شاید کسانی که در چهار دهه گذشته، روزنامه نگاران را مجیزگو و زینت نظام خواستند و بر آن پای فشردند، امروز از کار خود پشیمان هستند و آرزو می کنند که ای کاش، حرف تلخ اهل قلم را به جان و دل می خریدیم و امروز در برابر فساد لجام گسیخته، چنین سرافکنده مردم و نگران آینده نمی شدیم. در همه کشورهای پیشرفته دنیا، با جان و دل پذیرفته اند که رسانه، رکن چهارم دموکراسی و دیده بان قدرت است و در برابر فساد و ناکارآمدی، بهترین اثربخشی را دارد.
رسانه چراغ راهنما و آیینه تمام نمای جامعه است، اما شوربختانه در همه دوره ها، نهاد قدرت تلاش کرده رسانه ها را از این دو کارکرد محروم کند، در حالی که مهم ترین کارکرد رسانه، دیده بانی قدرت است و اگر این کارکرد به انجام نرسد، خود نهاد قدرت، متضرر بزرگ خواهد بود. یکی از مهمترین راه های دیده بانی قدرت، رواج «روزنامه نگاری تحقیقی» است. ضرورت شناخت این سبک غریب در جامعه رسانه ای ما، به هر دلیلی درک نشده است.
روزنامهنگاری تحقیقی، دشوارترین شاخه روزنامهنگاری و نقطه اوج این حرفه، نیاز به هوش، پشتکار و جسارت زیاد روزنامهنگار دارد. شکوفایی روزنامهنگاری تحقیقی به اوایل دهه هفتاد میلادی میرسد؛ زمانی که چاپ گزارش تحقیقی کارل برنشتاین و باب وودوارد، دو روزنامهنگار آمریکایی، درباره رسوایی واترگیت در روزنامه واشنگتنپُست، منجر به کنارهگیری نیکسون از ریاستجمهوری آمریکا شد.
اساس روزنامهنگاران تحقیقی، حمایت از بیصدایان و مظلومان و افشای فساد قدرت است. بنیانگذاران روش تحقیقی در آمریکا معتقدند، سیاست پُر از منافقان سیاسی، راهزنان، دروغگویان و قاتلان است. نقش روزنامهنگاران تحقیقی، نظارت و تحقیق در این زمینه و اشاره کردن به این عاملان با دقت است؛ چه عاملانی که برای بیاعتبارکردن سیاستمداران پاک میکوشند و چه عاملانی که برای منافع شخصی خود به کشور و مردم خیانت میکنند. در این سبک روزنامهنگاری، گزارشگر تحقیقی به دنبال ماهیت و واقعیت پنهان در میان رویدادهای جامعه میگردد. البته این سبک، تنها محدود به سوءاستفادههای دولتمردان نیست، بلکه عملکرد نهادها، مؤسسهها، شرکتها و سازمانهاى مختلف اعم از دولتی و غیردولتی، عمومی و شخصی، زیر نگاه تیزبین روزنامهنگاران محقق، مورد تحقیق و بررسى قرار مىگیرد.
روزنامهنگاری تحقیقی، پیچیدهترین، زمان برترین، پیگیرترین، خطرناکترین و صد البته جذابترین سبک گزارش یک موضوع است. ریسکپذیری جزو مهمترین خصیصههای این روزنامهنگاری است و برای خود افراد خاصی میطلبد که سری پُردرد، جسور، مسئولیتپذیر و باهوش داشته باشند؛ چرا که در این سبک، روزنامهنگار پا به ورای پاراگرافهای خبری میگذارد. او به دنیای ناشناختهها و شناختههای خطرناک پنهان قدم میگذارد تا پرده از اسرار یا واقعیتهای پنهان بردارد.
