بخواهیم یا نخواهیم گاهی زندگی غافل گیرمان میکند و یک دفعه یک استرس در دامن‌مان می‌گذارد.
اگر بخواهیم واقعی‌تر نگاه کنیم، باید گفت که ما دائم در حال افتادن در تله استرس‌هایی هستیم که به ما تحمیل می‌شوند. در یک نبرد همیشگی با رویدادهایی که استرس وارد می‌کنند و حتی ما را از پا می‌اندازند. شرایط بحرانی در جامعه امروز باعث شده، افراد برای اینکه در دام استرس‌ها نیفتند مدیریت رفتاری و درست برخورد کردن در موقعیت‌ها را یاد بگیرند. حالا این سوال پیش می‌آید که در مواجهه با رویدادهایی که به ما استرس وارد می‌کنند، چه باید کرد؟ در این مقاله به چند روشی که کمک میکند، بتوانیم با استرس‌های زندگی مقابله کنیم، اشاره می‌شود.
۱)سفره دلتان را پیش هرکسی باز نکنید
ما فکر می‌کنیم هرچه بیشتر از شرایط و مشکلاتی که درگیرشان هستیم حرف بزنیم، از باری که روی دوش‌مان است برداشته می‌شود. اما برعکس این ماجرا مصداق دارد. سعی کنید که عادت به بازگوکردن مشکلات خود نزد همه نکنید. بازگو کردن مشکلات، وزن آنها را زیاد میکند. علاوه بر آن معمولا وقتی سفره دلتان را جلو کسی باز می‌کنید، اوهم سفره خودش را برایتان باز میکند و این یعنی شدت دادن به استرسی که خودتان دارید تحملش می‌کنید و در این فرصت که در حال شنیدن ناخوشی‌های کسی دیگر بودید، یعنی تمام زمانی که می‌توانستید با دوست خود شاد باشید و خوش بگذرانید، صرف یادآوری مشکلات و سختی‌هایتان شده.
۲( در حال و اکنون زندگی کنید
یک باور در علم روان‌شناسی و بین روان‌شناسان وجوددارد که می‌گوید: «آدم‌هایی که دائم به گذشته فکر می‌کنند و درگیر آن هستند، دچار افسردگی می‌شوند و کسانی که مدام درگیر آینده خود هستند دچار اضطراب و استرس می‌شوند!» پس عاقلانه است که فقط به زمان حال فکر کنید و ببینید امروز با چه کاری می‌توانید حالتان را خوب کنید. در گذشته زندگی نکنید و زیاد هم درگیر آینده‌تان نشوید. به قول انگلیسی‌ها: « Let,s seize the day». یعنی دم را غنیمت شمارید. پاپیچ خرابکاری‌ها و اشتباهاتی که در گذشته در حق خودتان کرده‌اید، نشوید.
همه آدم‌ها با نگاه کردن به گذشته به این نتیجه می‌رسند که کوتاهی‌هایی کرده‌اند. پس انگشت فرو کردن در زخم‌های قدیمی، هیچ فایده‌ای جز چرکی شدن آنها ندارد. ترس از حوادث و رخدادهای احتمالی آینده هم؛حماقت محض است. فکر کردن به هر چیزی، از خود آن و روبرو شدن با آن چیز معمولا سخت‌تر و دردناک‌تر است.
۳) شفقت کردن با خودتان را بلد باشید
ما یاد نگرفته‌ایم که در سختی‌ها و مشقت‌های زندگی باید با خودمان شفقت کنیم. هوای خودمان را داشته باشیم و نگذاریم زور حوادث از ما بیشتر شود. مشکل ما این است که در شرایط سخت، حواس‌مان به این هست که دائم مراقب اطرافیان‌مان باشیم و اجازه ندهیم آب در دل‌شان تکان بخورد. اما هیچ‌وقت به این فکر نکرده‌ایم که باید اول از همه از خودمان مراقبت کنیم. به خودمان استراحت بدهیم و بگذاریم از خوشی‌های کوچک هم لذت ببریم. با خودمان خلوت کنیم و بگذاریم کمی در تنهایی خود به آرامش برسیم.
۴( از ورزش غافل نشوید
ورزش قاتل استرس است. لزومی هم ندارد که وقتی می‌گوییم ورزش، خودتان را موظف کنید روزی هزار بار وزنه یک تنی بزنید یا هر چند ساعت یک بار روی تردمیل بدوید. همین که برخی مسیرها را به‌جای پیاده و سوار شدن از اتوبوس و ماشین، پیاده بروید خودش یک جور ورزش حساب می‌شود.
۵(واقع‌بین باشید
راستش را بخواهید بیشتر ما وقایع و اتفاقات را بیشتر از آنچه در واقعیت هست، می‌بینیم. به عبارتی شرایط استرس‌زا را بیشتر از حد معقول و واقعی‌اش بزرگ می‌کنیم و همین می‌شود که نمی‌توانیم کنترلی بر روی آن داشته باشیم. اگر هر موقعیتی را مطابق با آن چیزی که واقعا وجود دارد ببینیم، می‌توانیم تا حدودی آن را مدیریت کنیم و هرچه زودتر به تعادل برسانیمش.
۶) مقایسه نکنید
باور داشته باشید که زندگی‌تان، میدان و مسابقه اسب‌دوانی نیست! خودتان را دائم با دیگران مقایسه نکنید. مقایسه کردن و رقابت‌پیشگی در هر زمینه‌ای عامل استرس است. اینکه دائم در صدد آن هستید که شبیه دیگران باشید تا مبادا از آنها کم نیاورید، باعث می‌شود دائم استرس‌تان را بیشتر از قبل کنید و اعتماد به نفس را از خودتان بگیرد و به موفقیت‌هایی که سزاوارش هستید نرسید.
۷) با ترس‌هایتان روبرو شوید
حضرت علی(ع) می‌فرمایند: هنگامی که از چیزی می‌ترسی، خود را در آن بیفکن، زیرا گاهی ترسیدن از چیزی، از خود آن سخت‌تر است. با استناد به این گفتار بهترین راهی که می‌توانید برای کاهش استرس و ترس‌های خود به کار ببرید همین است که از مواجهه با عوامل استرس‌زا واهمه نداشته باشید و با آن روبرو شوید. جنگیدن با ترس‌ها خیلی معقول‌تر از زندگی کردن و تحمل کردن آن‌هاست.
۸) خواب و خوراک کافی و باکیفیتی داشته باشید
اگر کسی خواب و تغذیه درستی نداشته باشد، دائم ذهنش خسته است و همین باعث می‌شود از کوچکترین سختی‌ها زجر بکشد و نتواند آن را مدیریت کند. آدم وقتی خسته و گرسنه است، توان برداشتن یک وزنه را هم ندارد. چه برسد به اینکه بخواهد یک فکر را هدایت کند.
۹)بخندید
بیخود نبوده که از قدیم می‌گفتند: «خنده بر هر درد بی‌درمان دواست».خندیدن را به صورت یک عادت برای خودتان کنید. اگر در هر شرایطی سعی کنید لبخند بر لب داشته باشید، ذهن‌تان هم متمرکزتر می‌شود. چرا که آن‌قدر مسائل را بزرگ و زشت برایتان جلوه نمی‌دهد. خنده، بهترین چاشنی زندگی‌ست که می‌توانید به شما انرژی ببخشد.
روزنامه اطلاعات
