محمد مطهری معتقد است مسائلی مانند تعطیل کردن یک برنامه محبوب جوانان پس از دستکاری ناموفق آرا بدون هیچگونه اقناع یا ختم بسیار سؤالبرانگیز پرونده قاری معروف باعث لجبازی و عصبانیت مردم شده است.
حجتالاسلام والمسلمین محمد مطهری، آخرین فرزند شهید مطهری است. او علاوه بر دروس حوزوی، مقطع دکتری فلسفه دین را در دانشگاه تورنتو گذرانده است. محمد مطهری از نظر تفکرات سیاسی و فرهنگی شباهتهایی به برادر بزرگترش علی دارد، اما هیچگاه وارد کارزارهای سیاسی و اجرایی نشده و صرفاً مشغول کار علمی و پژوهش است.
تنها بروز عمومی حجتالاسلام محمد مطهری، انتشار یادداشتهای او درباره مسائل روز جامعه است که در کانال تلگرامیاش یا در برخی سایتها منتشر میشود.
*چرا به یک امر اخلاقی گیر بدهم؟
محمد مطهری در آخرین یادداشت خود به برخی مسائل فرهنگی و اجتماعی و بهطور مشخص به ماجرای رقص دختربچهها با آهنگ ساسی مانکن پرداخته و نحوه برخورد برخی با این ماجرا را نقد کرده است؛ «فرض کنید شما و خانواده در شرایط بسیار سختی به سر میبرید؛ خانه و کاشانهتان در بلایای طبیعی از بین رفته، یا از شدت فشار اقتصادی به نان شب محتاجید و باران بدبختی از هر طرف بر شما میبارد. حال اگر در این وانفسا و شلوغی ببینید کسی در مقابل فرزند شما که برای سالم نگاه داشتن باطن پاک او زحمتها کشیدهاید، الفاظ رکیک بر زبان میآورد، عکسالعمل شما چه خواهد بود؟ آیا برخورد تنبیهی مناسبی خواهید کرد؟ یا خواهید گفت: با وجود اینهمه گرفتاریها و مشکلات اقتصادی و روحی، چرا به یک امر اخلاقی گیر بدهم؟»
مطهری در ادامه با نقل توجیه برخی درباره اولویت نبودن توجه به این اتفاق آورده؛ «میگویند: با وجود این همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی چرا به چند رقص دستهجمعی با مضامین جنسی در دبستان گیر دادهاید؟ شاید به همان دلیل که برخی خانه خود را تمیز نگه میدارند و خیابان را یک سطل زباله بزرگ تصور میکنند، این عده تصور میکنند که حرمت اصول اخلاقی، سنتی و دینی (در همان حدی که قبول دارند) در جمع خانوادگی نباید شکسته شود، ولی شکستن همین حرمتها در جامعه بیاشکال است!»
وی با انتقاد از برخی متدینین که معتقدند حالا چه وقت این حرفهاست به دنبال تحلیل این نوع نگاه است: «چرا این نگرش چنین پرطرفدار شده است؟ دلمان خوش است که در این چهل سال، هواپیمای هیچ مقام آمریکایی در فرودگاه تهران به زمین ننشسته است و توجه نداریم که برخی عملکردها در نظام ما باعث شده که رویکرد غربی بر جان و ذهن بسیاری از مذهبیها هم بنشیند و لذاست که به دین بهعنوان امری شخصی مینگرند.»
*پرونده قاری معروف به کجا رسید؟
این پژوهشگر حوزه دین پس از اینکه اعلام میکند منظورش مخالفت با شادی کودکان و نوجوانان یا اصل موسیقی نیست، بلکه در لزوم مواجهه سریع و جدی با حرامهای قطعی و غیراخلاقی و فراموش نشدن آنها به بهانه مشکلات اقتصادی است، در بخش دیگری از یادداشت خود مینویسد: «حقیقت این است که بخشی از جامعه را از راههای مختلف به لجبازی کشاندهایم. این عده اگر در گذشته برای بروز دادن نارضایتی خود تا انتخابات بعدی منتظر میماندند، امروز آنقدر عصبی شدهاند که به هر آنچه گمان کنند خلاف خواسته حاکمیت است، تن میدهند ولو مستلزم مخالفت با مسلمات دینی، آلوده ساختن روح دانش آموزان یا ارتکاب گناه در ملأ عام باشد. دهها مورد درافتادن با مردم و به لجاجت کشاندن آنان اتفاق افتاده و میافتد.
تعطیل کردن یک برنامه محبوب جوانان پس از دستکاری ناموفق آرا بدون هیچگونه اقناع، ختم بسیار سؤالبرانگیز پرونده قاری معروف، افشای ناجوانمردانه محتوای شخصی موبایل یک متهم فوت کرده در زندان در تلویزیون، تعیین وثیقه پنج میلیونی برای شروران خطرناک و ۶۰۰ میلیونی برای متهمان سیاسی، گرانیهای از همگسیخته و اقدامات ناکافی در برخورد با مفاسد اقتصادی تنها نمونههای اندکی هستند. وقتی این نوع کدورتها تلنبار میشود، به صورتهای مختلف خود را بروز میدهد.»