روزنامهنگاری مثل هر علم دیگر در حال تغییر است. رسانههای دیجیتال، دنیای روزنامهنگاری را متحول کردهاند، اما آنچه کمتر تغییر کرده اصولی است که کمک میکند تا روزنامهنگاران به مردم بگویندکه دوروبرشان چه میگذرد. در دنیای امروز، وابستگی روزافزون رسانهها به منابع قدرت – سیاسی یا اقتصادی- و گره خوردن منافع آنها به یکدیگر، تجاری شدن بیشتر مؤسسات رسانهای، همچنین هزینه بالا، زمانبری و خطر بالای تهیه گزارش های تحقیقی، باعث کاهش تعداد آنها در رسانهها شده است. در رسانه های داخلی، تعداد چنین گزارش هایی انگشت شمار است و روزنامه نگاران تحقیقی چون فؤاد صادقی که در سایت بازتاب گزارش هایی چون فساد نفتی بابک زنجانی را منتشر کردند، از این حرفه دست شسته و به کنج عزلت رفته اند.
در تحول جدید فضای خبری کشور ما، مصرف رسانه ای مردم از رسانه های سنتی به کانال های پیام رسان، مخصوصاً تلگرام تغییر یافته است. این پیام رسان، گرچه فیلتر شده است، اما هنوز منبع بزرگ دریافت اخبار برای مردم است. کانال های خبری عمده در این پیام رسان که بیشترین مخاطب را دارند، اغلب وجهه تجاری دارند. دنبال کسب درآمد از آگهی هستند و سعی می کنند، اخبار را از چند خبرگزاری عمده جریان اصلی دریافت و منتشر کنند که دچار دردسر نشوند. این کانال های پرمخاطب، تحریریه درخوری ندارند و اعتماد مخاطبان به رسانه ها را به دلیل تعدد انتشار اخبار جعلی، کاهش داده اند. اخبار هم تلگرافی و کوتاه شده و مخاطب، دیگر حوصله مطالعه گزارش خبری بلند یا تفسیر خبر را ندارد. روابط عمومی سازمان ها و نهادها هم وظیفه خود می دانند، به هر طریقی شده، خبرنگار حوزه خود را جذب کنند تا فقط اخبار گل و بلبل از سازمان متبوعشان منتشر شود. مسئولان مطبوعاتی ارشاد هم دربند فراهم کردن کاغذ و مرکب روزنامه ها هستند و کمتر درگیر محتوای مناقشه برانگیز، مثل گزارش تحقیقی روزنامه شرق از مؤسسه مالی ثامن الحجج و نظایر آن می شوند.
این اصل اساسی است که روزنامهنگاران باید همیشه منافع مخاطبانشان را در نظر داشته باشند و به آنها کمک کنند تا بتوانند بر پایه «اطلاعات صحیح» آگاهانه تصمیم بگیرند. در دنیای امروز که مردم خبرها را محکزده و نزده در شبکههای اجتماعی دست به دست میکنند، خبرنگاران زبده باید با مهارتهای راستیآزمایی و اعتبارسنجی اخبار به مردم کمک کنند تا از میان تودهای از خبرهای راست و دروغ، اطلاعات صحیح را پیدا کنند.
صاحبان قدرت، اگر به بقای مُلک و ملت فکر میکنند، رویه خود درباره روزنامه نگاران را تغییر دهند. مؤسسات رسانه ای مستقل و حتی مخالف جریان اصلی را تقویت کنند. مشکلاتشان را برطرف نمایند. نگاه امنیتی به روزنامه نگاران جسور و بی پروا را بردارند و جای آن، دست حمایتگرانه بگذارند. مدیران روابط عمومی که به هر وسیله ای مانع فعالیت حرفه ای روزنامه نگاران شرافتمند می شوند، تأدیب و توجیه شوند که رویه نادرست خود را اصلاح کنند. همچنین رسانه ملی را که دهها روزنامه نگار زبده و کاربلد دارد، اما با سیاستگذاری غلط، توانشان هرز می رود و امکان عملی روزنامه نگاری تحقیقی برای کشف و گزارش فساد، برایشان فراهم نیست، از بند بخشنامه های دستوری و محدوده مجاز ساختگی رها کنند تا این مؤسسه عظیم رسانه ای، کارکرد واقعی خود برای دیده بانی قدرت بیابد.
روز خبرنگار، بهانه ای است برای همه ما که به جای تعارف و گل و شیرینی، جایگاه لگدکوب شده روزنامه نگاری را تصحیح و تحکیم کنیم.