خبر تعرض به یک دختر 5 ساله مطابق انتظار، واکنش گسترده مسئولان، شخصیت ها و چهره های مشهور سیاسی و اجتماعی کشور را به دنبال داشت اما برخی واکنش ها به اندازه ای عجیب و منزجرکننده است که حتی گاهی اصل خبری به این دردناکی را تحت الشعاع قرار می دهد.
به گزارش «انتخاب»، ابتدا گفته شد بهاره، دخترک معصوم افغانی ساکن خمینی شهر در استان اصفهان، توسط سه مرد مورد تجاوز قرار گرفته است. بر اساس اخبار اولیه، دختر بچه افغان چهارشنبه 9 خرداد در خرابه محله فتح آباد (پنجشنبه بازار) خمینی شهر رها شده بود و اهالی محله پس از مشاهده، او را به به بیمارستان شهید اشرفی منتقل می کنند.
رضا جعفری، رئیس اورژانس اجتماعی کشور اولین مقامی بود که این خبر را تایید کرد. او گفت: مورد کودک آزاری مربوط به دختربچهای افغان است که هفته گذشته در حالی که در مقابل خانه مشغول بازی بوده، از سوی سه مرد متجاوز ربوده و پیکر نیمه جان او چند ساعت بعد در خرابهای پیدا میشود. به گفته او، این کودک از بیمارستان ترخیص شده و حمایتهای روانی - اجتماعی از طریق اورژانس اجتماعی در جریان است.
سپس مدیرکل بهزیستی استان اصفهان بخشی از مطالب منتشرشده را تکذیب کرد و گفت: این «کودک آزاری» توسط یک نفر صورت گرفته است. مرضیه فرشاد گفت: طبق بررسی های به عمل آمده، موضوع بیشتر به «کودک آزاری» نزدیک است زیرا مقوله کودک آزاری طیف گسترده ای دارد و الزاما به تعرض و تجاوز جنسی اطلاق نمی شود.
پس از او، مهدی سلیمانی، مدیرکل امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری اصفهان هم تصریح کرد: بر مبنای اظهارات شاهد عینی این حادثه، کودک آزاری در خمینی شهر توسط یک نفر انجام شده و انجام این عمل توسط سه نفر صحت ندارد.
دقیق ترین روایت ها اما از سوی خانواده بهار بیان شده است. عموی دختر این 5 ساله که فرزند هفتم از 9 فرزند خانواده است، ماوقع را این گونه تعریف کرده است: «ماجرا صبح چهارشنبه گذشته 9 خرداد 97 اتفاق افتاد. مدتی بود خانواده بهاره از خانه مستاجری قدیم خود به خانه جدید اثاثکشی کرده بودند. آن روز صبح برادرم همراه با دخترش بهاره به خانه قبلیشان رفت تا بعضی از وسایلی را که در آنجا مانده بود بردارد. متاسفانه بهاره منتظر نماند تا کار پدرش در آنجا تمام شود و به تنهایی به سمت خانهشان برگشت. در راه بازگشت بود که این اتفاق شوم افتاد. آن طور که بهاره برایمان تعریف کرد مرد متجاوز ابتدا چشمان دختر را بست و به خرابهای که در آن نزدیکی بود، برد تا اینکه بعد از یکی دو ساعت زنی بهاره را میبیند و به همسایگان برادرم تحویل میدهد. زن وقتی از این محل رد میشود دختر بچه را در وضعیت بدی میبیند و مردی که را سوار بر موتور در حال فرار است. این زن، بهاره را به همسایهها میسپارد و آنها نیز به خانواده برادرم خبر میدهند. پس از این حادثه تلخ بهاره را به بیمارستان و سپس به پزشکی قانونی خمینی شهر بردیم. آنها بهاره را معاینه کردند ولی تا امروز - یکشنبه 13 خرداد ماه- هیچ جوابی به ما ندادهاند. تا آنجا که بهاره تعریف میکند فرد متعرض یک نفر بود. هر چند بهاره بعد از بیهوشی متوجه چیزی نشده است. البته نمیدانم رسانهها 3 نفر را از کجا آوردهاند. پلیس هم که چیزی به ما نمیگوید. هنوز اطلاع دقیق نداریم. حتی بعضیها نوشتند بهاره پایش شکسته شده در صورتی که چنین چیزی صحت ندارد.»
