فارین پالیسی نوشت: جو بایدن نیز همانند دونالد ترامپ، زمانی آرزو داشت که نظامیان آمریکایی در افغانستان را از این کشور برگرداند یا دستکم تعداد آنها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. در واقع این یکی از ایدههای او در مقام معاون اولی اوباما در سال ۲۰۰۹ بود که موفق به تحققش نشد. او در محافل خصوصی به انتقاد از سیاست اوباما برای افزایش حضور نظامی در افغانستان میپرداخت و قصد داشت به سیاستهای هزینهبر و ناموثر واشنگتن در مداخله نظامی و ترویج تحولات دموکراتیک در این کشور پایان دهد و تنها به سرکوب تروریستها طی عملیاتهای ویژه و حملات پهپادی بپردازد. برای این ایده حتی یک نام نیز برگزیده شده بود: «طرح بایدن».
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: بنابراین اگر بایدن موفق شود کاندیدای نهایی دموکراتها برای رقابت ۲۰۲۰ با ترامپ باشد، برای متمایز کردن سیاستهای خود از ترامپ، کار دشواری در پیش خواهد داشت. علتش این است که ترامپ نیز هماکنون خواستار بازگرداندن نظامیان آمریکایی شده و مذاکراتی جدی را برای خروج آمریکا از افغانستان با طالبان آغاز کرده که آن نیز خواسته بایدن در سال ۲۰۱۱ بود. بایدن در آن سال اظهار کرده بود که طالبان دشمن آمریکا نیست و سازش با آنها میسر است.
و اینجا مشکل دموکراتها در آستانه رقابت برای ۲۰۲۰ پدیدار میشود: در میان تمام نامزدهای دموکرات برای انتخابات، بایدن احتمالا باید بیشترین تفاوت را با ترامپ در سیاست خارجی داشته باشد. سایر کاندیداها دشواری بیشتری در متمایز کردن خود از ترامپ در پیش خواهند داشت به خصوص اگر شاخه «پروگرسیو» حزب دموکرات وارد حوزه حمایتگرایی در تجارت و رفتار پوپولیستی شود که از سال ۲۰۱۶ تحت سیطره ترامپ بوده است.
دستکم بایدن طرفدار تجارت آزاد است. اما ترامپ تاکنون بخشی از دستور کار سایر نامزدهای دموکرات برای اقتصاد را در سیاست خود به کار گرفته است. برجستهترین آنها نیز سناتورها الیزابت وارن و برنی سندرز هستند که گهگاه جنگهای تجارتی ترامپ را به باد انتقاد گرفتهاند. آنها میگویند ما نیز طرفدار توافقهای تجاری مانند نفتا نیستیم اما اگر ما رییسجمهور بودیم، روش متفاوتی نسبت به ترامپ در پیش میگرفتیم. بنابراین در رقابت پیش رو، آنها مجبور خواهند بود اعتراف کنند که با اصل سیاست ترامپ مخالفتی ندارند و تنها روشهای متفاوتی مدنظر دارند. همچنین در رابطه با حضور خارجی ارتش آمریکا، دشوار است بتوان نامزدهایی در حزب دموکرات یافت که مایل باشند با دفاع از مداخله آمریکا در نبردهای بینتیجه در سوریه و افغانستان، کمپین تبلیغاتی خود را به خطر بیندازند. به عنوان مثال، الیزابت وارن، سناتور اهل ماساچوست اخیرا از هر دو سیاست نبرد تعرفهای ترامپ و خارج کردن نظامیان از سوریه و افغانستان حمایت کرده است.
علیرغم انتقادات اخیر وارن از رویکرد ترامپ به توافقات تجاری، یک سال پیش که ترامپ پیشنهاد افزایش تعرفهها را مطرح کرد، حتی با وجود انتقاد برخی اعضای حزب جمهوریخواه از روش او، وارن به دفاع از اقدام ترامپ پرداخت. بهترین شانس وارن این است که با حمله به طبقه اشراف در گفتمان پوپولیستی خود، تمایزش از ترامپ را برجسته کند. ترامپ و دولتش با رویکردی که نسبت به جامعه فرودست طی بحران تعطیلی دولت در پیش گرفتند، به این هدف وارن کمک خواهند کرد. او طرح «مالیات بر ثروت» را در دستور کار دارد و اخیرا از لایحه «کاپیتالیسم پاسخگو» حمایت کرده که به کارگران، جایی در هیات مدیره شرکتها میدهد و به بازتوزیع سود از دست سهامداران و مدیران به دامن طبقه متوسط میپردازد. او علاوه بر تعقیب سیاست مقابله با بهشتهای مالیاتی و انحصار، سه اصل امنیتی محوری را نیز دنبال میکند که در تقابل با تمایل ترامپ برای رقابت تسلیحاتی قرار دارد: نه به تسلیحات هستهای بیشتر، کنترل تسلیحاتی بیشتر و نه به استفاده پیشدستانه.
