سرمربی اسبق تیم ملی بلژیک حالا سرمربی یوزهای ایرانی است. اگر قرار باشد تجربهمحور باشیم، اشتباهاتی در دوران کیروش رخ داد که نباید در عصر ویلموتس تکرار شود. دقیقاً از چه تصمیمهای غلطی صحبت میکنیم؟
خبرآنلاین نوشت: «مارک ویلموتس دیگر گزینه احتمالی تیم ملی ایران نیست. او دیگر به فدراسیون فوتبال ایران نزدیک هم نیست، او به طور رسمی سرمربی بعدی تیم ملی است. این را مهدی تاج اعلام کرده اما هنوز قرارداد او به شکل رسمی تنظیم نشده است. این یعنی فرصتی طلایی داریم برای مرور همه آن چه در این سالها رخ داده تا این بار درگیر مشکلات قدیمی و تکراری نشویم. باید دوره هشت ساله حضور کارلوس کیروش در ایران بررسی شود تا بدانیم دقیقاً چه اشتباهاتی کردهایم. حالا که فرصت هست، باید نگاهی بیندازیم به همه کاستیهایی که در رفتار با سرمربی پرتغالی بود تا دوباره با مردی دیگر از اروپا به مشکل نخوریم. اما دقیقاً از چه تصمیمهای غلطی صحبت میکنیم؟
یک؛ سرمربی فوتبال، نه پادشاه بلژیک!
با اسکورت ویژه از CIP فرودگاه امام خمینی به دیدار مارک ویلموتس رفتهاند. به او اجازه ندادند به خبرنگاران و عکاسان نزدیک شود و هنوز هیچ مصاحبهای از او منتشر نشده است. او هنوز با فدراسیون فوتبال به توافق نهایی رسیده است؟ بسیار عالی، اما مهدی تاج او را سرمربی بعدی تیم ملی معرفی کرد. از فدراسیون انتظار داشتیم به عکاسان اجازه بدهد تا حداقل چند عکس خوب از او ثبت کنند. مدیر روابط عمومی فدراسیون فوتبال در یک دیدار غیر حضوری و صرفاً از طریق ارسال یک پیام صوتی به خبرنگاران و عکاسان اعلام کرده فدراسیون اصلاً منتطر هیچکدام از اهالی رسانه نبوده است. حالا این رفتار را مقایسه کنید با روزی که کارلوس کیروش راهی کلمبیا شد، جمع کثیری از خبرنگاران خیلی سریع با او صحبت کردند و در این میان حتی یکی از هواداران ایرانی او در کلمبیا به دیدار او رفت. شاید این رفتارها باعث افزایش نگرانی و استرس مرد بلژیکی باشد، البته اگر واقعاً برای فدراسیون فوتبال مهم باشد.
دو؛ فدراسیون فوتبال، نه وزارت ورزش
وقتی کارلوس کیروش به ایران آمد، به جای حضور در فدراسیون فوتبال او را به وزارت ورزش دعوت کردند تا قرارداد نهاییاش را امضا کند. شاید همین باعث شد تا کارلوس کیروش بعدها احساس کند بیشتر از آن که با فدراسیون فوتبال مواجه شود، باید با وزارت ورزش تعامل کند. وقتی از ابتدا با او رفتار متفاوتی شده، نباید انتظار داشت حالا که هنوز دستمزد کیروش پرداخت نشده، او همچنان از وزارت ورزش انتقاد نکند. آن هم در حالی که او از نخستین روز حضورش در ایران، همواره با وزارت ورزش مواجه بوده است. این اتفاق نباید برای مارک ویلموتس تکرار شود. فدراسیون باید به تنهایی مسئولیت همه برنامههای مرد بلژیکی را برعهده بگیرد.
سه؛ قراردادی با جزئیات شفاف
شاید این حداقل انتظاری باشد که میتوان از فدراسیون فوتبال داشت. هنوز هم جزئیات قرارداد کارلوس کیروش با تیم ملی ایران مشخص نیست. همین باعث شده تا بعضی منتقدان کیروش، از ابتدا به قرارداد او اعتراض داشته باشند. فدراسیون همیشه از شفافسازی قرارداد کیروش امتناع کرد و همین باعث شد تا بهانههای زیادی برای حمله به او فراهم شود. اگر فدراسیون قرارداد منسجمی آماده کرده، باید همه بندهای آن را به شکل دقیقی توصیف کند؛ از آپشنها و هدف تا تا بندهای پاداشی و جریمههای احتمالی. او درباره چه مسائلی میتواند بیانیه بدهد یا مصاحبههایش دقیقاً درباره چه موضوعاتی باشد اما مهمتر از تنظیم یک قرارداد حرفهای، پایبندی به آن و اجرای بیحرف و حدیث آن است.
