المانیتور نوشت: خبر استعفای غیرمنتظره وزیر امورخارجه ایران، جواد ظریف موجب شادمانی تندروها در ایران شد. حمید رسایی، یکی از نمایندگان تندرو در مجالس پیشین در واکنش به این خبر گفته بود: «برجام ذلت بار به پایان خود رسیده است. ظریف قماربازی بود که تمام موجودیت خود را به جان کری گره زد و باخت». محمود نبویان سیاستمدار محافظهکار، نیز اظهار کرد «کسی که پشت پرده توافقهای زیان آوری مانند سعدآباد، پاریس، ژنو، لوزان، برجام و اف ای تی اف بود، استعفا کرد. خدا را شکر». جواد کریمی قدوسی نماینده فعلی مجلس نیز میان همکاران خود اظهار اطمینان کرد که کار ظریف تمام است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: اما چنانکه معلوم شد، اطمینان از کنارهگیری وزیر امورخارجه، یک نتیجهگیری زودهنگام بود. پس از دریافت پیامهای حمایتآمیز از تعدادی از نخبگان حاکم بر کشور، ظریف با اختیارات و موضع مستحکمتری نسبت به قبل، به جایگاه خود بازگشت. در این میان اظهارات حمایتآمیز یک شخصیت بود که اثر بیشتری بر تضعیف روحیه تندروها و تحکیم موقعیت ظریف داشت: او قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بود.
سلیمانی ظریف را مقام رسمی اصلی در سیاست خارجی ایران دانست و تاکید کرد که او همواره از حمایت مقامات رسمی ایران علیالخصوص رهبر معظم ایران حضرت آیتالله خامنهای برخوردار بوده است. این اظهارنظر او با پاسخ رسمی رییسجمهور ایران به تقاضای استعفای ظریف هماهنگ بود که می گفت با دیپلمات ارشد خود موافق است که وزیر امورخارجه، بالاترین مقام مجری سیاست خارجی ایران است.
حمایت سلیمانی از ظریف در شرایطی صورت میگیرد که خروج دولت آمریکا از برجام و اتخاذ سیاست فشار حداکثری بر ایران موجب شده سیاست شکننده روحانی برای رو آوردن به دیپلماسی و آغوش گشودن به سوی جهان در معرض خطر فروپاشی قرار بگیرد. به جای مزایای اقتصادی که روحانی وعده آنها را پس از امضای برجام میداد، وی گرفتار اقتصادی شده که تحت تاثیر تحریمها فلج شده و از طرف دیگر مورد هجمه تندروهایی قرار گرفته که مدام او را سرزنش میکنند.
اما سلیمانی که میان هر دو جناح در تهران احترام زیادی دارد، وزنه سنگینی در توازن قوا بر سر سیاستهای مناقشهبرانگیز در تهران تلقی میشود. اظهارنظر او موجب ناکامی تندروها در تخریب دستاوردهای ظریف در حوزه سیاست خارجی شد و تندروها را در موضعی مشترک با نتانیاهو قرار داد که از استعفای ظریف استقبال کرده بود.
نظام سیاسی ایران راکد و یکصدا نیست. برعکس، نظام سیاسی داخل ایران صحنه رقابت شدیدی میان احزابی است که نگاه متفاوتی به مسایل داخلی و خارجی دارند. یکی از این طرفها همواره نشان داده که نه تنها به دنبال کنار زدن ظریف است بلکه به دنبال سرنگونی کامل دولت روحانی است.
این گروه که نام جبهه پایداری را برای خود برگزیده، سالها تلاش کرده که اصلاحطلبان و میانهروها را از عرصه سیاست ایران دور کند.
در ماههای اخیر نمایندگان وابسته به این گروه، در مجلس خواستار استیضاح ظریف، روحانی و حتی رییس میانهرو مجلس، لاریجانی شدند. بنابراین جای تعجب ندارد که شخصیتهای سیاسی که خواهان کنار گذاشتن ظریف هستند، همه عضو جبهه پایداری هستند.
علیرغم ناکامی در برکناری ظریف، جبهه پایداری، امید دارد که در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ به موفقیتهای بزرگی نائل شود مگر آنکه اروپا در مقابل آمریکا بایستد و ایران را از مزایای اقتصادی برجام بهرهمند کند. نتیجه این تقابل میان کشورهای متعدد هنوز معلوم نیست اما بدون شک، رویدادی سرنوشتساز خواهد بود.