مادر بهاره هم به صراحت گفته است که به دختر او «به صورت کامل تجاوز صورت گرفته» است.
تا اینجای کار، واکنش ها به ماجرا، قابل پیش بینی است. حتی تناقض هایی که درمورد جزییات اتفاق وجود دارد هم قابل درک است اما آنچه به هیچ وجه قابل درک نیست، واکنش نماینده اصولگرای خمینی شهر به این اتفاق است. سید محمد جواد ابطحی، در نامهای به رئیس سازمان بهزیستی کشور، از وی خواسته به خاطر «رسانهای شدن» این خبر از سوی رئیس اورژانس اجتماعی کشور، این مسئول را برکنار کند.
ابطحی در نامه خود به محسن بندپی نوشت: همان طور که مستحضرید آقای جعفری رئیس اورژانس اجتماعی کشور در اقدامی ناشیانه، مسأله تجاوز به دختر افغانی در شهرستان خمینی شهر را رسانهای کرد، حال آنکه اولا معلوم نیست تجاوز حتمی باشد. ثانیاً معلوم نیست متجاوزان چند نفر بودند و ثالثاً معلوم نیست، تبعه چه کشوری بودهاند. رابعاً معلوم نیست انگیزه عامل یا عاملین در صورت صحت ماجرا چه بوده است.
او در پایان خواسته است تا نسبت به برکناری فوری این مسئول اقدام و نتیجه برای «کاهش التهاب و تنش در شهرستان» رسانه ای شود.
درمورد این نامه چند نکته وجود دارد.
اول اینکه وقتی خبر در رسانه های اجتماعی و حتی رسانه های رسمی کشور منتشر شده، عدم اطلاع رسانی درباره آن نه تنها دردی دوا نمی کند، بلکه به فضای ایجادشده دامن می زند.
در ثانی، برخلاف آنچه ابطحی گفته «عدم» اطلاع رسانی صحیح باعث سوءاستفاده «دشمنان» می شود نه اطلاع رسانی دقیق و صحیح از ماجرا.
سوم اینکه، مخفی کردن این اخبار نه تنها چاره کار نیست بلکه پاک کردن صورت مسئله است. حال آنکه پیگیری این موضوعات به عدم تکرار آن ها در آینده کمک می کند.
چهارم اینکه با وجود تایید رسمی خبر، چرا هیچ جایی از نامه این نماینده اصولگرا، هیچ صحبتی از لزوم مجازات عامل یا عاملان حادثه نشده است؟
پنجم اینکه، درست بودن یا نبودن اطلاعاتی که ابطحی بیان کرده، مانند تجاوز یک یا سه نفر و یا ایرانی و افغانی بودن متجاوز، بی تردید اصل ماجرا که تجاوز به یک دختر معصوم است را پاک نخواهد کرد و از وظیفه مسئولان برای پیگیری ماجرا کم نمی کند.
ششم اینکه چگونه ممکن است برکناری فردی که درباره این ماجرای حساس اطلاع رسانی کرده، موجب «کاهش التهاب و تنش» شود؟ آیا عکس این ماجرا صادق نیست؟
در شرایطی که برخی، صحت نامه مذکور را زیر سوال برده بودند، محمود صادقی عنوان کرده است که نماینده خمینی شهر ضمن تایید صحت نامه، همچنان با «شدت و حدت» از آن دفاع می کند. اکنون باید پرسید واقعا چگونه می توان باور کرد یک نماینده به جای کمک به حل مسئله ای در حوزه انتخابیه خود، خواستار مجازات کسی می شود که صورت مسئله را پاک نکرده است؟ آیا بهتر نیست این نماینده به جای پاک کردن صورت مسئله، دست کم وظیفه اخلاقی - نه نمایندگی - خود را انجام دهد و فارغ از ملیت و جزییات فاجعه دست کم مثل یک سلبریتی عادی(!) در فضای مجازی، که در این شرایط، در موج افکار عمومی غرق می شوند، با یک متن ساده از کل ماجرا ابراز انزجار می کرد؟ آیا این درد از اصل ماجرای تجاوز کمتر است؟