ ذارد
39 ـ لاتَطلُبوا الهُدى فى غَيرِ القُرآنِ فَتَضِلّوا
هدایت از غیر قران مجویید،هشدار که گمراه خواهی شد.
40 ـ مِن عَلامةِ ايمانِ المُؤمِنِ، كِتمانُ السِّر و الصَّبرُ فى البأساء و الضرّاء و مُداراة النّاس
نشانه ایمان مومن عبارتست از:انکه سر دیگران بپوشی، در سختیها بردباری کنی وبا مردمان مدارا کنی
ولادت ، وفات ، طول عمر و مدفن آن حضرت
امام رضا ( ع ) در روز جمعه ، يا پنج شنبه 11ذی حجه يا ذی قعده يا ربيع الاول سال 153يا 148هجری در شهر مدينه پا به دنيا گذاشت . بنابر اين تولد آن حضرت مصادف با سال وفات امام صادق ( ع ) بوده يا پنج سال پس از در گذشت آن حضرت رخ داده است .
همچنين وفات آن حضرت در روز جمعه يا دوشينه آخر صفر يا 17يا 21ماه مبارک رمضان يا 18جمادی الاولی يا 23ذی قعده يا آخر همين ماه در سال 203يا 206يا 202هجری اتفاق افتاده است . شيخ صدوق در عيون اخبار الرضا گويد : قول صحيح آن است که امام رضا ( ع ) در 21رمضان ، در روز جمعه سال 203هجری در گذشته است .
وفات آن حضرت در سال 203در طوس و در يکی از روستاهای نوقان به نام سناآباد اتفاق افتاد .
با تاريخ های مختلفی که نقل شد ، عمر آن حضرت 48يا 47يا 50يا 51سال و 49يا 79 روز يا 9 ماه يا 6 ماه و 10روز بوده است ، اما برخی که سن آن حضرت را 55يا 52يا 49سال دانسته اند ، سخنشان با هيچ يک از اقوال و روايات ، منطبق نيست و ظاهرا تسامح آنان از اينجا نشأت گرفته که سال ناقص را به عنوان يکسال کامل حساب کرده اند . از جمله اين اقوال شگفت آور سخن شيخ صدوق در عيون اخبار الرضا است که گفته است : ميلاد امام رضا (ع ) در 11ربيع الاول سال 153و وفات وی در 21رمضان سال 203بوده و با اين حساب آن حضرت 49سال و شش ماه در اين جهان زيسته است .
مطابق آنچه صدوق نقل کرده ، عمرآن حضرت پنجاه سال و شش ماه و ده روز ميشود و منشاء اين اشتباه را بايد عدم دقت در جمع و تفريق اعداد دانست شيخ مفيد نيز مرتکب اين اشتباه شده است و ما در حواشيهای خود بر کتاب المجالس السنيه متذکر اين خطا شده ايم .
بنابر گفته مولف مطالب السؤول ، امام رضا ( ع ) 24سال وچند ماه بنابر قول ابن خشاب 24سال و 10ماه از عمر خويش را با پدرش به سر برد . لکن مطابق آنچه گفته شد ، عمر آن حضرت در روز وفات پدرش 35 سال يا 29سال و دو ماه بوده و پس از درگذشت پدرش چنانکه در مطالب السؤول نيز آمده ، 25سال زيسته است و نيز مطابق آنچه قبلا گفته شد آن حضرت پس از پدرش بيست سال در جهان زندگی کرد .
چنانکه شيخ مفيد نيز در اشارد همين قول را گفته است . برخی نيز اين مدت را بيست سال و دو ماه ، يا بيست سال و نه ماه ، يا بيست سال و چهار ماه ، يا بيست و يکسال و 11ماه ذکر کرده اند که اين مدت ، روزگار امامت و خلافت آن حضرت به شمار است . در طول اين مدت آن حضرت دنباله حکومت هارون رشيد را که ده سال و بيست و پنج روزبود درک کرد .
سپس امين از سلطنت خلع شد و عمويش ابراهيم بن مهدی برای مدت بيست و چهار روز به سلطنت نشست . آنگاه دوباره امين بر او خروج کرد و برای وی از مردم بيعت گرفته شد و يکسال و هفت ماه حکومت کرد ولی به دست طاهر بن حسين کشته شد . سپس عبد الله بن هارون ، مامون ، به خلافت تکيه زد و بيست سال حکومت کرد . امام رضا ( ع ) پس از گذشت پنج يا هشت سال از خلافت مأمون به شهادت رسيد .
**سخنان کوتاه و مواعظ آن حضرت به نقل از تذکره ابن حمدون امام علی بن موسی بن جعفر عليها السلام فرمود : هر که از خداوند عزوجل به اندک از روزی خرسند شود خدا نيز از او به اندک از عمل خرسند گردد .
انسان پيشامد بد را با سيلی زدن بر روی خود از بين نبرد و تعجيل عقوبت را با پوشيدن زره ستمکاری از ميان نبرد .
دوستان شدیدا التماس دعا
با عشقی که در قلب مون هست میخوان چیکار کنند؟