سالن انتظار پر است از آدمهایی که میشود توی صورتشان آثار درد را دید. برای بعضیهایشان درد آن قدر کهنه شده که دیگر به آن خو کردهاند، مثل یک همدم قدیمی؛ یک همدم آزاردهنده.
روزنامه ایران نوشت: اینجا سالن انتظار یکی از مراکز فیزیوتراپی شهر است. یک بعد از ظهر نسبتاً شلوغ وسط هفته، البته به گفته خانم منشی معمولاً سرشان شلوغ است و با اینکه به بیماران از قبل وقت میدهند، بازهم خیلی وقتها باید یکی دوساعتی معطل شوند که با توجه به شرایط بدنی و بیماری آنها، برای بیشترشان طاقتفرساست، البته چارهای هم جز این ندارند.
خانم ماجدی، ۵۲ ساله یکی از مراجعان است که مشکل ستون فقرات و کمر دارد: «هرچه بلا سرم آمد از همین دستگاه دراز و نشست است که از تبلیغات تلویزیونی خریدم. فکر کردم خیلی خوب است مثلاً، غافل از اینکه کمرم را داغان کرد. باید حالا کلی بیایم و بروم که مشکلم تا حدی رفع شود.» استفاده از دستگاههای ورزشی نامناسب و آسیب دیدن از پی آن البته مشکل خیلی از کسانی است که برای فیزیوتراپی مراجعه میکنند.
خانم منشی میگوید: «خیلی از مراجعان ما کسانی هستند که در باشگاههای بدنسازی، یا به شکل نامناسب از دستگاههایی که مناسبشان نبوده استفاده کردهاند، یا حرکاتی را اشتباه یا افراطی انجام دادهاند که باعث آسیب شده. متأسفانه در بعضی باشگاههای ورزشی نظارت درستی روی انجام حرکات صورت نمیگیرد، حالا یا مربی کم است یا توجه نمیشود که افراد مطابق با شرایط بدنی و سنشان ورزش کنند. ما مراجعانی داریم که اصلاً بدنسازی مناسب سنشان نیست اما وقتی به باشگاه مراجعه کردهاند، کسی به آنها نگفته بهتر است ورزش دیگری مثل شنا یا پیاده روی انجام دهند و همین قضیه هم باعث مصدومیتشان شده.»
یکی از مراجعان مردی است حدود ۴۰ ساله که به توصیه دوستان برای دیسک کمر به دفعات به شکسته بندهای سنتی مراجعه کرده و زمانی که وضعیتش مدام بدتر و بدتر شده دیگر تصمیم گرفته به پزشک مراجعه کند. حالا هم بعد از عملی که چند وقت پیش با لیزر برایش انجام دادهاند، باید جلسات فیزیوتراپی را بگذراند: «به خاطر بلایی که سرم آمده به همه توصیه میکنم از همان اول به پزشک متخصص مراجعه کنند و بیخود وقت و سلامتیشان را پای این اطبای سنتی هدر نکنند. حالا ممکن است برای یک چیزهایی جواب بدهد اما در مورد بیماریهایی واقعاً پاسخگو نیست و نتیجه ندارد. فقط باعث میشود آدم از روند درمان دور شود و بیماریاش وخامت پیدا کند و درمانش هم سختتر شود.»
خیلی از مردم اطلاع زیادی از تخصص فیزیوتراپی و لزوم آن ندارند و شاید در ذهنشان حتی لزومی برای آن نبینند. از نظر تعریف جهانی رشته فیزیوتراپی، فیزیوتراپیستها متخصصانی هستند که در ارتباط با مشکلات و اختلالات حرکتی و هر بیماری که منجر به بروز محدودیتهای عملکردی در بیمار شود نقش خودشان را ایفا میکنند و در واقع متخصصان درمان مشکلات حرکتی بیماران هستند.
به طور کلی هر روش درمانی جایگاه خاص خودش را دارد. موضوعی که امروزه شایع شده است اما یک دوره دارودرمانی در مورد کمردردها، زانودردها و مشکلات گردن است و اگر نتیجهای حاصل نشد، ارجاع به فیزیوتراپ و اگر باز هم مشکل برطرف نشد جراحی و یا تزریق کورتون پیشنهاد میشود.
این موارد بدون درنظر گرفتن درمانهای سنتی و شکسته بندهاست، در صورتی که از نظر علمی و از دیدگاه فیزیوتراپیستها در مورد مشکلات قلبی، کلیوی، گوارشی و احشاء داخلی، دارودرمانی و در موارد پیشرفته دیسکها، آسیب مینیسکهای زانو و پارگی تاندونها، جراحی راهکار اصلی است. البته ناگفته نماند بعضی از متخصصان مربوطه مانند ارتوپدها یا نورولوژیستها و جراحان مغز و اعصاب از همان ابتدا بیمار را به فیزیوتراپی ارجاع میدهند یعنی مواردی که جراحی کمکی به بیمار نمیکند.