چهار؛ لیگ کجای قرارداد اوست؟
از انتقادات مهمی که به کارلوس کیروش وارد کردند، غیبت او در بازیهای لیگ برتری بود. همچنین فدراسیون هیچ تقویم مشخصی برای تعطیلیهای او نداشت. همین باعث شد تا برنامه مشخصی برای غیبتهای مرد پرتغالی وجود نداشته باشد. برای مردی مثل ویلموتس نباید این اشتباه تکرار شود. او باید تقویم دقیقی شامل اردوها، تعطیلیها، برنامه تماشای مسابقات لیگ و حضور در کمپ تیم ملی داشته باشد.
پنج؛ کادر فنی و دستیارها
مارک ویلموتس با یک دستیار فرانسوی به تهران آمده است. او به عنوان دستیار اول مربی بلژیکی در تیم ملی حضور خواهد داشت. «اسپیونسی» سابقه حضور در المپیک مارسی را هم دارد. به جز این مربی اهل کشور فرانسه که همراه با سرمربی تیم ملی وارد ایران شده، یک وکیل هم این مربی را همراهی کرده است. اما فدراسیون نباید از سایر دستیاران او غافل شود. مهدی تاج و همکارانش باید هر چه زودتر وضعیت دستیاران او را مشخص کنند. ضمن این که وضعیت کیفی مربیان همراه ویلموتس باید بررسی شود و ویلموتس هم باید با مربیان ایرانی به توافق برسد؛ تیم ملی به مربیان ایرانی هم نیاز دارد.
شش؛ اسپانسرها و حامیان مالی
یکی از انتقاداتی که به کارلوس کیروش وارد میشد، وضعیت مبهم اسپانسرهای او بود. مرد پرتغالی نمیتوانست با فدراسیون فوتبال به توافق دست پیدا کند و همین باعث شده بود تا کیروش شخصاً مسئولیت بعضی از تصمیمهای مالیاش را بر عهده بگیرد. چه خوب است که این اتفاقها برای ویلموتس تکرار نشود. فدراسیون فوتبال باید با او به توافق جامعی دست پیدا کند تا بعدها دوباره به مشکل نخورد.
هفت؛ اردوها و بازیهای دوستانه
کیروش هرگز برنامه فدراسیون فوتبال برای بازیهای دوستانه را درک نکرد! فدراسیون هیچ تلاشی برای میزبانی از رقبای قدرتمند نمیکرد و در عین حال بیبرنامه بودن آنها باعث میشد تا شرایط برای بازیهای خارج از خانه هم فراهم نشود. بنابراین کیروش مجبور بود به هر بازیای که فدراسیون برای او تدارک دیده، قانع باشد. اما این به معنای انتقادات او از مهدی تاج و سایر همکارانش نبود. مسئله بازیهای دوستانه، همواره یکی از انتقادات بزرگ کیروش از فوتبال ایران بود. در عین حال او برای اردوها هم مشکلات زیادی داشت، اگر او کمپ تیم ملی را افتتاح نمیکرد، یوزها هنوز هم از داشتن یک مجموعه مجهز محروم بودند. اگر در آستانه جام ملتها، قطریها از کیروش و پسرانش میزبانی نمیکردند، شاید صعود به نیمه نهایی امارات غیر ممکن بود. این یعنی فدراسیون باید همه تلاشش را به کار بگیرد تا برنامه مشخصی برای مارک ویلموتس داشته باشد. آنها باید بهترین امکانات را برای مرد بلژیکی فراهم کنند و بازیهای دوستانه خوبی را تدارک ببینند. او سرمربی تیم ملی بلژیک بوده و شاید بر خلاف کیروش، به بازی با بولیوی، ترینیداد و توباگو، سیرالئون و توگو رضایت ندهد!
هشت؛ تعامل با مربیان داخلی
مارک ویلموتس باید از کارلوس کیروش درباره این مورد مشاوره بگیرد. به قول خود کیروش او تلاش زیادی میکرد تا با سرمربیهای لیگ برتری به تفاهم برسد اما بسیاری از آنها علاقهای به تعامل با او نداشتند. این مسئله بعدها اوج گرفت و بحرانهای زیادی را رقم زد. بحرانهایی که فدراسیون فوتبال فقط تماشاگر آنها بود. این بار مهدی تاج باید با دقت به وضعیت لیگ برتر نگاه کند. هیچکس نباید با ویلموتس درگیر شود. مصاحبههایی که بیدلیل بر علیه کیروش انجام میگرفت، نباید به ویلموتس تحمیل شود و مسئولیت همه این اتفاقها برعهده فدراسیونی است که باید با مدیریتی درست، همه چیز را به بهترین شکل ممکن کنترل کند.