رابطه تنگاتنگی میان سرمربیهای تیمملی و فوتبال ایران وجود دارد. آنهایی که با خیانت مواجه نشدهاند، ماندن در ایران را ترجیح دادهاند. آنهایی هم که فراری داده شدند، دلیل محکمی برای بازگشت داشتهاند.
فوتبال ایران خودش را مدیون مربی های خارجی می داند. نه به خاطر حس بیگانه پرستیاش و نه به دلیل گزینه های نامطمئن داخلی. بلکه در روزگاری که ماندن سرمربی های ایرانی نیمکت ها را بیشتر در فساد فرو می برد، ورود سرمربی های خارجی شرایط را تغییر می داد. اگر گزینه های بیگانهزبان قربانی باندبازی های درون و بیرون زمینی نمی شدند، موفقیت هایی را کسب می کردند که در تاریخ فوتبال کشور میزبانشان بی سابقه باشد. بازگشت افشین قطبی بهانه ای شد برای بررسی سرنوشت همه سرمربی هایی که پس از ترک تیمملی به هدایت فوتبالیست ها ادامه داده اند.
استانکو پوکلهپوویچ
استانکو نخستین سرمربی خارجی تیم ملی پس از انقلاب اسلامی بود. 19، تعداد سال هایی است که تیم ملی ایران با سرمربی ایرانی ادامه داد و حضور استانکو شکستن هنجاری بود که می توانست وارد دهه سومش شود. سرمربی تیم ملی کرواسی، چندان در تیم ملی ایران دوام نیاورد. 5 بازی که فقط یکی از آن ها با پیروزی به پایان رسید، استانکو را از تیم ملی ایران کنار گذاشت. اما سرمربی کروات که نمی خواست فوتبال ایران را رها کند، در تهران ماند تا هدایت پرسپولیس را قبول کند. او دو سال دیوانه وار را برای سرخ پوشان پایتخت رقم زد. دو قهرمانی پیاپی در سال های 74 و 75 و دو صعود پیاپی به نیمه نهایی جام باشگاه های آسیا، حاصل افتخارات مردی بود که پرسپولیس پرستاره دهه 70 را به جایگاه واقعی اش رساند. پوکلهپوویچ پس از دو سال جادویی، پرسپولیس را ترک کرد و به اروپا بازگشت. اما نتایج غیرقابل قبول در اروپا، مرد اهل اسپلیت کرواسی را تحریک کرد تا دوباره به ایران سفر کند.
چند سال بعد او دوباره به فوتبال ایران بازگشت و در نخستین دوره لیگ برتر خلیج فارس هدایت سپاهان را برعهده گرفت. در پایان آن فصل سپاهان جایگاهی بهتر از نهمی در جدول به دست نیاورد. استانکو در نیم فصل لیگ چهارم دوباره به اصفهان بازگشت و در شرایطی که تیم را در رده دهم تحویل گرفته بود، فصل را با همان رتبه به پایان رساند. او دوباره فوتبال ایران را ترک کرد تا چهار سال بعد برای هدایت داماش گیلان بازگردد. اما پگاه سابق گیلان آن قدر بحران داشت که حضور سرمربی قهرمان ایران هم کمکی به آن ها نکند. داماشی ها در پایان لیگ هشتم به لیگ یک سقوط کردند و استانکو هم فوتبال ایران را برای همیشه ترک کرد. او پس از داماش، پنج سال هدایت هایدوک اسپلیت را در کشور خودش برعهده داشت. استانکو در 24 دسامبر 2018 در شرایطی که هشتاد سال داشت و به دلیل بیماری یک پای خود را از دست داده بود، چشم از جهان فرو بست.
