روزنامه ایران با عباس سلیمی نمین،فعال سیاسی اصولگرا در باره انتشار کتاب علیه روحانی مصاحبه کرده است.
این مصاحبه را می خوانید:
دیدگاه شما درباره کتاب موهوم علیه رئیس دولت که بهتازگی در فضای مجازی دستبهدست میشود، چیست؟
درباره آقای روحانی حرفهای قلمبهتر از این هم، پیشتر از سوی آقای حسن عباسی مطرح شده بود، از جمله این اتهام که ایشان با اسرائیل ارتباط داشت، اما این اظهارات در جامعه واکنشی را برنینگیخت، چه بسا امثال ما جواب هم دادیم که این حرفها مستند نیست. بنابراین، بهنظر من، مسأله نه این حرفها، بلکه بزرگ نمایی این حرفها از سوی یک جریان سیاسی است؛ این بزرگ نمایی است که موضوعیت دارد و باید به آن تأمل کرد. زیرا نویسنده این کتاب، هیچ هویت و هیچ اعتباری ندارد و هیچ کسی هم به حرف او توجه نمیکند، حتی شورای نگهبان. زیرا این فرد نه فقط شورای نگهبان، بلکه همه هیأت حاکمه را زیر سؤال برده است. با این حساب، چرا باید برای کسی که حرفش از سوی هیچ نهادی مورد پذیرش نیست، بهایی قائل شد؟
چون این حرفها با بسامد بسیار زیادی در شبکههای ارتباطی بازنشر میشود.
بازنشر، تعیینکننده نیست. چه کسی این حرفها را قبول دارد یا چقدر در جامعه پذیرش دارد؟ این فرد در کتاب و سخنرانی خود، کل هیأت حاکمه را در ارتباط با آقای روحانی زیر سؤال برد.
کدام جناح از این حرف پشتیبانی میکند؟
هیچ کس. بههمین دلیل، معتقدم بیش از اینکه این اظهارات مهم باشد، تلاش کارگزاران (روزنامه سازندگی)برای بزرگ نمایی آن دارای اهمیت است.
طبیعتاً باید از انتشار این مسائل بهفکر فرو رفت، بویژه وقتی میبینیم مطالبی از این دست، تکمیلکننده پازلی است که در هفتههای اخیر بهصورت درگوشی مطرح شد.
اصولگرایانی که دارای وزنی هستند، از این حرفها پشتیبانی نکرده و نمیکنند. جریان اصولگرا حتی معتقد است در این مقطع سؤال از رئیس جمهوری هم نباید در مجلس مطرح شود. خود من مقاله نوشتم که این سؤال کار بیجایی است، دیگران هم تکرار کردند و در نهایت دیدیم که سؤال حذف شد. این، یعنی اصولگرایانی که دارای فکر و اندیشه هستند، شرایط کنونی را حتی برای انتقاد قانونی از رئیس جمهوری (سؤال در مجلس) هم مناسب نمیبینند. رهبری هم در خطبههای عید فطر گفتند که پرداختن به هم را برای وقت دیگری بگذارید، صراحت از این بیشتر؟ اما اینکه کارگزاران فرد مجهولی را چنین بزرگ کنند، من پشت این بزرگنمایی یک انگیزه میبینم.
بارها تکرار کردید که پشت جریانهای اصلاحطلب یک جریان تشکیلاتی شبه امنیتی وجود دارد. اما از این سو هم وقتی تخریبهایی از این دست را در کنار پیامکهای انبوه تهدیدآمیز به نمایندگان قرار میدهیم، نتیجه میگیریم که تخریبها علیه دولت تشکیلاتی است.
اگر قرار بود این کارها تشکیلاتی باشد، قطعاً سؤال از رئیس جمهوری با فشار خود اصولگرایان اصلاح نمیشد. اتفاقاً در مواردی مانند کنار گذاشتن طرح سؤال است که رد پای تشکیلات را میبینیم. اما باید پرسید چرا کارگزاران سعی دارد وضعیت دولت را پیچیده نشان دهد؟
بهنظر شما چرا؟
هدف این کار ناموفق نشان دادن دولت است. از نظر تحلیلی معتقدم کاری که آقای کرباسچی در آن نامه (پیشنهاد مذاکره با امریکا) کرد، باعث معلق نگه داشتن وضعیت دولت میشود. به این معنی که پس از خروج امریکا از برجام، بار دیگر کشور را معلق نگه داریم تا ببینیم چه میشود. امضای آن نامه، بههمراه پیداکردن یک نفر که حرفهای بسیار بیربطی زده و مدعی شده که روحانی مجتهد نیست یا روحانی در سربازی ریش خود را نزده، کارگزاران با برجسته کردن این حرفهای بیربط یک من چهارغاز، میخواهد چه کار کند؟ آیا میخواهد دشمنی بیشتری در کشور ایجاد بکند؟ به نظر من هدف کارگزاران معطل کردن کشور است تا در نهایت کشور با موضع ضعیف در برابر امریکا کرنش کند. درحالی که هرچه سریعتر کشور را منسجم کنیم، از موضع بهتری میتواند در برابر امریکا بایستد.
شما مدعیانی مانند نویسنده آن کتاب را رد میکنید، اما این طرد، با صدای بلندی از سوی اصولگرایان مطرح نمیشود.آیا شما نیروهای عاقله اصولگرا را پیرو رهبری نمیبینید که گفتند پرداختن به اختلافات الان صلاح نیست؟
قبول ندارید که صدای نیروهای غیرعاقله، بلندتر است و بیشتر دیده و شنیده میشوند؟
بعضی آدمهای بیمنطق حرفهایی میزنند، اما حرف اینان بازتاب ندارد، کسانی که میخواهند در کشور ایجاد اختلاف کنند این حرفها را بازتاب میدهند. در این قضیه (کامران غضنفری) پیش از بازتاب این مسائل از سوی کارگزاران، در جامعه بازتابی دیده نشد. این کارگزاران است که اینها را بازتاب میدهد. زیرا وحدت در کشور باعث میشود جلوی امریکا بایستیم، اما چون آنان به امریکا گرایش دارند، نمیخواهند این وحدت ایجاد شود. و الا همه جریانهای اهل فکر و عقل اصولگرا توصیه رهبری را درک میکنند که نباید به اختلاف دامن زد و امروز باید متحد بود تا بتوانیم سربلند باشیم.