سندرز احتمالا دردسر بیشتری برای متمایز کردن خود از ترامپ خواهد داشت. این سناتور «مرد تعرفهای» اصلی قلمداد میشود. او بود که ابتدا در انتخابات پیشین وعده داده بود اگر چین به سیاست دامپینگ در صنعت فولاد خود ادامه دهد، برای واردات این کشور تعرفه بالاتری وضع خواهد کرد و حتی زمانی که به انتقاد از تهدیدات تعرفهای ترامپ میپرداخت، گفته بود که ترامپ یک معضل را تشخیص داده است. او با اصل برخورد با چین موافق بود اما خواستار اقدام جامعتر و کلانی برای مواجهه با چین بود. اگرچه او از وضع تعرفه توسط ترامپ علیه اتحادیه اروپا، مکزیک و کانادا انتقاد داشت، از تصمیم او برای خروج از توافق «ترانس پاسیفیک» دفاع میکرد. ترامپ نیز در تبلیغات دور پیشین تایید کرده بود که او و سندرز نگاه مشترکی به توافقات تجاری دارند. هر دو نفتا را فاجعهبار میدانستند و حتما اگر سندرز وارد رقابت ۲۰۲۰ شود، ترامپ بازهم بر این اشتراک نظر تاکید خواهد کرد. همچنین سندرز نیز موافق خارج کردن نظامیان آمریکایی از افغانستان و سوریه است و از رویکرد ترامپ به مسأله کره شمالی تمجید کرده است.
متیو داس، مشاور سندرز در امور سیاست خارجی معتقد است که تفاوت اصلی میان او و ترامپ، در رویکرد تقابل گرایانه ترامپ با متحدان و دوستان آمریکاست که به ضرر مردم عادی آمریکا تمام خواهد شد. از نظر او ترامپ نگاهی با حاصل جمع صفر به روابط خارجی دارد اما سندرز اینگونه نیست. «ترامپ تصور میکند اگر طرف دیگر چیزی به دست بیاورد، به معنای باختن آمریکاست. اما سندرز اعتقاد دارد همچنانکه همه کشورها با چالشهای مشابهی از قبیل رشد نابرابری و تغییرات اقلیمی مواجهند، راهحل های مشترکی نیز باید برای آنها بیابند و آمریکا باید نقش بزرگی در گردآوردن سایر کشورها برای حل این معضلات ایفا کند».
بعد نوبت به سناتور اوهایو یعنی شرود براون میرسد که قصد حضور در انتخابات را دارد. او معتقد است از آنجا که بسیار پیش از ترامپ با نفتا و سایر توافقات تجاری مخالفت میکرده است، قادر خواهد بود بخشی از آرای ترامپ را به دست بیاورد. او ترامپ را یک سیاستمدار پوپولیست میداند و اعتقاد دارد طرفداران ترامپ به کاندیدایی نیاز دارند که در عمل نگران سلامت عمومی، بازنشستگی و حقوق آنها به عنوان طبقه کارگر باشد. بن رودز، معاون مشاور امنیت ملی و نویسنده سخنرانیهای اوباما معتقد است دموکراتها در رقابت با افکار پوپولیستی ترامپ بهخصوص در رابطه با اقتصاد، کار دشواری خواهند داشت اما اگر در تله برخورد با او به شیوه خودش نیفتند، شانس موفقیت پیدا میکنند. سایر کاندیداهای حزب دموکرات مانند کامالا هریس و کیرستن جیلیبراند سابقه خاصی در سیاست خارجی ندارند و احتمالا از سیگنالهای حزب دموکرات در طول رقابت خود بهره خواهند برد. اما برخی از این کاندیداها از حالا به سوی اتخاذ سیاستهای پوپولیستی و حمایتگرایانه مشابه ترامپ سوق داده شدهاند. به عنوان مثال وزیر مسکن و توسعه شهری پیشین یعنی خولیان کاسترو و شهردار سن آنتونیو، در حالی که پیشتر حامی نفتا بود، اکنون رویکردی پوپولیستی در پیش گرفته و معتقد است باید به نفع کارگران و شرکتهای آمریکایی آن را اصلاح کرد. وی همچنین از سیاست خروج از سوریه حمایت کرده است.
البته هنوز تفاوتهای اساسی در رویکرد دو حزب اصلی به سیاست خارجی قابل مشاهده است مانند مسایل مرتبط با ناتو، گروه هفت و تعامل با متحدان اصلی آمریکا که دموکراتها در آنها یکپارچه مقابل ترامپ ایستادهاند. تمایل به ایستادگی برابر عربستان و تقاضای پایان دادن به جنگ در یمن و مقابله با نفوذ روسیه در سیاست داخلی آمریکا که ترامپ علاقهای به انجام آنها ندارد. دموکراتها معتقدند مسأله اصلی در انتخابات آتی بیش از آنکه به سیاست خارجی مربوط باشد، به صلاحیت ترامپ برای احراز پست ریاستجمهوری مربوط خواهد بود. گزارشی که بازپرس مولر قرار است درباره ادعای همکاری ترامپ با روسها منتشر کند، احتمالا کمک خواهد کرد که این مسأله به محور اصلی رقابت انتخاباتی تبدیل شود.