اینها را گفتیم که بدانید فیزیوتراپی یک تخصص است و با روشهای سنتی برای درمان بیماریها تفاوت دارند. خیلیها گمان میکنند فیزیوتراپی چیزی در حد ماساژ درمانی یا کمی فراتر از آن است و گاهی نیازی نمیبینند برای انجام آن به پزشک متخصص مراجعه کنند و دستور لازم را بگیرند. گاهی هم با تصور این که ضرورتی برای انجام آن وجود ندارد و خودشان میتوانند با روشهای خانگی، خود را درمان کنند، از اجرای دستور پزشک امتناع میکنند.
نادر شیرمحمدزاده، کارشناس فیزیوتراپی در گفتوگو با «ایران» به موارد قابل توجهی دراینباره اشاره میکند: «در فیزیوتراپی ارجاع بیمار توسط همکاران پزشک به فیزیوتراپیستها انجام میشود و کار تشخیصی فیزیوتراپیستها متعاقب این ارجاع و همراه با تشخیص مشکلات عملکردی و محدودیتهای حرکتی است که طبیعتاً نیازمند بررسی و ارزیابی و برنامهریزی جداگانهای است که توسط فیزیوتراپیست انجام میشود و این بررسی و مداخلات به دنبال ارجاع توسط پزشک است.»
او توجه را به این نکته مهم جلب میکند که برای ماندگاری و برگشت ناپذیر بودن و همچنین تأثیر درمان فیزیوتراپی بهترین راهکار عمل به توصیه هایدرمانی و ادامه ورزشهای آموزش داده شده و پرهیز از فعالیتهای نادرست و غلط است.
شیرمحمدزاده میگوید: «تفاوت فیزیوتراپی در ایران با کشورهای پیشرفته و صاحب سبک در فیزیوتراپی مثل کانادا، استرالیا در تجهیزات و دستگاههای پیشرفته است. به عنوان مثال از آبدرمانی با توجه به کمبود آب و هزینههای بالای نگهداری بسیار کم استفاده میشود یا از روشهای روز دنیا به دلیل بالا بودن قیمت ارز کمتر استفاده میشود ولی در زمینه درمانهای دستی تفاوتی وجود ندارد. پوشش سازمانهای بیمهگر هم نسبت به کشورهای پیشرفته ضعیفتر است که البته این مسأله مختص فیزیوتراپی نیست و در همه زمینههای سلامت و دیگر درمانها نیز صدق میکند.»
شیرمحمدزاده میگوید: «مهمترین مانع پیشرفت فیزیوتراپی در کشور ما بحث دکترای بالینی فیزیوتراپی است که متأسفانه به دلایلی هنوز در وزارت بهداشت تأیید و تصویب نشده است، در حالی که شاهد هستیم که در تمامی کشورهای پیشرفته و بعضی از همسایگان ایران مانند پاکستان دکترای بالینی فیزیوتراپی جا افتاده و پذیرش دانشجو صورت میپذیرد. در این شرایط بیمار باید برای یک آرتروز ساده زانو نزد پزشک ارتوپد برود و داروهای غیرضروری دریافت کند و هزینهای نیز متحمل شود در صورتی که در مملکتهای پیشرفته اینگونه موارد مثل آرتروز و دیسک کمر به فیزیوتراپیست مراجعه و درمان آغاز میشود. در کشور ما هنوز دکترهای فیزیوتراپی حق نسخهنویسی و درخواست را ندارند و هنوز هم هزینه درمان فیزیوتراپی را که از سازمانهای بیمه طلب میکنند بر اساس دستور پزشک ارتوپد است که اطلاعی از نحوه کارکرد دستگاهها و عملکرد آنها ندارند. در واقع بزرگترین معضل رشته فیزیوتراپی موضوع دکترای بالینی است که نیاز جامعه است و متأسفانه معضلی به نام پزشک سالاری سد راه تصویب دکترای بالینی فیزیوتراپی است. البته با تلاش همکاران موفقیتهایی حاصل شده است که امیدواریم در آینده نزدیک شاهد تحقق و تصویب دکترای بالینی فیزیوتراپی در کشورمان باشیم.»
ناآگاهی مردم از لزوم فیزیوتراپی از یک سو و مشکلات موجود در این بخش از سوی دیگر، شاید سبب شده که دردهایی که باید از این راه درمان شوند، همچنان باقی مانده و مزمن شوند؛ مثل یک همدم قدیمی آزاردهنده.