والدیر ویرا
سرمربی برزیلی از آن نام هایی است که در تاریخ فوتبال ایران به یادگار خواهد ماند. مردی که کابوس صعود ایران به جام جهانی را به رویایی شیرین تبدیل کرد و خیلی زود فوتبال ایران را با سیگاری بر لب بدرود گفت. ویرا که پیش از آمدن به ایران نامی بزرگ تر از تیم ملی کاستاریکا را تحمل نکرده بود، علی رغم راهیابی به جام جهانی 98 از تیم ملی ایران کنار گذاشته شد. صفایی فراهانی، رییس وقت فدراسیون فوتبال ایران، او را با همان دلیلی از تیم ملی اخراج کرد که ویرا پیشتر کاستاریکا را ترک کرده بود؛ سرمربی برزیلی بر علم فوتبال مسلط نبود و همه توانش روی احساسات بازیکنانش قرار می گرفت. او بعد ها روی نیمکت عمان نشست و تیم ملی ایران را شکست داد.
والدیر تا همین چند سال پیش در فوتبال جهان عرب حضوری پررنگ داشت. او در سال 2014 به کیوتو سانگا در جی2لیگ ژاپن رفت و تصمیم گرفت همانجا از جهان نیمکت ها خداحافظی کند.
تومیسلاو ایویچ
سال ها پیش از دوگانه کی روش و برانکو، ایویچ مشهورترین سرمربی خارجی فوتبال ایران در سال های پس از انقلاب نام گرفت. بهترین سرمربی سال 1987 فیفا، ده سال بعد به ایران آمد تا هدایت تیم ملی را برعهده بگیرد. ایویچ پس از سال های فراموش نشدنی با اندرلخت، پورتو، پاریسن ژرمن، اتلتیکو مادرید، مارسی، موناکو و فنرباغچه تصمیم گرفته بود به خاورمیانه مهاجرت کند تا فوتبال آسیا را هم مثل همه قهرمانی هایی که در اروپا فتح کرده بود، کشف کند. ایویچ در جام ملتهای سال ۱۹۹۶ سرمربی تیم ملی امارات بود. در آن رقابت ها که محمد مایلی کهن ایرانی متفاوت را ارائه کرد، ایویچ و امارات بهتر از ایران نتیجه گرفتند و روی سکوی دوم رقابت ها ایستادند.
ایویچ پس از جام ملتها روی نیمکت الوصل نشست اما تیم ملی ایران، آخرین پیشنهادی بود که سرمربی کروات در رده ملی پذیرفت. حضور او روی نیمکت تیم ملی، حکایتی شنیدنی از افزایش باورنکردنی کیفیت فوتبال ایران است. بازیکنان تیم ملی از اردوی بروجرد، به عنوان یکی از مدرنترین اردوهای فوتبال ایران یاد میکنند. او نادر محمد خانی و جواد زرینچه را دوباره به تیم ملی برگرداند و در بازی های چهارجانبه هنگکنگ به مقام سومی قناعت کرد. در فروردین ۷۷ و همزمان با عید نوروز، تیم ملی در سه دیدار دوستانه مقابل سه باشگاه فرانسوی گنگام، نانت و مونپولیه قرار گرفت. تومیسلاو با بازی درخشان سیروس دین محمدی نانت را شکست داد. اما در آستانه جام جهانی، در اردوی ایتالیا و پس از شکست سنگین مقابل آاس رم، جلال طالبی جای او را گرفت. مربی کهنهکار کرواسی تا ۷۱ سالگی هدایت باشگاه هایی همچون استاندارد لیژ و الاتحاد عربستان را پذیرفت. اما 77 سالگی، آخرین عدد عمر او بود. ایویچ در اسپلیت، شهری که متولد آن هم بود، درگذشت.
میروسلاو بلاژویچ
سرمربی کرواسی سوم جهان در سال 1998 برای هدایت تیم ملی ایران به تهران آمد. او در مراحل انتخابی جام جهانی ژاپن-کره جنوبی موفق بود اما شکست مقابل ایرلند، بلاژویچ را از صعود به جام جهانی 2002 منع کرد. علی رغم تاکید فدراسیون فوتبال به ادامه همکاری با بلاژویچ، او تصمیم گرفت فوتبال ایران را ترک کند. پس از هدایت تیم ملی بوسنی و هرزگووین و تیم ملی زیر 23 چین، چیرو به ایران بازگشت تا هدایت مس کرمان را برعهده بگیرد. شکست، عاقبت بازگشت او به فوتبال ایران بود. بلاژویچ در فصل 15-2014 سرمربی سال فوتبال کرواسی نام گرفت و در پایان همان فصل از فوتبال خداحافظی کرد.
