يکي از نيازهاي اساسي در مجموعه نيازهاي بهداشتي و درماني، بهداشت روان است اما قبول اینکه ۸۰ درصد بیماریهای ما ریشه در روانمان دارد، همچنان در میان مردم پذیرفته شده نیست.
متاسفانه مردم کمتر به روانشناسان مراجعه میکنند و اگر هم مراجعه میکنند دیر شده است، در حالیکه مشاوران و روانشناسان امانتداران اسرار مردم هستند و باید این نگاه در سطح جامعه تغییر پیدا کند که اگر کسی به روانشناس مراجعه کرد، حتما دارای مشکل روانی است.
فردی که از سلامت روان بالایی برخوردار است، میتواند هیجانات منفی و خشم خود را کنترل کند و در مقابل فردی که سلامت روان پایین دارد، نمیتواند هیجانات منفی خود را کنترل کند.
مقوله سلامت روان در جهان صنعتی امروز با چالشهایی همراه است بهگونهای كه انسان سردرگم در عصر حاضر در پی یافتن كلید حل بحرانهای روحی و روانی ناشی از زندگی ماشینی است و میكوشد تا در پس تمامی تغییر و تحولات فزاینده با دستیابی به آن، یاریبخش نسل آینده در راه برخورداری از سلامت روح و روان باشد تا اینگونه جهانی سالم و سرزنده را به تصویر بكشد.
سلامت روان از مهمترین مقولههای حوزه بهداشت بهشمار میرود كه توجه به آن در سالهای اخیر افزایش یافته است و جوامع مختلف میكوشند تا شاخصهای برخورداری از آن را مهیا سازند و اینگونه كلید دستیابی به پویایی و شكوفایی را بهدست آورند.
باید ضرورت توجه به سلامت روان و درمان اختلالات روانی را به افراد آموزش داد و در این زمینه به فرهنگسازی پرداخت و به آنان گوشزد كرد كه نیاز به وجود روانشناس و روانپزشك همچون نیاز به دیگر پزشكان مهم و حیاتی است، زیرا سلامت روان ارتباطی مستقیم و تنگاتنگ با سلامت جسم دارد.
روانشناسان مجموعه عوامل تأثیرگذار در بهداشت روان را شامل اعتقادات و مناسك دینی، روابط مطلوب خانوادگی و اجتماعی، شادی، انگیزش، آرامش، تعادل و كارآمدی میدانند كه نبود هر كدام میتواند برای فرد مشكلات روحی و روانی فراوانی را بهدنبال بیاورد.
اضطراب و استرس عامل اصلی
یک آسیبشناس اجتماعی میگوید: بیشتر افراد جامعه دارای باورهای دینی با شدت و ضعفهای مختلف هستند كه این مهم سبب شده تا در مجموع سلامت به خطر نیفتد. اگر اضطراب و استرس بهعنوان عامل اصلی اختلال در سلامت روان بیشتر رشد کند آنگاه جامعه به طرف اضطراب و غمگینی پیش میرود كه پیامدهای خطرناك و سویی را به وجود میآورد. واقعا استرس با روح و روان مردم بازی میکند.
تهدید سلامت روان با انزوا و درونگرایی
مجید ابهری با اشاره به این موضوع كه گوشهگیری، درونگرایی و انزوا در میان افراد از جمله جوانان نشانههای تهدید سلامت روان اجتماعی است، گفت: در سالهای اخیر انزوا، گوشهگیری و درونگرایی در افراد جامعه در حال افزایش است بهطوریكه هر فردی در تنهایی خود مشغول انجامدادن كاری هستند.
این عمل بهمعنای بیگانگی مدنی است، زیرا فردی كه هیچگونه توجهی به اطراف ندارد و متوجه نیست كه در محیط پیرامونش چه میگذرد ترجیح خود را بر تنهایی میگذارد و نمیداند كه به تدریج سلامت روانش به خطر میافتد و در سالهای آینده به افسردگی دچار خواهد شد و اینها همه ناشی از بیتوجهی به «سلامت روان» است.
وی در ادامه معیارهای الهی و آرمانی مانند توكل به خدا را در سبك زندگی ایرانی- اسلامی مهم دانست و افزود: میان سبك زندگی و سلامت روان ارتباط مستقیمی وجود دارد از آنجا كه سبك زندگی اسلامی- ایرانی بر پایه سادهزیستی، قناعت و پاكنظری استوار است و اینها همگی زیربناهای اصلی سلامت روان هستند، بنابراین سبك زندگی مستقیم با بهداشت و سلامت روان ارتباط داشته و هرچه افراد به زندگی اسلامی- ایرانی نزدیك شوند حفظ و افزایش سلامت روان دسترستر خواهد بود.
