هاآرتص در مطلبی به تحلیل انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی و نتایج آن پرداخته است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است:
۱-طبق نتایج اعلام شده از آرای ماخوذه، هم نتانیاهو و هم بنی گانتس مدعی دستاوردهای تاریخی در این انتخابات شدند. گانتس چهرهای ناشناخته بود که تنها ظرف چند ماه حزبی را تأسیس کرد.
۲-برداشت نهایی از نتیجه انتخابات به نگاه شخص ناظر بستگی دارد. آنهایی که جامعه اسراییل را تماما راستگرا میدانند، موفقیتهای گانتس را دستاورد بزرگی تلقی خواهندکرد. آنهایی که معتقدند نخستوزیری مانند نتانیاهو که در منجلاب فساد دستوپا میزند، باور خواهند یافت که افکار مردم اسراییل شدیدا نزدیک به راست است و تا ابد نیز چنین خواهد ماند.
۳. برای دریافتن وضعیت نهایی انتخابات اسراییل باید منتظر ماند تا تمام آرا از جمله آرای سفارتخانهها و سربازان یعنی حدود سیصد هزار رای باقیمانده شمرده شوند. ممکن است برای برخی عجیب باشد که رای این تعداد نیز بر سرنوشت نهایی آرا موثر خواهد بود.
۴. در هفتههای پایانی، انتخابات تحت تاثیر این پرسش بود که رئیس اسراییل، ریون ریولین، ابتدا چه کسی را نامزد تشکیل دولت خواهد کرد. اعضای بلوکی که او را به ریاست جمهوری برگزیدهاند، عضوی از پارلمان کنیست را که بیشترین کرسیها از او حمایت میکنند، برای تشکیل دولت به او پیشنهاد خواهند کرد. آنها معتقدند ریولین باید عضوی از حزبی را که بیشترین کرسی را دارد به عنوان نخستوزیر معرفی کند. اگر نتایج نهایی نشان دهد که ائتلاف گانتس، کاهول و لاوان بیشترین کرسی را دارند اما توصیه کنندگان نتانیاهو بیشتر باشند، ریولین مجاز است هر کدام را که خواست برگزیند. باتوجه به روابط نامطلوب او با نتانیاهو، مطمئنا برای معرفی کردن نهایی، نتانیاهو را به دردسر خواهد انداخت.
۵- متاسفانه شادی های زودهنگام کمپ گانتس در شب انتخابات یادآور تجربه انتخابات ۲۰۰۹ بود. آن زمان تزیپی لیونی از حزب کادیما نیز مدعی برتری بر لیکود با یک کرسی بیشتر بود اما در نهایت نتانیاهو پیروز انتخابات شد. در آن زمان شیمون پرز علیرغم میل باطنی ناچار شد نتانیاهو را به عنوان نخستوزیر معرفی کند که این بار نیز نتانیاهو و هوادارانش انتظار پیروی از این سنت را از سوی رییسجمهور دارند.
۶- نتانیاهو بلافاصله پس از اعلام نتایج اولیه به دنبال کسب حمایت و بیعت گرفتن از همراهان پارلمانی خود رفت. هدف نخست او این است که دست رییسجمهور را ببندد. هدف دیگر او سفت کردن جای پای خود است تا مانع آنچه شود که خیلیها انتظارش را دارند یعنی تشکیل دولت ائتلافی با گانتس. برای این منظور او به یک ائتلاف از تمام احزاب دست راستی نیاز دارد که آن نیز در صورتی ممکن خواهد بود که به آنها وعده دهد با زیر پا گذاشتن دموکراسی در این کشور، به هر شانسی برای صلح با فلسطینیان پایان دهد.
۷- برای طرف برنده این انتخابات، نرسیدن آرای احزاب رقیب به حد نصاب لازم برای حضور در کنیست نیز عاملی تسلی بخش خواهد بود. اگر افرادی مانند نفتالی بنت و آیلت شاکد از حزب حایامین حهاداش نتوانند وارد مجلس شوند، از اندوه چپها کاسته خواهد شد و اگر راستها قدرت را ازدست بدهند، با اخراج ناسیونالیست های عرب از حزب بالاد از مجلس آرامش خواهند یافت.
۸- در روز انتخابات چپها نگران سرنوشت حزب چپ مرتص بودند اما معلوم شد حزب کارگر صدمه اصلی را از موفقیت گانتس در جذب آرای میانهروها پذیرا شده است. علیرغم فهرست انتخاباتی پرستاره حزب کارگر و ستایش رسانهها از کمپین تبلیغاتی آوی گابی، هواداران این حزب به گانتس رای دادند. پشت کردن آنها موجب بدترین نتیجه انتخاباتی این حزب در تاریخ شد و احتمالا اضمحلال آن را به دنبال خواهد داشت.
۹- بخش بزرگی از جامعه عرب اسراییلی این انتخابات را تحریم کرد. آنها رای عدم اعتماد به اسراییل دادند. اگرچه دلایل زیادی برای توجیه این رفتار آنها وجود دارد، در نهایت عمل آنها راه نتانیاهو برای تشکیل دولت را هموار خواهد کرد. آنها با این کار به بزرگترین دشمن خود فرصت خوبی دادند.
۱۰- نباید رفتار بسیار زننده و غیرقانونی حزب لیکود یعنی فرستادن دوربینهای امنیتی به محلهای رایگیری اعراب را فراموش کرد. آنها با ادعای پیشگیری از تقلب این کار را کردند اما انگیزه واقعی آنها مأیوس کردن اعراب از رای دادن بود. نتایج نشان میدهد که تقلب آنها برایشان مثمر ثمر بوده است.
۱۱- با شکست حزب کارگر و کاهش رای حزب مرتص، جناح چپ به نسبتهای ناچیزی تقسیم شده است. از آن طرف جناح راست حتی بدون بنت موقعیت مستحکمی دارد. به این ترتیب احزاب نزدیک به تفکر لیکود، با رویکرد ضد دموکراسی، ضد دیوان عالی و مخالف صلح، اکثریت کنیست را به دست خواهند گرفت.
۱۲- در نهایت هشداری برای دموکراتهای آمریکا: اگر نتانیاهو توانست در انتخابات ۲۰۱۹ پیروز شود، احتمالا ترامپ نیز در ۲۰۲۰ پیروز خواهد شد. معلوم شد ترکیبی از ناسیونالیسم، نژادپرستی، قطبی سازی و نبوغ تاکتیکی میتواند بر اتهامات ارتکاب فساد، نقض قانون و تضعیف دموکراسی غلبه کند.