بلاژویچ در کتاب هرم معکوس به جاناتان ویلسون می گوید سیستم 2-5-3 را او به فوتبال جهان معرفی کرده است. کارنامه سرمربی 84 ساله کروات سرشار از جاه طلبی های شگفت انگیز است که شاید شبیه آن ها را کمتر میان سرمربی های شرق اروپا دیده باشیم.
برانکو ایوانکوویچ
برانکو تنها سرمربی خارجی تیم ملی است که دو دوره متفاوت روی نیمکت ایران حضور داشته است. او پس از آن که تیم ملی را در سال 2006 ترک کرد، به کرواسی بازگشت تا هدایت دیناموزاگرب را برعهده بگیرد. دو قهرمانی لیگ و جام حذفی کرواسی، باشگاه شاندونگ لیونگ را برای جذب برانکو تشویق کرد. او در دینامو زاگرب با لوکا مودریچ و ماریو مانژوکیچ همکاری کرده بود و پس از آن که زاگرب را ترک کرد، تیم آبی پوش باز هم به قهرمانی دو گانه فوتبال کرواسی برای سومین سال پیاپی دست پیدا کرد. ایوانکوویچ در چین هم قهرمان لیگ شد اما علاقه اش برای حضور در غرب آسیا، عواقب جذابی برای او به همراه نداشت.
برانکو در الاتفاق عربستان از صعود به لیگ قهرمانان آسیا بازماند و در الوحده بدترین آمارش را کسب کرد. اخراج از امارات، او را به دینامو بازگرداند اما از دست دادن قهرمانی در زاگرب چیزی نبود که ایوانکوویچ به آن عادت داشته باشد. او برای دومین بار پیاپی از باشگاهی که هدایت آن را برعهده داشت اخراج شد و در نهایت تصمیم گرفت به ایران بازگردد تا روی نیمکت پرسپولیس بنشیند.
افشین قطبی
امپراطور پس از برکناری از تیم ملی، راهی ژاپن شد تا در سال 2011 روی نیمکت شیمیزو اسپالس در جی لیگ بنشیند. تیمی که پیش از قطبی با 54 امتیاز و 15 پیروزی روی پله ششم لیگ برتر ژاپن ایستاده بود. تیم جدید قطبی در سالهای 2008 و 2009 هم پنجم و هفتم شد، در شرایطی که به ترتیب 55 و 51 امتیاز به نام خود سند زده بود. او در سومین و چهارمین فصل حضورش در شیمیزو هم به میانه نشینی ادامه داد تا در نهایت از این تیم اخراج شود. قطبی در ادامه روی نیمکت بوریرام تایلند حضور پیدا کرد. او در 18 بازی در تیم تایلندی تنها یک بار شکست خورد اما دو تساوی پیاپی مقابل ضعیفترین تیم های لیگ تایلند فشار رسانه های این کشور را بر علیه او شدت داد. بدین ترتیب او پس از تنها سه ماه از هدایت بوریرام منع شد.
اما سرمربی سابق پرسپولیس نمی خواست از فوتبال آسیا به دور باشد و این بار پیشنهاد شیجیاژوانگ اور برایت، باشگاهی در سطح دوم فوتبال چین را پذیرفت. اما مشکلات مالی این باشگاه باعث شد قطبی در آغاز سومین سال حضورش در چین از هدایت اور برایت کناره گیری کند. اتفاقی که برای هواداران این تیم هم نگران کننده بود. آن ها به عملکرد فوق العاده قطبی عادت کرده بودند اما از همان روز ها، زمزمه حضور سرمربی ایرانی روی نیمکت تیمی دیگر شنیده می شد که از قرار معلوم، فولاد خوزستان نام گرفت.