در این نوع سبك زندگی به علت وجود معیارهایی مانند توكل بر خدا، افراد استرس و اضطراب كمتری دارند و هرگز بهدنبال رقابتهای منفی با دیگران نیستند و هر فردی بر رفتار خود و خانوادهاش نظارت كافی دارد. بنابراین اگر افراد قصد رسیدن به سلامت روان و شادكامی، زندگی آرام و سلامت جسم و روح را دارند، باید به سبك زندگی ایرانی- اسلامی روی آورند.
از هر ۴ ایرانی یکنفر اختلال روانی دارد
سخنگوی وزارت بهداشت گفت: تنشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر این مسأله داشتهاند. ایرج حریرچی اظهار داشت: اختلالات روانی دلایل گوناگونی همچون مسائل ارثی، فیزیولوژی، محیطی، فردی، خانوادگی و شیوه زندگی دارد.
وی افزود:سلامت روان بیش از اینکه فردی باشد یک موضوع اجتماعی بهشمار رفته و جامعه ناسالم از لحاظ سلامت روان دچار بیاعتمادی، دشمنی و بدگمانی میشود در حالی که جامعه سالم بسیار کارآمد است.
حریرچی با بیان اینکه ۲۳.۴درصد از بالغین در ایران دچار یک اختلال روانپزشکی بودهاند، گفت: ۲۷.۶درصد این افراد را زنان و ۱۹.۴درصد را مردان تشکیل میدهند و به عبارتی از هر ۴نفر بالای ۱۵سال یکنفر دچار اختلال روانپزشکی است. وی افزود: احتمال وجود یک اختلال در طول عمر از ۱۸ تا ۳۶درصد متغیر است و شیوع اختلالات روانپزشکی در استانهای مختلف ایران از ۱۲.۸درصد تا ۳۶.۳درصد متغیر بوده است.
مهمترین عامل پیشگیری آموزش است
یک آسیبشناس اجتماعی با بیان اینکه پژوهشی دقیق درباره وضعیت بیماریهای روحی و روانی در ایران در دست نیست، گفت: با توجه به قویبودن نهاد خانواده در ایران و اقبال عمومی مردم به اطلاعات روانشناختی، با وضعیتی حاد در بیماریهای روانی و روحی روبهرو نیستیم، اما باید از ابتلا به این بیماریها را پیشگیری کنیم. دکتر هادی معتمد افزود: مهمترین کاری که برای پیشگیری از افزایش آمار ابتلا به بیماریهای روحی و روانی میتوان انجام داد «آموزش» است.
ما باید علائم افسردگی و این بیماریها را در جاهای ممکن آموزش دهیم. آموزش آشنایی با سلامت روان از مواردی است که باید از مقاطع پایین در مدارس آغاز کنیم. در مدارس دخترانه باید با اشاره به حساسیت روانی و بیولوژیک دختران به آنها آموزش داد و در مدارس پسرانه نیز باید بحث اعتیاد را جدی بگیریم.
این آسیبشناس گفت: در حال حاضر و با توجه به گرایش مردم به آشنایی با سلامت روان بهنظر میرسد که آگاهی جامعه در سطح پایینی قرار ندارد. استقبال از کتابهای مرتبط با روانشناسی و توجه به مشاوره و روانشناسان از نشانههای این آگاهی است.
کسانی که در ظاهر افسرده نیستند
حسن فلاحپور، عضو انجمن علمی روانپزشکان ایران نیز گفت: براساس آخرین تحقیقات وزارت بهداشت، شیوع اختلالات روان بین افراد ۱۵ تا ۶۵ سال بدون احتساب اختلالات شخصیتی، ۲۴درصد است.
وی اظهار کرد: برخلاف تصور عموم، ممکن است کسی در ظاهر افسرده و پریشان به نظر نرسد ولی آنطور که باید از زندگی فردی و اجتماعی خود لذت نبرده و حال چندان مساعدی نداشته باشد؛ در واقع این افراد عمیقا خوشحال نیستند، شرایط اجتماعی و اقتصادی پیرامون خود را در خور شأن و مطالباتشان نمیبینند و نمیتوانند لذت برخورداری از یک زندگی آرام را درک کنند.
در حالی که همین افراد اگر در سلامت کامل بهسر میبردند، میتوانستند استعدادهای خود را بروز دهند، مولد باشند، بهراحتی با شرایط استرسزا تطبیق یابند و در فعالیتهای اجتماعی مشارکت داشته باشند.
نمیشود دیوار دور سلامت جسمانی بکشیم و سلامت روانی را تاثیرگذار در سلامت جسمانی ندانیم. قرار است برای سلامت جامعه فکر کنیم؛ باید کلیت سلامت را در نظر بگیریم و باید نگاهمان از سلامت جسم به سلامت روان تغییرکند.
روزنامه آرمان