ابوالفضل فاتح: خداوند بزرگ را شاکرم که توجه به امر مهم ترمیم سیاستها و تیم اقتصادی دولت و ضرورت مقابله با رانت خواران در مرکز توجه قرار گرفته است. چنانکه تلاشهای رییس جمهور، دولت و نامه اخیر رهبری انقلاب نیز بر آن اشعار دارد و امید است منشاء آثار مثبت باشد و امور را به مسیر درست خود برگرداند.
در این حال در پی انتشار یادداشت حقیر مبنی بر ضرورت به کارگیری عقلانیت در اختصاص منابع و برخورد با سوء استفاده کنندگان از منابع ارزی، روزنامه کیهان، و به تبع مشرق نیوز و جهان نیوز و ... مدعی شدند که «روزنامه اطلاعات خواهان استعفای دولت شد!»، حال آن که نه در یادداشت اینجانب و نه هیچ کجای روزنامهی اطلاعات چنین مضمونی وجود ندارد. بر عکس، در متن یادداشت، با حمایت صریح از اساس و موجودیت دولت، تاکید شده است که برای پشتیبانی از تلاشهای همهی ارکان نظام از جمله رهبری انقلاب، ریاست جمهور و دولت، و همچنین صیانت از آبروی دین و میهن، شایسته است سیاستهای غلط تصحیح، مدیران متخطی برکنار و اموال عمومی حتی اگر کابین زنانشان شده باشد، به خزانه بازگردد.
هدفم پاسخ به آنان نیست گوش شنوایی نمیبینم، بلکه با خود میاندیشم وقتی با روزنامه اطلاعات و یادداشتی که هر فرد عاقلی میتواند به آن رجوع کند و دروغ آشکار و تحریف علنی آقایان را دریابد، چنین غیر منصفانه و رسوا برخورد میشود، با دیگران چه معامله کرده و میکنند؟ آیا مدیران این رسانهها اساسا اصل یادداشت را خوانده اند و اجازه چنین تحریف مضحک و آشکاری را داده اند؟ افسوس بزرگی است که رسانه در کشور عزیزمان به چنین درد بی درمانی مبتلا شده و چنین به انحطاط رفته است و به جای روشنایی و آگاهی، پیام آور تباهی شده است. چرا باید اخلاق حرفه ای، انسانی و سیاسی در نزد اینان این همه تنزل کرده باشد؟ چه خوش بود، میتوانستیم مسلمان باشیم و حال که حقد و کینهی دشمنان خارجی ملت با آتش بیاری داخلی ها، دست بدست شده و داغی قهر طبیعت و خشکیدگی منابع را محسوستر از همیشه کرده است، به قرآن خودمان بازگردیم و با اکسیر .. ولایجرمنکم شنان قوم علی الا تعدلوا ... واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا ... بر قطع دست و پای اختاپوس فساد متمرکز شویم، نه دشمنیها و شکافهای خانمان سوز.
نمیخواهم بی ملاحظه، افراد را همدست قطاع الطریق بدانم، چون نه قاضی هستم و نه میخواهم بیگانه شاد شود. منطقا سرتاپای این رسانهها و جریانات را نیز متهم نمیکنم، اما حالا که متاسفانه، فساد اظهر من الشمس شده، نمیتوان همه را از آن مبرا دانست. چگونه است که شعار مبارزه با فساد سر میدهند و نخستین زمزمههای مبارزه با فساد و وِیژه خواری را در نطفه خفه میکنند؟ آیا از همین جا نمیتوان به ریشهی بسیاری از مفاسد و کاستیها و انحرافات دیگر که گلوی انقلاب و مردم را میفشارد، پی برد؟ گفته بودم که بیش از ارز، نیازمند عقلانیت و شرافتیم. به راستی اگر سخن از شرافت و عقلانیت و شفافیت در مدیریت منابع کشور، عبث است و برکناری و مجازات خاطیان، پوست خربزه در زیر پای دولت، آن گاه چگونه میتوان کشور را به اصلاح و صلاح رساند؟ آیا اینان همان افرادی نیستند که سالها از جریان خاصی حمایت کردند و گوششان بدهکار هیچکس و هیچ جا نبود تا کشور را به چنین فساد خانمانسوزی گرفتار ساختند؟ آیا اینان همان افرادی نیستند که هم نوا با نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در برابر هر اقدام دولت آقای روحانی در عرصهی خارجی ایستادند و تخریب کردند و در عرصهی داخلی نیز چه بسیار بحرانهای سیاسی و اجتماعی ساختند و دامن زدند تا این دولت و سیاست هایش را به بن بست بکشانند و حالا اشک تمساح میریزند؟ و گرنه، چرا باید با حذف مدیران ناکارآمد و مجازات مفسدان و حرامخواران و ترمیم کابینه، مخالف باشند؟
فرق ما با اینان در این است که همچنان که از اساس دولت حمایت میکنیم و هرگز هم این حمایت را حاشا نمیکنیم، اما نسبت به اصلاح کاستیها نیز سکوت اختیار نکرده و نخستین کسانی هستیم که خواهان ترمیم و تقویت تیم اقتصادی دولت برای عبور از گردنه دشوار فعلی شده ایم و هر کاستی دیگری نیز باشد از بیانش تردیدی نداریم و هر دولت فرهیخته نیز طبعا از چنین رویکردی استقبال میکند. چون فلسفه دولت، مدیریت صحیح کشور و تضمین پیشرفت و عزت جهانی آن، اختصاص درست منابع و حمایت از حقوق ملت به ویژه محرومان است.
ما احساس خطر میکنیم و معتقدیم برای عبور نظام و انقلاب از گردنهی دشوار فعلی که طمع بیگانگان را به کشور عزیزمان برانگیخته، باید همه دلسوزان دین و میهن به کمک دولت و رییس جمهور محترم برخیزند، از تجربهی گذشته به ویژه مدیران دوران دفاع مقدس بهره جسته، در سیاستهای اقتصادی تجدید نظر کرده، افراد نالایق و فاسد را کنار گذاشته و طرحی دوباره درانداخت.
اما اینها که کمر به نابودی دولت بسته بوده اند، چرا از نقدهای ما و توجه به صیانت از منابع کشور آشفته شده اند، خدا میداند. یاد امام عزیزمان به خیر که میفرمود: «خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است». تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
والسلام
ابوالفضل فاتح
۱۵ تیر ۱۳۹۷