محسن هاشمی در اجلاس مشورتی روسای شوراهای مراکز استان در همدان گفت: فردا روز شهادت آیت الله سید حسن مدرس و روز مجلس شورای اسلامی است، البته در حدود 80 سال قبل که آیت الله مدرس به شهادت رسید، مجلس تنها نماد مردمسالاری ایران بود و امروز شوراهای شهر و روستا، بزرگترین نماد مردمسالاری دینی محسوب می شوند.
باتوجه به اینکه این اجلاس آخرین مجمع مشورتی قبل از چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب است، بی مناسبت نیست نکاتی را در این باره عرض کنم:
- وضعیت کشور بخصوص شرایط مدیریت شهری در این ماه ها، خطیر و دشوار است، چالشهای همزاد مدیریت شهری را احاطه کرده است، از یک سو اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان که موجب بی ثباتی و تغییر مدیریت شهری در تعدادی از کلانشهرها گردیده است و از سوی دیگر بررسی لایحه ارزش افزوده که میزان درامد و فرایند دسترسی مدیریت شهری به سهم خود از منابع ناشی از مالیات ارزش افزوده را دشوارتر از شرایط فعلی می کند، تداوم رکود صنعت ساختمان که موجب کاهش منابع شهرداری ها گردیده و موج تورمی که حدود 50 درصد هزینه های مدیریت شهری را در سال آینده افزایش خواهد داد و تشدید تحریمها که مانعی بر انجام وظایف دولت در تامین تجهیزات سیستم حمل ونقل عمومیست، نشان از شرایط دشوار مدیریت شهری دارد.
- در این شرایط چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی نیز انتظارات مضاعفی از مدیریت شهری همراه دارد و شرایط حساس کشور و سرریز شدن ظرف جامعه، امکان اقدامات اصلاحی نظیر تعدیل نیرو و کاهش هزینه ها را دشوارتر از گذشته کرده است.
- البته این نخستین بار و شدیدترین مرتبه ای نیست که در طول عمر انقلاب ، مشکلات کشور را احاطه می کند و دچار چالشهای همزاد می شویم اما دو تفاوت جدی شرایط فعلی با گذشته دارد:
- نخستین مورد، در کاهش اعتماد عمومی و همراهی مردم با مسئولان است، فضای بی اعتمادی که براثر مسایلی چون مفاسد اقتصادی، حقوقهای نجومی و افزایش شکاف میان زندگی مردم عادی و مدیران ایجاد شده است، سرمایه اجتماعی را کاهش داده و این شرایط بستر عبور از مشکلات و مدیریت بحران را ناهموار و توام با موانع کرده است.
- دومین ویژگی این دوره، هم افزایی منفی مسئولان و جناحهای سیاسی در انتقاد، سیاه نمایی و دامن زدن به فضای روانی منفی در جامعه است، در دوره های گذشته اگر بخشی از مسئولان و سران قوا، از ادبیات منتقد و منفی استفاده می کردند ، بخش دیگر به دفاع از عملکرد حاکمیت می پرداختند و با نگاه مثبت صحبت می کردند، اما امروز ادبیات اکثر مسئولان قوای سه گانه، ائمه جمعه و صاحبان تریبون های عمومی منتقدانه و منفی است و مسئولانی که باید از مجموعه عملکرد نظام دفاع کنند خود در مقام اپوزیسیون به نفی این عملکرد مشغولند و گاهی از مردم و منتقدین نیز سبقت می گیرند.
- سوال مردم است که اگر قرار باشد مسئولان نیز تبدیل به منتقد شوند، چه کسی باید پاسخگو باشد؟ و چه کسی باید مشکلات رابرطرف کند؟
- در اینجا بی مناسبت نیست یادی کنیم از آیت الله هاشمی رفسنجانی، شیوه اعتدالی ایشان در نگاه به مدیریت نظام و دفاع از عملکرد انقلاب می تواند راهگشای مسئولین کشور باشد.ایشان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 که شاید متنوع و متکثر و فشرده ترین انتخابات ریاست جمهوری در انقلاب باشد، حضور داشت و در کنار کاندیداهای احزاب و جریانات سیاسی گوناگون به رقابت پرداخت.
- فشردگی رقابتهای آن دوره موجب شده بود کاندیداها برای بدست آوردن آرا بیشتر مسابقه ای در انتقاد از عملکرد جمهوری اسلامی و سیاه نمایی ایجاد کنند و همه جریانات به نوعی منتقد و مدعی گذشته باشند، اما آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمله ماندگاری گفتند "در این انتخابات که همه برای بدست آوردن رای بیشتر به انقلاب و نظام حمله می کنند و دستاوردهای آن را تخریب و نفی می کنند، من از عملکرد انقلاب در مجموع دفاع می کنم، هرچند که انتقاد و تندروی هایی وجود داشته است"
- ادبیات متفاوت آیت الله هاشمی رفسنجانی در آن انتخابات، هرچند موجب شکل گرفتن دو قطبی دفاع از انقلاب و حمله به نظام شد و شاید این دفاع جذابیت و قدرت جمع آوری آرا مانند شیوه های پوپولیستی و روشنفکری را نداشت اما نشان داد که برای دلسوزان واقعی انقلاب، مصالح جامعه و مردم مهمتر از محبوبیت و منافع فردی است.
- اکنون نیز به نظر می رسد انقلاب در شرایط دشواری قرار دارد و این آزمونی برای مسئولان است، باید دید چه کسانی از آبرو و اعتبار خود برای انقلاب ومردم مایه می گذارند وخود را هزینه می کنند تا باری از دوش مردم برداشته شود و مشکلات حل شود و چه کسانی با فرافکنی، به جای پذیرش مسئولیت وحل مشکل ، بدنبال منافع و محبوبیت شخصی می روند. انشاءالله که ما از گروه نخست باشیم.
بازی تکراری .....